محمدرضا نوریان، فعال روشندل قرآنی در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از همدان، اظهار کرد: 60 ساله و اهل کرمانشاه هستم اما حدود 30 سال است که در همدان سکونت دارم و فعالیتهای قرآنی خود را از سال 1350 از مدرسه ابابصیر اصفهان که ویژه جامعه نابینایان بود آغاز کردم.
وی افزود: از آنجا که والدینم آنچنان سواد خواندن و نوشتن نداشتند شاید نقش خیلی مهمی در قرار گرفتنم در مسیر قرآن و فعالیتهای قرآنی نداشتند، اما با این وجود پدرم، سواد قرآنی داشت و بخشی از روز را به خواندن قرآن مشغول بود و مرا نیز به خواندن قرآن در کنار تحصیل تشویق میکرد.
نوریان اضافه کرد: روحانیت به عنوان تکیهگاهی مستحکم و قوی در ادامه فعالیتهای قرآنیام همراه من بودند، «حجتالاسلام بهشتی» به عنوان یکی از مهمترین افراد زندگیام در این مسیر بود شاید و هیچ گاه پس از خدا مرا تنها نگذاشت و همه جانبه از من حمایت کرد، آن هم از من، که به عنوان یک انسان معممولی نبودم و از نعمت بینایی محروم بودم.
در زمان حکومت رضا شاه، کتب بریل در ایران رواج نداشت این حافظ و قاری قرآن کریم ادامه داد: در زمان حکومت رضا شاه، در سن 15 سالگی زمانی که فعالیتهای قرآنیام را آغاز کردم خط بریل و کتبی با این خط در ایران رایج نبود لذا از نوارهای کاست که در آن دوره به فراوانی یافت شد جهت قرائت و حفظ قرآن بهره گرفتم علاوه بر نوارهای کاست از نوارهای حلقهای شبیه به سی دی با صدای اساتیدی چون منشاوی، عبدالباسط، غلوش و محمود خلیل نیز بهرهمند شدم اساتید مجرب و با استعدادی چون، «کوچک زاد، مشکات و یگانه» نیز، راهنما و روشنگر مسیرم بودند.
وی گفت: خط بریل در ایران قدمت 90 ساله دارد و در این مسیر تلاشهای فراوان و بیمنت آقای «اقارب پرست» جهت گذراندن دوره آموزش خط بریل در فرانسه و سپس آموزش و رواج این خط در مدرسه ابابصیر جهت موفقیت من در این راه نیز بیتأثیر نبود.
نوریان بیان کرد: آغاز فعالیت مجدد مدرسه ابابصیر اصفهان به عنوان مرکزی بزرگ جهت انجام فعالیتهای قرآنی به نوعی آغاز مبارزه جبهه حق علیه باطل بود چرا که در این زمان، مدرسه «کریستوفر»در این شهر به فعالیتهایی ضد اسلام در جهت ترویج آیین مسیحیت میپرداخت.
این موذن روشندل عنوان کرد: با گذشت زمان، اندک اندک علاقهام به قرآن افزایش یافت، به گونهای که طی 5 الی 6 ماه موفق به حفظ 30 سوره از قرآن کریم شدم این نکته نیز قابل ذکر است که در کنار فعالیتهای قرآنیام، تحصیلات خود را نیز در همین مدرسه ادامه داده و تا مقطع دیپلم پیش رفتم.
شکنجه و مخالفتهای ساواک در برابر فعالیتهای مذهبیاموی ابراز کرد: در ادامه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گسترش کتب ادعیه و قرآن با خط بریل، دیگر قرائت و حفظ قرآن برایم آسانتر شده بود اما همچنان به فعالیتهای خود در زمینههای قرآن، ادعیه، اذان و مداحی ادامه میدادم و چندین بار نیز با مخالفت و شکنجه ساواک روبرو شدم، در ادامه پس از آغاز جنگ تحمیلی با همرزمان سپاهی خود، راهی جبهه شدم.
نوریان اظهار کرد: در جبهه نیز برای رزمندگان به قرائت قرآن، ادعیه، اذان و مداحی میپرداختم، در سال 63 زمانی که از سوی مسئولین پادگان ابوذر جهت اجرای مداحی به برنامهای از سوی این ارگان دعوت شدم در آنجا همراه با آقای «دزفولی» که ایشان نیز روشندل بودند یک اثر تأثیر گذاری از ما به جا ماند چرا که حزن و اشک همگان را در پی داشت.
