موانع تحقق آزادی در مسیر شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی
کد خبر: 3577500
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۱
حجت‌الاسلام رضا غلامی تشریح کرد:

موانع تحقق آزادی در مسیر شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی

گروه دانشگاه: رئیس پژوهشگاه اسلامی صدرا با بیان اینکه تمدن نوین اسلامی، انسان‌ساز است، اظهار کرد: این تمدن به دنبال شکوفایی جوهر و حقیقت انسان است و با جریان مسخ انسان در غرب در تعارض است، بنابراین تمدن نوین اسلامی به دنبال پرورش انسان‌های متعالی است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، حجت‌الاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس پژوهشگاه اسلامی و انسانی صدرا، در افتتاحیه دومین همایش ملی تمدن نوین اسلامی که عصر دیروز در دانشگاه شاهد برگزار شد، به ارائه مبحثی تحت عنوان «آزادی و تمدن نوین اسلامی» پرداخت.
وی با ابراز خرسندی از حضور فعال دانشگاه شاهد در حوزه مطالعات تمدن نوین اسلامی اظهار کرد: خوشحالیم که در مجموعه‌ای هستیم که در حال تبدیل شدن به یک قطب و پایگاه برای مطالعات تمدن نوین اسلامی است.

نسبت آزادی و تمدن نوین اسلامی
غلامی ادامه داد: یکی از کلیدی‌ترین مباحث؛ تعیین نسبت و مناسبات آزادی و تمدن نوین اسلامی است، تمدن نوین اسلامی عبارت است از ظهور و بروز مادی و معنوی پیشرفت‌های هدفمند، سیستماتیک و نوظهور امت اسلامی با محوریت ایران بر اساس تعالیم اسلامی در عرصه‌های گوناگون که شکلی منضبط و معنادار به خود گرفته است، در این تعریف ظهور و بروز ناظر بر اصل عینیت‌یافتگی است.
وی افزود: مادی و معنوی مصداق گستره تمدن و دو جنبه بودن تمدن نوین اسلامی است، نوظهور بودن پیشرفت‌ها، مرز تمدن تاریخ اسلامی را با تمدن نوین اسلامی مشخص می‌کند، امت اسلامی بر فراملی بودن این تمدن تاکید دارد و ایران نقش محوری و کلیدی در شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی دارد. واژه بر اساس تعالیم اسلامی، روح حاکم بر تمدن اسلامی را تبیین می‌کند، به تعبیری این اسلام است که مثل خون در رگ‌های تمدن نوین اسلامی جاری است.
رئیس پژوهشگاه صدرا گفت: شکل معنادار و منضبط بودن پیشرفت‌ها به شکل و فرم تمدن نوین اسلامی اشاره دارد، به پیشرفت‌های پراکنده، بی‌معنا و غیرمنضبط تمدن گفته نمی‌شود.
ویژگی‌های تمدن نوین اسلامی
وی با بیان ویژگی‌های اصلی تمدن نوین اسلامی یادآور شد: تمدن نوین اسلامی در این بحث دارای 14 ویژگی است که به شرح زیر است:
تمدن نوین اسلامی؛ دین‌بنیاد و حق‌گراست، می‌خواهیم تمدنی را پایه‌گذاری کنیم که به دنبال حق است و روح حاکم بر تمدن نوین اسلامی است؛
این تمدن عدالت‌رکن است، در واقع عدالت و ظلم‌ستیزی ستون اصلی تمدن نوین اسلامی است؛
این تمدن امام‌محور است، در تمدن نوین اسلامی امام معصوم(ع) و ولی فقیه هم ارائه طریق می‌کند و نیز ایثار به مطلوب دارد، تحقق حداکثری عدالت و دین پیش از عدالت، در گروی وجود امامت است؛
این تمدن آزادی‌زاست، به بیان دیگر به بسط و تحقق آزادی حقیقی کمک می‌کند، در واقع این تمدن با استبداد و خودکامگی در تعارض است؛
تمدن نوین اسلامی مردم‌نهاد است؛ نه حکومت‌نهاد، البته حکومت‌ها در شکل‌گیری تمدن‌ها نقش منحصر به فردی دارند، اما آنچه که باید به آن در تمدن نوین اسلامی تکیه کرد، خود مردم است؛
تمدن نوین اسلامی فرایندی و تدریجی است و نه پروژه‌ای و سریع؛
