کودکان کار مجرم نیستند/ تکلیفشان را نه از کف خیابان که از درون خانه‌هایشان مشخص کنیم
کد خبر: 3578196
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۴

کودکان کار مجرم نیستند/ تکلیفشان را نه از کف خیابان که از درون خانه‌هایشان مشخص کنیم

گروه جامعه: ترس ناشی از اینکه چند آدم غریبه تو را بگیرند و ببرند؛ این تنها نتیجه طرح جمع‌آوری کودکان کار از خیابان‌ها است، کودکانی که می‌دانیم به دلیل فقر مالی و فرهنگی خانواده‌هایشان باز هم به خیابان بازخواهند گشت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، وقتی دیدن یک کودک معصوم روح انسان را خراش می‌دهد، یعنی جامعه ما دچار بیماری است که به خاطر آن عدالت، اگر به همان معنایی که مد نظر حضرت علی(ع) است یعنی قرار گرفتن هر چیزی در جای خود، دچار خدشه شده است.

جامعه کنونی ما جامعه تضادها است. وقتی دیدن کودکان موجب غم و اندوه می‌شود، وقتی کمک کردن به کودکان آنها را بیشتر در معرض سوء استفاده قرار می‌دهد، وقتی به راستی نمی‌توانی تشخیص دهی که کدام کودک نیاز به کمک دارد و کدام کودک نه، وقتی مدام مسئولان می‌خواهند که به کودکان کمک نشود ولی تو لرزیدن کودکی را در سرمای زمستان می‌بینی و می‌خواهی کاری کنی و ... یعنی دچار تضادهایی شده‌ایم که قطعی‌ترین نتیجه آن آشفتگی روح و روان اعضای جامعه است.

وقتی واژه نامأنوس «کار» در کنار واژه مأنوس کودک قرار می‌گیرد

وقتی واژه نامأنوس «کار» در کنار واژه مأنوس و لطیف کودک قرار می‌گیرد و ترکیبی می‌سازد که می‌دانیم هزاران، اما نمی‌دانیم چند هزار نفر را در بر می‌گیرد، همه اینها یعنی واژه‌های نامتناسب چنان در هم تنیده‌اند که شاهد بزرگ شدن نسلی از کودکان در خیابان‌های شهرهای بزرگ هستیم که آینده آن‌ها نامعلوم اما قدر مسلم بسیار نگران کننده است.

کودکان کار کجا رفته‌اند؟

اگر تا 10 روز پیش از یک مسیر کوتاه بین دو خیابان شلوغ تهران عبور می‌کردیم حداقل پنج کودک زیر 10 سال می‌دیدیم که در حال دست فروشی هستند اما اکنون دیگر خبری از آنها نیست! آیا مشکل کودکان کار در جامعه ما حل شده است؟ کودکان کار کجا رفته‌اند؟

حدود دو هفته است که طرح جمع آوری کودکان کار و متکدی زیر 15 سال توسط شهرداری تهران در حال اجرا است. اما آیا ندیدن کودکان کار به معنی جمع‌آوری همه آنها است؟ بر اساس این طرح در حال اجرا مقرر بود کودکان توسط شهرداری تهران جمع آوری و در صورت داشتن خانواده به خانواده‌های خود تحویل و در صورت عدم داشتن خانواده به سازمان بهزیستی سپرده شوند. اما کودکان کار به محض دیدن ماشین‌هایی که می‌خواستند آنها را با خود ببرند فرار می‌کردند.

چرا نیروی انتظامی با گروه‌های تبهکاری که از کودکان سوء استفاده می‌کنند برخورد نمی‌کند؟

همین مسئله موجب شد در حالی که تمام خیابان‌های شهر پر از کودک کار بود، اجرا کنندگان این طرح طی چند روز نتوانستند بیش از 30 کودک کار را جمع‌آوری کنند. اگر به قول مسئولان بهزیستی و شهرداری تهران بیشتر این کودکان «در باندهای خلاف‌کار و حتی تبهکاری به کارگیری شده و این گروه‌ها از کودکان منافع مالی بسیاری نصیب خود می‌کنند که البته بسیاری از سرکرده این گروه‌ها و باندها دارای سابقه محکومت قضایی هستند، پس چرا کودکان کار با مأموران همکاری نکرده و خود را از شر رؤسای تبهکار خود نجات ندادند؟ چرا نیروی انتظامی اقدام به دستگیری و مقابله با این گروه‌های تبهکار نمی‌کند.

کودکان کار شب‌ها نزد خانواده‌های خود باز می‌گردند

با نگاهی به آمارهای ناقصی که در خصوص کودکان کار مطرح می‌شود می‌بینیم که بیش از 70 درصد كودكان كار، تبعه افغانستان و غير ايرانی هستند و بیش از 90 درصد آن‌ها نیز خانواده دارند. یعنی شب‌ها نزد خانواده‌های خود باز می‌گردند و این یعنی بیشتر آن‌ها نه بی‌سرپرست بلکه بدسرپرست هستند و در صورتی که توسط گروه‌های تبهکار به کار گرفته می‌شوند این موضوع با اطلاع خانواده‌های آن‌ها صورت می‌گیرد.

