به
گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، امروزه استخاره در جامعه ما و در نزد بیشتر مردم، بهطوری مطرح شده که گویی عقل و مشورت،از
کار میافتد و فرد با باز کردن قرآن یا انداختن تسبیح، میتواند به تصمیم
صحیح و خیر و صلاح خویش، آگاه شود حال آنکه چنین نیست، بلکه در
تصمیمگیریهاف مقدم بر همه چیز، استفاده از عقل و مشورت است.
علامه
طباطبایی در جلد 6 تفسیر المیزان نوشته است: «حقیقت امر این است که انسان
وقتی بخواهد، دست به کاری بزند ابتدا باید با عقل خود، زیر و روی آنرا
بررسی کند، اگر نتوانست صلاح خود را در آن کار، تشخیص دهد ناگزیر باید با
افرادی صلاحیتدار مشورت کند تا با استفاده از فکر آنها، خیر خود را در
انجام یا ترک کردن آن کار، تشخیص دهد.اگر با وجود بررسی عقلی و مشورت کامل
به جایی نرسید میتواند با قرآن یا تسبیح و با آدابی که در روایات آمده
استخاره کند».
استخاره با آداب و شرایط آن امری عقلایی و خردمندانه است و
نوعی استمداد از ذات لایزال الهی در هنگام سرگردانی و بین دو راهی قرار
گرفتن است، از اینرو استخاره عین توکل و اعتماد به خدا و استمداد از عالم
به اسرار و خفایاست.
استخاره و طلب خیر از خدا استخاره یعنی طلب
خیر از خدا کردن.انسان در همه حال باید دائماً خیر خود را از خدا بخواهد و
او هرچه تقدیر کرد به صلاح ماست.این خیرخواهی حالت «رضایت» را که یکی از
مراحل رشد است در وجودمان پرورش میدهد و پشیمانی بهدنبال ندارد و با همین
حالف هر اتفاقی که برایمان رخ بدهد خیر و خوبی، تلقی میشود.
امام
علی(ع) در فرازی از نامه خود به امام حسنمجتبی(ع) فرموده است: «فراوان از
خدا درخواست خیر در نیکی داشته باش» آنچه در این قسمت از کلمه «استخاره»
منظور حضرت بوده این است که با حالت دعا، در همه امور از خداوند متعال، خیر
خود را طلب کنیم و اگر کسی چنین نکند به بدبختی گرفتار میشود، چنانکه از
امام صادق(ع) نقل شده که خداوند متعال فرموده است: «از بدبختی بنده من آن
است که کاری از کارهایش را بدون استخاره(طلب خیر) از من انجام دهد».
امام
علی(ع) در کیفیت استخاره فرموده است: «ابتدا دو رکعت نماز بخوان، بعد صد
بار بگو «استخیرالله» یعنی از خدا طلب خیر میکنم، آنگاه دعا کن، سپس کار
خود را انجام بده».
اخلاص در دعایکی از آداب دعا اخلاص است البته
این یک سفارش کلی است که همه چیز را فقط از خدا بخواه.برای اینکه اگر
مطلوب شما، امر مفید باشد، خداوند از دادن آن دریغ نمیکند و اگر هم مفید
نباشد، یقیناً برآورده نشدن آن به نفع شما است و در مقابل خداوند از بخشش
دریغ نمیکند ولی اگر از نفس اماره پیروی کردیم، خواست ما شیطانی میشود و
اجابت آن حتماً موجب هلاکت است.
اگر خواست ما همان خواست خدا شد اگر چیزی
را بخواهیم و اراده کنیم، ایجاد میشود.به این معنا که انسان مستجابالدعوه
میشود، چون وقتی فقط از خدا میخواهی، یعنی کسی جز خدا در صحنه نیست و از
طرفی خواست خدا حتماً محقق میشود در همین رابطه خداوند متعال در آیه 17
سوره انفال با این مضمون «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» به پیامبرش فرموده است: «تو تیر نیانداختی آنگاه که تو
تیرانداختی، خدا تیر انداخت در واقع خواست رسول خدا و خواست خدا یکی شده
است در حقیقت، خواستن رسول خدا را نفی نکرده بلکه اتحادی در میان آمده است
که آیه متذکر آن اتحاد است.
برعکسِ اهل دنیا که حتماً در خواستههای خود ناکام خواهند بود میتوان گفت: ما به اندازهای که امور خود را از خدا بخواهیم، هستیم و به اندازهای که از خودمان بخواهیم، نیستیم و گرفتار وهمیات شدهایم و معلوم است که از وهم کاری بر نمیآید.اگر انسان از خدا بخواهد نه تنها از وهم آزاد شده بلکه هر چه بخواهد هست و میشود.
غیر خدا یعنی عدم، منتها عدمهای وجودنما.حباب، از آن جهت که حباب است هیچ چیز نیست.از آن جهت که آب است، تنها آب است و حباب نیست.
پس میتوان گفت که بالاترین مرتبه اخلاص، آن است که هرگاه شخص عملی را انجام میدهد، حتی به کمترین اجر در دو عالم چشم نداشته باشد و نظر او فقط رضای حقتعالی باشد و به جز او، مقصود و مطلوبی نداشته باشد کمااینکه از نبی مکرم اسلام نقل شده که فرمود: «بهدرستی که برای هر حقی حقیقتی است و انسان به حقیقت اخلاص نمیرسد، مگر اینکه تمجید و ستایش مردم را دوست نداشته باشد».