خاطرات استاد قرآنی از شاگردان شهیدش + فیلم
کد خبر: 3570092
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۸

خاطرات استاد قرآنی از شاگردان شهیدش + فیلم

گروه فعالیت‌های قرآنی: خادم‌القرآن و پیشکسوت قرآنی کشور در یازدهمین همایش تجلیل چهره‌های قرآنی به بیان خاطراتی از شهدای کلاس قرآن دارالتحفیظ پرداخت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، سیدمحسن موسوی‌بلده، خادم‌القرآن و پیشکسوت قرآنی کشور شام‌گاه ۱۵ بهمن‌ماه در یازدهمین همایش ملی تجلیل از چهره‌های قرآنی در رابطه با جلسه قرآن خود که صبح روزهای جمعه هر هفته برگزار می‌شود، اظهار کرد: در سال 59 و پس از فترتی که پس از وقوع انقلاب اسلامی در برگزاری کلاس‌های قرآن ایجاد شده بود، در مکانی که امروز تحت عنوان دارتحفیظ القرآن الکریم نامیده می‌شود، روزی با بنده تماس گرفته شد که استاد محمدتقی مروت تصمیم گرفته‌اند که صبح‌های جمعه ساعت 8 در همین مکان جلسه قرآن دایر کنند.
وی ادامه داد: ما با شوق زیاد به دارالتحفیظ رفتیم تا استاد مروت تشریف بیاورند. پس از اینکه یک ساعت آنجا حاضر بودیم، استاد مروت تشریف نیاوردند که در این لحظه به بنده گفته شد که تا استاد تشریف می‌آورند، شما بنشینید و کلاس را آغاز کنید که بنده از همان لحظه تا به حال که در خدمت شما هستم آن کلاس قرآن را برگزار می‌کنم و بعد با خبر شدیم که ایشان به مصر مراجعت کردند و از مصر نیز به کانادا رفتند که پس از آن نیز بنده این کلاس جمعه صبح‌ها را از ساعت 8 تا 12 اداره می‌کنم.
موسوی بلده در ادامه با اشاره به اینکه در اغلب جلسات به هنگام حضور و غیاب، نام شهدای جلسه را نیز می‌آورم، اظهار کرد: بسیاری از این شهدا، قبل از برگزاری جلسه قرآن، خیلی زودتر از آغاز کلاس در محل برگزاری حاضر می‌شدند و نماز شب می‌خواندند.
پیشکسوت قرآنی با اشاره به شهید حسین محمدی، هفده ساله، بیان کرد: این شهید بزرگوار ساعت 2 نیمه شب پشت درب دارالتحفیظ می‌آمد با اینکه به او گفته می‌شد که چرا اینقدر زود آمده‌ای؟ ولی بالاخره درب به روی او باز می‌شد و ایشان به داخل آمده و نماز شب خود را می‌خواند و سپس همانجا بودند تا بنده ساعت 7:30 به کلاس مراجعه کنم. با ورود بنده شهید حسین محمدی می‌آمد و سر کوچه هنگامی که من از ماشین پیاده می‌شدم، کیف بنده را به زور از دستم می‌گرفت و داخل جلسه می‌شد و در واقع ایشان از یکدیگر برای قرائت و صوت خود سبقت می‌گرفتند و نزدیک به چهل شهید از این جلسه قرآنی به ملکوت پیوستند.
وی در ادامه از شهید دیگری که در این جلسه قرآن شرکت می‌کرد، یاد و اظهار کرد: شهید سیدعلی محمودیان یکی از قرآنیانی بود که بسیار زیبا می‌خواند و اگر امروز بود شاید رتبه‌های بسیار خوب و بین‎المللی را کسب کرده بود.
پیشکسوت قرآنی کشور افزود: این شهید بزرگوار روزی در خرمشهر که به همراه عده‌ای از همرزمان خود در ساختمانی سنگر گرفته بودند، شروع به قرائت قرآن کریم می‌کند و هنگامی قرائت وی تمام می‌شود، همرزمان ایشان که وی را در حال تلاوت ندیده بودند و در طبقات بالای ساختمان بودند، همگی گفتند که چرا رادیو را خاموش کردید؟ مگر عبدالباسط نمی‌خواند؟! و فکر می‌کردند که صدای قرآن از رادیو پخش می‌شد که به آن‌ها گفته شد که این صدای سیدعلی محمودیان است یعنی صدای این شهید چنان زیبا بود که بقیه فکر کردند از رادیو پخش می‌شود.
وی ادامه داد: طی عملیات کربلای 5 روزی مشاهده کردم که سیدعلی محمودیان با صورت باد کرده و کبود و متورم به جلسه آمد و من از ایشان پرسیدم که چه اتفاقی افتاده است؟ که وی اشاره کرد که ترکش به صورتش اصابت کرده است. بنده به ایشان گفتم که می‌توانی قرآن بخوانی؟ که وی گفت بله! و با همان وضع قرآن خواند.
موسوی بلده در ادامه سخنان خود تصریح کرد: همان روز شهید ناصرالدین باغانی که دانشجوی دانشگاه امام صادق(ع) بود نیز با دست مجروح و بسته شده به جلسه آمد که ایشان نیز ترکش خورده بود. هر دوی این عزیزان آن روز تلاوت کردند و سپس به عملیات برگشتند و هر دو شهید شدند.
وی افزود: نحوه شهادت شهید سیدعلی محمودیان نیز به این صورت بود که وی به همراه عده‌ای از همرزمان خود طی عملیات در محلی در محاصره دشمن بودند و برای اینکه تمامی نفرات شهید نشوند بنابر نظر فرمانده، قرار بر این شد تا عده‌ای بمانند و دشمن را سرگرم کنند تا بقیه بتوانند به عقب برگردند. یکی از کسانی که قرار بر ماندش شد، شهید محمودیان بود. بنا بر تعریف کسانی که نحوه شهادت ایشان را مشاهده کرده بودند، این شهید بزرگوار در حالی که در حال خواندن قرآن و مبارزه با دشمن بود، ترکشی به حنجره‌اش اصابت کرد و شهید می‌شود.
پیشکسوت قرآنی کشور در پایان سخنان خود تصریح کرد: همچنین، پس از اینکه محل شهادت این شهید بزرگوار دوباره توسط نیروهای خودی از دست دشمنان بازپس گرفته می‌شود، مشاهده می‌شود که چرخ‌های نفربر دشمن از روی گردن و گلوی شهید محمودیان رد شده است. در حقیقت می‌توان گفت که خداوند متعال حنجره این شهید بزرگوار را خریداری کرده است.

دانلود
captcha