فرشته نجات؛ تو ایستاده در غباری
کد خبر: 3564757
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۵

فرشته نجات؛ تو ایستاده در غباری

گروه اجتماعی: حادثه دردناک آتش سوزی ساختمان پلاسکو و به شهادت رسیدن تعدادی از نیروهای پرتلاش و خدوم آتش نشانی دل مردم ايران را سخت اندوهگین ساخت.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از گیلان، حادثه دردناک آتش سوزی ساختمان پلاسکو و به شهادت رسیدن تعدادی از نیروهای پرتلاش و خدوم آتش نشانی دل مردم ايران را سخت اندوهگین ساخت.

خداوند در آیه ٣٢ سوره مائده می فرماید: هر کس انسانی را زنده کند و از مرگ نجات دهد گویی همه  مردم را زنده کرده است.

واژه آتش نشان مقدسترین واژه یا اسم است که همیشه تداعی فرشته نجات را برای مردم دارد و چقدر دردناک است پر کشیدن این فرشتگان نجات.

برای تو می نویسم برای تو که مردانه رفتی و نیامدی و بی درنگ به قلب حادثه زدی، برای تو که یک ماه دیگر تا بازنشستگی ات نمانده بود ولی پا به پای جوان تر به قلب آتش زدی، برای تو که تازه پدر شده بودی و رفتی تا پدر آن دختر نوعروس را نجات دهی.

برای تو می نویسم برای تو که از جنس همین مردم بودی اما هر روز مشق سرخ نجات دادن را تکرار می کردی و در این مسیر جانت را در کف دستانت گذاشتی، هر بار رفتی و برگشتی اما اینبار رفتی و ... همرزمت گفت برگرد ولی تو گفتی نه مال مردم شاید مهار شه، تو رفتی و مهار نفست نشدی.

ای دلیرمرد چه در وجودت داشتی که پاهایت سست نشد، فکر ندیدن لبخند کودکت، نشنیدن عطر نرگس ها و حتی چشم های منتظر به راه آمدنت که به در خشک شد لحظه ای تو را مردد نساخت.

جان شیرینت را چه خالصانه بردی و با آتش هم آغوش شدی اما می دانم به یقین می دانم که تو با لبخند رفتی ... مادرت تمام دیشب را بی تابی می کرد... مادرجان اگر شرار شعله های آتش پسرت را گرفت بی تابی نکن که اگر خدا بخواهد آتش نیز برای بنده اش سرد می شود.

برادرمهربانم به راستی تو هم مثل ما بودی با این تفاوت که تو عاشق بودی و عشق را با تک تک سلول هایت میفهمیدی، عشقی که با هر گفته و شنیده ای مخدوش نمی شود و تو آن را با جان شیرینت تضمین کرده بودی.

یادداشت از نرگس حقیقی فر خبرنگار ایکنا گیلان

captcha