این تمدن علم‌گراست؛ علم چه به معنای معرفت و چه به معنای دانش؛
تمدن نوین اسلامی؛ فقرستیز است به این معنا که درصدد پیشگیری و ریشه‌کن کردن فقر در جامعه اسلامی است، در تمدن نوین اسلامی مواجه با فقر، مواجه درمانی است بلکه مواجه ریش‌کنی و پیشگیری است؛
تمدن نوین اسلامی؛ خلاق و نوآور است، چه در ابزار، روش‌ها، فناوری‌ها و ...؛
این تمدن طبیعت‌دوست است، در واقع ستیزی با طبیعت ندارد و آن را قربانی فقرزدایی و رفاه جامعه نمی‌کند؛
تمدن نوین اسلامی تعالی‌خواه و کمال‌جو است و کمال بشر را در اعتلای حقیقت و روح انسان جستجو می‌کند؛
این تمدن انسان‌ساز است، به این معنا که تمدن نوین اسلامی به دنبال شکوفایی جوهر و حقیقت انسان است و با جریان مسخ انسان در غرب در تعارض است، بنابراین تمدن نوین اسلامی به دنبال پرورش انسان‌های متعالی است؛
تمدن نوین اسلامی گسترش‌یابنده و جهانی است و عامل آن نه زور و نه اقتصاد است، بلکه عامل آن عقل فطری و جذابیت‌های فطری اسلام ناب است و نهایتا این تمدن آرامش‌بخش است، آلام بشر را کاهش می‌دهد و به بسط و تعمیق صلح پایدار در جهان کمک می‌کند.

آزادی و اقسام آن
حجت‌الاسلام غلامی با اشاره به بحث آزادی، اقسام و معانی چندگانه آزادی خاطرنشان کرد: گاهی منظور ما از آزادی اختیار در برابر جبر است، حال آنکه انسان از منظر اسلام موجودی مختار است، به آن معنا که نه تفویض کامل امور از ناحیه خداوند متعال مدنظر است و نه طبعا جبر؛ اگر در مقابل جبر قرار گیریم، منظورمان تفویض کامل نیست، در این خصوص امام صادق(ع) بهترین تعریف برای حل مسئله جبر و اختیار ارائه کردند، ایشان می‌فرمایند: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ وَ لَکِنْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْن»؛ در این عالم نه جبر است و نه تفویض، بلکه امری بین این دو است. منشا همه آزادی‌های انسان، مختار بودن نسبی انسان است.
آزادی فردی و اجتماعی
وی ادامه داد: صاحب‌نظران معمولا برای آزادی 2 قسم عمده؛ آزادی فردی و آزادی اجتماعی قائل‌اند. آزادی فردی خود به اقسام آزادی فردی و اجتماعی قابل تقسیم است. همچنین آزادی اجتماعی به اقسام آزادی فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تقسیم می‌شود.
غلامی افزود: آزاداندیشی در ذیل آزادی فکری قرار می‌گیرد و عبارت است از؛ آزادی بروز و ظهور یک فکر و اندیشه، اگر قرار شد آزادی فکر را در اینجا لحاظ کنیم، بروز و ظهور فکر مدنظر است.
رئیس پژوهشگاه صدرا یادآور شد: ممکن است این سوال پیش آید که در اسلام آزادی فردی اصالت دارد یا آزادی اجتماعی؟ بر فرض قبول مدنی‌الطبع و یا مدنی بالاضطرار بودن انسان و در نظر گرفتن انسان مستقل از جبر دشوار یا نادر است، بنابراین نمی‌توان آزادی فردی را بدون در نظر گرفتن آزادی اجتماعی تعریف کرد، در این‌صورت آزادی فردی محترم است، اما آزادی نباید سلب‌کننده آزادی دیگران باشد، معنای این حرف آن است که در عین محترم بودن آزادی فردی، اصالت با آزادی اجتماعی است و آزادی فردی در پرتو آزادی اجتماعی محقق می‌شود.
نسبت آزادی فردی و اجتماعی با آزادی معنوی
وی افزود: از طرفی این پرسش قابل طرح است که نسبت آزادی فردی و اجتماعی با آزادی معنوی چیست؟ به نظر می‌رسد آزادی معنوی را نباید از آزادی فردی و اجتماعی جدا کنیم، چرا که این‌ها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. از طرفی اسلام دین اجتماعی است و آزادی معنوی در گروی شکل‌گیری جامعه مطلوب اسلامی است.
