به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شهیدمحمداحسان اسماعیلی، سربازی از جنس فاطمیون بود که سالها قبل از تشکیل تیپ فاطمیون راهی جبهه حق علیه باطل شد و مانند دلاورانی که امروز در سوریه با تن بیسر باز میگردند به خانه بازگشت و ثابت کرد که بصیرت و دفاع از شرف دین و انسانیت ملیت نمیشناسد و باید هرجا که نیاز بود اقدام و عمل کنیم.
محمداحسان در افغانستان جزء طرفداران خط امام(ره) بود و باتوجه به شرایط افغانستان مجبور به مهاجرت به ایران شد. پدر این شهید در مورد فرزندی که آرزو داشت دامادیاش را ببنید، تعریف میکند:
پسرم محمداحسان بسیارسخت کوش بود و همیشه تمام نمازهایش را به جماعت و در مسجد میخواند، بعد از مدتی احساس کردم حال و هوایش تغییر کرده است. یک روز به خانه آمد و گفت: پدرجان اسلام قربانی و خون میخواهد. سریع متوجه منظور او شدم.
۲۲ سال بیشتر نداشت و من آرزو داشتم او را در لباس دامادی ببینم. باخواستهاش مخالفت نکردم خیلی زود در بسیج ثبتنام کرد و راهی جبهه شد.
در مدتی که به جبهه رفت حتی یکبار هم به مرخصی نیامد و بهنوعی تمام وقتش را وقف هدفش کرد. سرانجام در یکی از روزهای فروردین ۱۳۶۲ نمایندهای از طرف بسیج به سراغم آمد و گفت: پای فرزندم در جبهه شکسته است و باید برای دیدنش بروم.
آن مرد بین راه از شهادت و فضائلش میگفت، مرا به شک انداخت تا اینکه به سردخانه رسیدیم و فهمیدم که پسرم شهید شده است. اول برایم سخت بود چون پسرم سر بر بدن نداشت و باید با علائم دیگری او را شناسایی میکردم.
گویا محمد احسان در جنگ آر پی جی زن بود و زمانی که قصد داشته آر پی جی شلیک کند. خمپارهای در نزدیکی او اصابت میکند و ترکش خمپاره سر محمداحسان را از بدنش جدا میکند. پیکر محمدم بدون سر همچون مولایش امام حسین(ع) به خاک سپرده شد.