اسلامی‌سازی علوم در گرو تحول در انسان‌شناسی است/ فلسفه ملاصدرا؛ بهترین منبع
کد خبر: 3578383
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۰
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:

اسلامی‌سازی علوم در گرو تحول در انسان‌شناسی است/ فلسفه ملاصدرا؛ بهترین منبع

گروه حوزه‌های علمیه: عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اسلامی‌سازی علوم در گرو تحول در انسان‌شناسی است تاکید کرد: فلسفه ملاصدرا؛ بهترین منبع برای انسان‌شناسی است که هم دنیا و هم آخرت انسان را تامین می‌کند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) ابراهیم علیپور، عضو هیئت عملی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی امروز هشتم اسفندماه در کرسی ترویجی نگاه متعالی به انسان در فلسفه ملاصدرا که از سوی معاونت پژوهش جامعة الزهراء(س) برگزار شد گفت: انسان‌شناسی نگاه دقیق به توانایی، چیستی، روابط، ساحات وجودی انسان و ... است که مبدا تحولات فلسفی خصوصا در دوره جدید همین مسئله بوده است.
وی افزود: بعد از تحولات علمی فرهنگی در غرب، غربی‌ها نوع فلسفه‌هایی که تولید کرده و به آن افتخار می‌کنند و مبدا تحولات اچتماعی خود می‌دانند فلسفه‌های ناظر به انسان و تجربه‌گرایی و ... بوده است و بسیاری از صفات حسن انسان را به عنوان فلسفه اومانیستی عرضه می‌کنند.
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: نگاه فلسفه اومانیستی به انسان، تک‌ساحتی و کاریکاتوری است که بعد از دو سده عوارض خود را شان داد بدون آن که بخواهیم برخورد شعاری با این مسئله داشته باشیم زیرا کسانی مانند هایدگر، نیچه و ... این دوره را عصر عسرت و تهیدستی انسان، بی ارزش شدن و پوچی انسان می‌دانند.
علیپور بیان کرد: در مقابل، فلسفه‌های وجودی نگاهشان به انسان نگاهی خوب و تکامل‌گرایانه در مقایسه با فلسفه‌های طبیعت‌گراست؛ در فلسفه ملاصدرا نگاه جامعی به انسان شده و قابل تطبیق به ساحات وجودی انسان از بدو تولد تا بی نهایت است و حتی نگاهش به حوزه دنیا نیز متعالی‌تر از نگاه فلاسفه غربی است.
 عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: ملاصدرا معروف به فیلسوف وجودی است، یعنی وجود از نگاه وی برترین تحفه عالم هستی است و برای آن مراحلی مانند بساطت و حقیقت وجود و ... را تبیین کرده لذا هر کمالی در این فلسفه به وجود تعبیر شده و فضایلی مانند علم و سعادت و ... را مرتبط با وجود می‌کند.
وی افزود: انسان در فلسفه ملاصدرا متفاوت از همه موجودات است؛ او معتقد است انسان ماهیت و حدی ندارد، اگر خدا بساطت و وحدت دارد انسان نیز بساطت و وحدت دارد؛ دقیقا انسان را دائرمدار همه کائنات و وجود و او را بی حد و مرز می‌داند؛ یعنی انسان دائما در شدن است از این رو تعریف‌پذیر نیست.
وی با بیان اینکه مطالبی که گاهی در فضای مجازی تبلیغ می‌شود که ملاصدرا انسان را مجبور می‌داند اتهام به این فیلسوف و مفسر قرآن است تصریح کرد: ایشان در تفسیر و فلسفه می‌گوید انسان دائما در حال شدن است و در عین بساطت، آگاهی به آن نیز دارد یعنی هوشمند و آگاه است و می‌تواند این بساطت را تبدیل به بالفعل کند و کجای این تعابیر با اجبار سازگاری دارد.
علیپور تصریح کرد: از دید وی انسان عالم صغیری است که کل عالم را می‌توان در انسان بازیافت؛ آنچه ملاصدرا فرموده هم در دنیا، متعالی و هم برای آخرت انسان مفید است و می‌توان نقشه راه وی را در سیاست و اخلاق و ... پیاده کرد.
وی افزود: اینکه رهبری بر اسلامی‌سازی تاکید دارند مبدا و مدخل و درگاه اصلی این مسئله در انسان‌شناسی است و اگر انسان‌شناسی امروز را متحول و کارآمد کنیم در علوم انسانی نیز تحول ایجاد خواهد شد.