غلامی در تعریف آزادی فردی و اجتماعی گفت: در تعالیم اسلامی نبود مانع غیرطبیعی برای رسیدن انسان به رشد مادی و معنوی، می‌تواند تعریف آزادی فردی و اجتماعی باشد. در واقع هر آنچه که مانع به فعل رسیدن قابلیت‌ها و رشد انسان بشود، در تقابل آزادی انسان است. عالم، عالم حرکت است و همه موجودات به سمت کمال در حرکت‌‌اند و حتما این تزاحمات آزادی را محدود می‌کند.
وی گفت: باید به فاصله آزادی ذهنی و آزادی عینی توجه داشت، در این عالم چیزی به نام آزادی مطلق در این جهان وجود ندارد، چرا که بجز طبیعت که خود محدودکننده آزادی است، رعایت حقوق و آزادی دیگران نیز در آن تعریف می‌شود و خود مهم‌ترین حد و مرزی است که به وسیله قانون برای آزادی معین می‌شود، در واقع می‌توان به جای آزادی مطلق از آزادی حداکثری در برابر آزادی حداقلی صحبت کرد.
عوامل تضمین کننده تحقق آزادی در تعالیم اسلامی
رئیس پژوهشگاه صدرا در تبیین عوامل تضمین‌کننده تحقق آزادی در تعالیم اسلامی، اظهار کرد: 2 ضامن تحقق آزادی در تعالیم اسلامی، عدالت و اخلاق است، این دو زمینه شکوفایی قابلیت‌های انسان را فراهم می‌کند و بستری برای محقق عادلانه آن‌‌ها را فراهم می کند، در چنین شرایطی هر فردی قابلیت بیشتری دارد، قادر است به سمت شکوفایی خود حرکت کند، لذا می‌توان گفت در جامعه‌ای که عدالت و اخلاق نیست، آزادی هم نیست.
امر به معروف و نهی از منکر؛ بهترین روش اعمال عدالت
وی ادامه داد: امر به معروف و نهی از منکر در اسلام، یکی از بهترین روش‌های اعمال عدالت است، عدالت که صرفا یک امر ذهنی نیست، باید در مقام عینیت هم حضور داشته باشد. معروف یعنی آن چیزی که برای عقل آدمی شناخته شده است و منکر آن چیزی است که برای عقل انسان غریبه است. لذا این دو یعنی حرکت در جهت عقلانیت جامعه، در این صورت کسانی که از امر به معروف و نهی از منکر بیم دارند، به دنبال عقل‌ستیزی هستند.
نسبت دموکراسی با آزادی و نسبت دولت با آزادی
غلامی یادآور شد: دموکراسی به معنای متعارف؛ حاکمیت نصف به علاوه یک بر سایر اعضای جامعه است و محل بخشی از آزادی‌هاست، اما دموکراسی می‌تواند استبداد علیه اقلیت هم محسوب شود. اسلام به دنبال استبداد زدایی حتی در غیبت امام معصوم(ع) است، از طرفی دولت به شرط اینکه نقش و و جایگاه خود را بداند و به سمت تولی‌گری و رقابت با مردم حرکت نکند، نه تنها مانع آزادی نیست، بلکه به عنوان مجری عدالت یکی از ضامن‌های آزادی محسوب می‌شود، لذا در اسلام دولت مطلوب را خصم آزادی قلمداد نمی‌کنیم، در غرب دولت‌ها معمولا دشمن آزادی محسوب می‌شوند و دولت‌ها را به اضطرار می‌پذیرند.
آزادی فکری مقدم بر سایر اقسام آزادی است
وی افزود: اسلام فراتر از قبول آزادی، مدافع سرسخت آزادی نیز هست، چرا که اسلام بدون وجود آزادی حقیقی، به هدف خود که رشد و تعالی انسان است نمی‌رسد. به بیان دیگر بذر اسلام در بستر آزادی به شکوفایی می‌رسد، فلذا اسلام به دنبال باز کردن بندهای اسارت از گردن انسان است. همان‌طور که خداوند درباره برنامه اسلام، در آیه 157 سوره مبارکه اعراف می‌فرماید: «وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ؛ و از [دوش] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است بر مى‌دارد»، بر اساس این آیه شریفه آزادی فکری بر سایر اقسام آزادی تقدم دارد و تا فکر آزاد نشود، انسان نمی‌تواند به سایر اقسام آزادی دست یابد.