این قاری روشندل افزود: نابینایی من مادرزادی است اما این نقص هیچگاه مرا از ادامه مسیر باز نداشت و لحظهای نیز مرا در شک و تردید نیز فرو نبرد که حال از نعمت بینایی برخوردار نیستم قرآن چه دردی از من دوا خواهد کرد، قضیه عکس این موضوع بود چرا که با خود میگفتم «وقتی شخصی مانند محمد رفعت با نابینایی خود یکی از برترین قاریان کشور مصر است چرا من نتوانم یک قاری قرآن شوم»، بنابراین هر روز تلاش و کوشش خود را برای موفقیت در این زمینه بیشتر از روز قبل میکردم.
وی با بیان اینکه علاقه اش به قرآن قابل وصف نیست اضافه کرد: به همان قرآنی که در پناه آن هستم قسم؛ اگر روزی به من بگویند که بینایی تو هیچگاه شفا نخواهد یافت لحظهای ناامید و ناراحت نخواهم شد و زندگی برایم جریان خواهد داشت اما اگر بگویند تنها تا یک سال میتوانی قرآن بخوانی عزا گرفته و زندگیم در همان لحظه به پایان خواهد رسید چرا که قرآن برایم همانند گوهر بسیار ارزشمندی است که هیچ همتا و مانندی ندارد.
کسب رتبه چهارم در رشته قرائت در مسابقات قرآن کریمنوریان اشارهای نیز به مسابقات قرآنی خود داشت و افزود: در مسابقات کشوری قرآن کریم ویژه نابینایان در سال 62 به عنوان اولین تجربه حضور در مسابقات، در رشته قرائت رتبه چهارم را کسب نمودم، پس از آن در سال 63 در سومین دوره مسابقات قرآنی، حائز رتبه دوم در رشته قرائت شدم، در سالهای 64، 65، 66 و 67 نیز به ترتیب در مسابقات قرآن کریم که در شهرهای سنندج، همدان، ساری، اراک و مشهد برگزار شد موفق به کسب رتبههای دوم، اول، دوم، سوم و اول در رشته قرائت شدم.
این فعال قرآنی ادامه داد: در سال 88 نیز در مسابقات کشوری قرآن کریم که در شهر تهران برگزار شد رتبه نخست را در رشته قرائت از آن خود کردم از آن پس در مسابقات بهزیستی که هرساله برگزار میشود نیز رتبههای برتری را در رشته قرائت کسب کردهام، به لطف خداوند هم اکنون حدود 40 سال است که در خدمت قرآن هستم و هزار و 500 هفته بدون هیچ وقفهای به قرائت دعای کمیل میپردازم.
وی بیان کرد: در زمانهای گذشته با وجود کمبود امکانات و عدم پیشرفت تکنولوژی، رابطه انسانها با قرآن بسیار بهتر از عصر حاضر بود، اما در این زمان و دوره آن هم با با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی و افزایش امکانات کمک آموزشی قراء و فعالان قرآنی روشندل کم کاری میکنند و تلاشی جهت ترویج فرهنگ غنی قرآنی نمیکنند،
نوریان عنوان کرد: طبق سخن دشهید آیت الله بهشتی که گفتند: «برادران و خواهران باید عاشق شوند، این عشق است که انسان را به سر منزل مقصود میرساند» من نیز عاشق شدم عاشق قرآن، قرآن با پوست و گوشت من آمیخته شده و دوست دارم زمانی که این دنیا را وداع میگویم قرآن در آغوشم باشد.
این قاری روشندل توصیهای نیز برای نوجوانان و جوانان داشت: قرآن را هیچگاه از زندگی خود حذف نکنید و برای رفع مشکلات خود از او مدد بطلبید متأسفانه مسئولین نیز به قرآن بی توجهی میکنند باید از کسانی که به تازگی در این مسیر قدم نهاده اند به ویژه کودکان و نونهالان جهت تشویق هر چه بیشتر آنها با اهدای هدیه باعث دلگرمی آنها شوند
آزادی از زندان به واسطه ختم قرآن وی عنوان کرد: در زمان رضا شاه مردی بود که به دلیل مخالفت با حکومت، در زندان محبوس شده بود در همان زمان، «شیخ حسن علی نخودکی» نیز در بند بود، این مرد شخصی را به سوی شیخ فرستاد تا از او راه آزادی خود را جویا شود، ایشان فرمودند: «قرآن او را نجات خواهد داد به شرطی که ختم قرآن بگیرد».
وی ادامه داد: تا زمانی که این شخص در سلول انفرادی به سر میبرد موفق به یک بار ختم قرآن شد، پس از چند روز این مرد را رضا شاه به حضور طلبید، زمانی که مرد به اتاق رضا شاه وارد شد این شاه ملعون تمام قد در برابر او برخاست و گفت تو بخشوده شدی میتوانی به منزل خود بازگردی و از زیر دستان خود خواست که با احترام او را به سوی منزل راهی کنند، به طور معجزه آسایی قرآن او را نجات داده بود.