هنوز تعریف دقیق قانونی از کودک بدسرپرست که باید از خانواده جدا شود وجود ندارد

بر اساس خلاء قانونی که در کشور ما وجود دارد نیز نمی‌توان به راحتی کودک بدسرپرست را از خانواده خود جدا و در مراکز بهزیستی نگهداری کرد؛ یعنی هنوز تعریف دقیق قانونی از کودک بدسرپرست که باید از خانواده جدا شود وجود ندارد. بر اساس آنچه محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی عنوان کرده است به دلیل وجود خلأ قانونی با همکاری قوه قضائیه مقرر شده است در صورتی که کودک کاری سه بار در خیابان دیده شده و توسط مأموران به مراکز نگهداری منتقل شود و دو بار به خانواده وی در خصوص عدم حضور کودک آن‌ها به عنوان کودک کار تذکر داده شود بار سوم دیگر کودک به خانواده تحویل داده نمی‌شود و در مراکز نگهداری بهزیستی می‌ماند.

آیا کودک کار مجرم است؟

اما سؤال اینجاست؛ چگونه؟ حال روحی و روانی کودکی را تصور کنید که مانند یک مجرم در خیابان وی را گرفته و به ماشین منتقل و پس از آن به یک مرکز نگهداری می‌برند. آیا کودک کار مجرم است؟ به این کودکان گفته می‌شود هر زمان که بخواهند می‌توانند از مرکز خارج شوند اما عملا این مراکز شبیه زندانی هستند که اجازه خروج از آن را ندارند و کودک در بلاتکلیفی شدیدی به سر می‌برد و فقط به فکر این است که چگونه از این مرکز فرار کند. باید دوباره تأکید کرد که این کودکان عموما خانواده دارند و جدا کردن کودک از خانواده(حتی خانواده نابهنجار و بد) صدمه روحی به کودکان وارد می‌کند.

حال روحی کودکی را تصور کنید که هر روز از صبح تا شب وسط شلوغی شهر مشغول دست فروشی است و حالا در یک مجتمع دربسته نگهداری می‌شود، آیا فکری برای اوراق هویت این کودکان اندیشیده شده است؟ آیا برنامه تحصیلی برای آن‌ها چیده شده است؟ آیا افرادی هستند که به زبان کودکانی زودتر بزرگ شده در اثر سختی‌های کار، برای آنها شرایط و آنچه رخ داده است را توضیح و به آن‌ها برای سازگار شدن با شرایط جدید کمک کنند؟ آیا تضمینی وجود دارد که وقتی این کودکان از این مراکز خارج شوند خانواد‌ه‌ها یا بستگان آن‌ها دوباره آنان را به استثمار نکشند؟ آینده این کودکان در این مراکز چه می‌شود.

کودکان کار به خیابان باز خواهند گشت

کودکان خیابانی و کار چند روزی است که در خیابان‌ها دیده نمی‌شوند اما همه می‌دانیم که این اتفاق موقتی است و آنها باز خواهند گشت؛ نبود آن‌ها اکنون به دلیل نگرانی از «دستگیر شدن» است اما قدر مسلم آب‌ها که از آسیاب افتاد دوباره باز می‌گردند. اتفاقی که بارها و بارها و بارها رخ داده و چرخه جمع‌آوری و بازگشت کودکان کار از خیابان به خیابان مدام تکرار شده است.

از سوی دیگر کودکان کار اگر در خیابان نباشند قدر مسلم در خانه و یا جای امنی نیستند بلکه برای کار به پستوها و کارگاه‌های زیرزمینی بسیار خطرناک‌تر از خیابان منتقل می‌شوند که آسیب آن بسیار بیشتر از خیابان است. چرخه‌ای که طی آن فقط و فقط کودکان دچار تنش‌ها و اضطراب‌های شدید و آسیب می‌شوند و تجربه‌ سال‌های اخیر نشان داده است که هیچ یک از طرح‌های اینچنینی موفق نبوده است.

چاره کار چیست؟

اما چاره کار چیست؟ واقعیت مسلم این است که هیچ آسیبی بدون کاهش فقر از بین نمی‌رود و کودکان کار نماد مسلم فقر، نه تنها فقر مادی که فقر فرهنگی در کشور هستند. اما چاره کار جمع‌آوری و یا تهدید به جمع‌آوری آن‌ها از خیابان‌ها نیست چرا که به هیچ عنوان ساز و کاری نداریم که طی آن کودکان کار از خیابان‌ها بدون صدمه دیدن و با تضمین آینده آن‌ها جمع‌آوری شوند، اما می‌توان با شناسایی خانواده‌های کودکان کار و انجام اقداماتی که در ساده‌ترین تعریف می‌توان آن‌ها را «مددکاری اجتماعی» نامید اول به خانواده‌ها و در قبال آن به کودکان کار بدون وارد کردن صدمه کمک کرد.

می‌توان به جای صرف هزینه برای جمع‌آوری بی‌نتیجه کودکان همین هزینه را صرف خانواد‌ه‌های آن‌ها کرد و یا مراکزی روزانه برای حمایت و آموزش کودکان ترتیب داد. مراکزی که کودک بتواند حداقل نیمی از روز خود را برای تحصیل و زندگی عادی در قالب یک کودک صرف کند.

زهرا ایرجی

captcha