تمدن نوین اسلامی چه احتیاجی به آزادی دارد؟
حجت‌الاسلام غلامی پیرامون چرایی احتیاج تمدن نوین اسلامی به آزادی اظهار کرد: اول آنکه تمدن نوین اسلامی مولود خودشناسی است و خود حقیقی در بستر آزادی فکر و اندیشه و آزادی عقیده شناخته می‌شود. دوم آنکه تمدن نوین اسلامی، محصول اراده همه انسان‌ها و همه مومنان است، نه اراده عده خاص به نام اشراف و حکومت و سوم آنکه تمدن نوین اسلامی مولود ظهور حداکثری استعدادها و ظرفیت‌های انسان مسلمان و محصول خلاقیت‌ها و نوآوری است و این خلاقیت‌ها بدون وجود آزادی پدید نمی‌آید.
تفاوت مفهوم آزادی در اسلام و غرب
وی با بیان تفاوت مفهوم آزادی در اسلام با مفهوم آزادی در غرب تاکید کرد: در اسلام بر خلاف نظام اومانیستی غرب، آزادی به معنای خودپرستی نیست، اگر آزادی به معنای خودپرستی بود، فردگرایی محسوب می‌شد و آزادی بر خلاف نام و روحش تبدیل به یک عنصر استبدادگر می‌شد. در زندگی اجتماعی اصالت با آزادی اجتماعی است و در دل آزادی اجتماعی است که افراد قابلیت‌های خود را به فعلیت می‌رساند. این نقطه مقابل آزادی در غرب است، آزادی در اسلام هیچ منافاتی با عدالت و اخلاق ندارد، در غرب عدالت و اخلاق در خصم با آزادی است و دولت در نظام اسلام حافظ آزادی و نه مخرب و ویرانگر آزادی است.
موانع تحقق آزادی در مسیر شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی
رئیس پژوهشگاه اسلامی و انسانی صدرا با ذکر موانع تحقق آزادی در مسیر شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی اظهار کرد: از جمله موانع تحقق آزادی در این مسیر؛ معرفت‌سوزی است، جریانی که انسان را از فهم عمیق عالم دور کرده و نوعی نابینایی در انسان پدید می آید. غرب یک چشم را در انسان کور کرده و با اصالت علم (Science) و منزوی کردن معرفت، به ویژه معارف دینی عملا انسان را از چشم ماوراءالطبیعه دینی‌اش محروم کرده است.
وی در توضیح مانع دوم گفت: تحریف و مسخ آزادی مانع دوم است که موجب شده آزادی به مفهوم تو خالی تبدیل شود، امروز معنایی از آزادی در جهان در حال اشاعه و ترویج است که هیچ نسبتی با گوهر اصیل آزادی ندارد و نهایت آزادی به فساد و فحشا خلاصه می‌شود و آزادی برای بازگذاشتن دست متخلفین، مفسدین، مستبدین و بهره‌برداران آزادی در عالم خواهد بود.
غلامی با اشاره به سومین و چهارمین مانع تحقق آزادی در تمدن نوین اسلامی یادآور شد: عدالت ناباوری و اخلاق‌گریزی و همچنین حزب‌زدگی و جناح‌پرستی موانع دیگر تحقق آزادی در این تمدن است، امروزه معبود برخی جناح خودشان است، فلذا آزادی را قربانی اهداف جناحی‌شان می‌کنند.
وی ادامه داد: توطئه و فتنه مانع دیگر تحقق آزادی در تمدن اسلامی است، وقتی افرادی به اسم آزادی‌گری به دنبال توطئه باشند، صحبت از آزادی بیان می‌کنند، اما از آزادی بیان برای زدن ملت استفاده و آزادی بیان را محدود خواهند کرد. افراد باید به‌راحتی به فعالیت‌های فکری و آزادی بیان بپردازند.
رئیس پژوهشگاه صدرا در پایان با اشاره به دو مانع دیگر در تحقق آزادی خاطرنشان کرد: تجاری شدن آزادی مانع دیگر این مسیر است، تبدیل آزادی به یک کالای لوکس و قابل خرید و فروش، زمینه را برای میلی و نسبی شدن مفهوم آزادی فراهم می‌کند. مانع دیگر تحقق آزادی در تمدن نوین اسلامی، استعمار فرانو و یا جهانی‌سازی است که با یک‌دست‌سازی و قالب‌بندی انسان‌ها به دنبال سلب آزادی از بشر است و به تعبیر دیگر جهانی‌سازی همان غربی سازی است.
captcha