عضو هیئت علمی جامعة الزهراء(س) با اشاره به پیام‌های مثبت ملاصدرا در مورد انسان به جایگاه انسان در این فلسفه اشاره کرد و گفت: وی انسان را جدا از اینکه نایب‌مناب خدا می‌داند معتقد است غایت کل نظام خلقت با انسان تفسیر می‌شود. وی در ذیل آیه 30 سوره بقره آورده است که انسان رویی به قدم و رویی به حدوث دارد و در عین اینکه سرور است چون غایتمند عمل می‌کند و دارای کمال ذاتی است و مادی‌گرای صرف نیست جهان را مانند اومانیسم غربی نابود نمی‌کند و تنها به خواب و خور خود فکر نمی‌کند؛ انسان کرامت ذاتی دارد و کرامت ذاتی عالم وجود را ارج می‌نهد، این انسان پایایی و پویایی دارد و آنی نیست که ایستا باشد بنابراین هر آن خود و دیگری را می‌سازد.
علیپور عنوان کرد: از دیدگاه ملاصدرا، خودسازی، دیگرسازی، جامعه و جهانی‌سازی به دست می‌آید؛ او معتقد است که انسانیت انسان جز به عدالت محقق نخواهد نشد، در فصلی که ویژگی‌های رئیس مدینه فاضله را تبیین کرده آورده است او کسی است که عزت نفس، عشق، علم و قلب شجاع دارد و عدالتخواه است و عدالت است که همه این صفات را می‌سازد.
وی افزود: در بحث اخلاق می‌گوید انسان تشبه به اخلاق می‌کند و همان طور که خدا خالق است انسان نیز سازنده و خالق و کمال‌گراست و آن را در جامعه نیز جاری و ساری می‌کند؛ ملاصدرا معتقد است دو گونه فضیلت اخلاقی و عقلانی برای انسان متصور است و تعقل و کمالات نظری انسان بنیه کمالات عملی اوست و این مسایل هستند که روح را از جسمانیت به سمت تجرد و کمال تجرد سوق می‌دهند و انسان اگر این صفات را در خود توسعه دهد سعه وجودی خود را افزایش داده است تا به مرتبه انسان کامل برسد.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: ملاصدرا معتقد است که انصاف و خدمت به همنوع و عدالت در مقابل همنوع برترین صفات و کمالات انسانی است لذا مجموعه اندیشه ملاصدرا امکان استخراج انسان‌شناسی روشن و تابناک را در تمامی حوزه‌های خودسازی، اخلاق و جهانی‌سازی و ... دارد.
علیپور عنوان کرد: غربی‌ها و اومانیسم بیشترین نقدی که به فلسفه‌های سنتی و اسلامی دارند این است که انسان اسیر و بنده خداست مثلا می‌گویند انسان مدرن حق خود را از خدا ستاند و خود را در جای خویش نشاند. اینکه ملاصدرا مکرر فرموده است خدا خلعت خلافت بر انسان پوشاند آیا خلاف آزادی، کرامت و محوریت انسان است که غرب به فلسفه اسلامی نسبت می‌دهد؟.
وی افزود: فلاسفه غربی مانند نیچه که می‌گوید ما مدتی است خدا را میرانده‌ایم و بدون خدا زندگی می‌کنیم در نهایت نتیجه می‌گیرد چون این جماعت خدا را از زندگی بیرون کرده‌اند زبان حکمت را نمی‌فهمند و به گرفتاری و پوچی افتاده‌اند.
علیپور بیان کرد: ملاصدرا نمی‌گوید وجود انسان چون فقیر است باعث سلب آزادی و کرامت و رشد اوست بلکه معتقد است ظرفیتی که خدا در اختیار انسان قرارداده می‌تواند بهترین عالم را بسازد و تحویل دهد.
وی با بیان اینکه ملاصدرا، معتقد است میان عالم ماده و تجرد در انسان جمع کامل است و عالم ماده پشتوانه عالم تجرد اوست افزود: فلسفه ملاصدرا اگر چه بی نقص نیست و نواقص متعدد دارد و باید بازسازی و روزآمد شود زیرا وی در قرن خاص خود می‌زیست و مباحث جدید و نیازهای انسان را درک نکرده بود ولی قطعا می‌توان از آن به ساحات وجودی انسان اعم از اقتصادی، سیاسی و ...از این منظر پرداخت.
علیپور ادامه داد: برداشت من از آراء ملاصدرا این است که وی تفسیر معروفی که در منطق فلسفه وارد شده که انسان، حیوان ناطق است را پذیرفته ولی معتقد است انسان همیشه در مسیر شدن است و ابعاد وجودی او قابل تعریف نیست و این تعریف تک بعدی، جامع نیست زیرا ناظر به شانی از شئون اوست؛ از دید صدرا، انسان تعریف جامعی ندارد چون بی نهایت در مسیر شدن است یعنی ماهیت دارد ولی ماهیت او بی حد است.
وی افزود: ملاصدرا از قرآن و روایات در تبیین فلسفه خود استفاده کرده است ولی بحث الهیاتی نکرده و به صورت فلسفی به انسان‌شناسی پرداخته است.
علیپور، امام خمینی را نمونه عینی و مصداق بارز علمی در دوره معاصر برشمرد که فلسفه صدرایی را در زندگی خود پیاده کرد و با خودسازی، دیگرسازی، جامعه و جهانی سازی کرد ادامه داد: امروز نیز حوزه‌های علمیه، حوزه و مدرسه عینی مکتب امام هستند و باید باشند و از این ظرفیت بهره ببرند هر چند اگر درس مستقیمی در مورد اندیشه‌های امام در این مراکز وجود نداشته باشد.
وی تاکید کرد: حوزه علمیه و الزهراء، حوزه امام است و نباید از این ظرفیت غفلت شود البته برخی مطالب امام مانند چهل حدیث قابلیت تبدیل به درس شدن دارد یا تقریرات منظومه ایشان و ... این قابلیت را دارد.
تحول اسلامی‌سازی علوم در گرو تحول در انسان‌شناسی است/ فلسفه ملاصدرا؛ بهترین منبع برای انسان‌شناسی
این محقق و استاد حوزه گفت: بنده معتقدم با فلسفه صدرایی می‌توانیم انسان‌شناسی متفاوتی را در اختیار جامعه جهانی قرار دهیم که هم دنیای انسان را تامین کرده و هم می‌تواند او را به سعادت آخرت برساند زیرا این فلسفه اگر چه با برهان و استدلال عقلی چیده شده ولی مبنای آن و مویداتش بر اساس قرآن و روایات است اگرچه همان طور که گفتم بی عیب و نقص نیست و باید بر مبنای نیازهای روز بازسازی و بازیابی شود.
علیپور تصریح کرد: ملاصدرا در عصری زیست که بسیاری از موضوعات مبتلابه امروز وجود نداشت و او درگیری فکری با این موضوعات نداشته است لذا به صورت طبیعی در مورد آن‌ها بحثی هم نداشته و یا کمتر به آن پرداخته ولی باز هم کلیاتی را می‌توان در سایر رشته‌های مورد نیاز انسان و جامعه از مطالب ایشان استخراج کرد.
علیپور در پاسخ به سؤالی در مورد جایگاه عواطف در فلسفه صدرایی عنوان کرد: در سال‌های اخیر چندین رساله دکتری در این مورد کار شده است؛ صدرا در مورد تاثیر عواطف بر شناخت و تعاملات انسانی حرف‌های زیادی دارد ولی چون مسایل جدید برای او مطرح نبوده کمتر مورد توجه قرار داده است.
وی همچنین در مورد سؤالی مبنی بر اینکه در غرب از مسایل جزیی شروع کرده و امور خود را پیش برده‌اند ولی ما در دایره مطالب نظری توقف کرده‌ایم و آیا این توقف ما را به جایی خواهد رساند افزود: در غرب وقتی کارهای جزیی می‌شود عقبه کلی و نگاه کلان را هم دارند و مجموعه منسجمی است که در همه جوانب اندیشه‌های آنان اشراب شده است و ما هم نمی‌توانیم فقط مسایل جزیی را ببینیم بدون اینکه پشتوانه نظری آن را لحاظ کنیم بنابراین نباید کارهای نظری را رها کرد ولی باید وارد کارهای عملی جزیی نیز شد.
وی تاکید کرد: فلسفه‌های اروپایی اساسا استقرایی پیش نمی‌روند، بلکه مباحث آنان کاملا عقلانی است و از آن نتایج کاربردی می‌گیرند ولی ما در تطبیق این مسئله مشکل داریم.
علیپور ادامه داد: انسان در تعریف ملاصدرا انسان فرد نیست لذا می‌توان از آن انسان‌شناسی به روز را استخراج کرد.
همچنین حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی آزادیان، دبیر علمی این کرسی گفت: ارایه‌دهنده این بحث مطالب و مقالاتی در مورد دیدگاه فلاسفه غرب و فلاسفه اسلامی در مورد جایگاه انسان نگارش کرده است که در نشست‌های آینده انسان از دید فیلسوفان غربی نیز بررسی خواهد شد.
در این کرسی، حجج اسلام و المسلمین دیرباز و پارسانیا نیز به ارایه مطالبی در این زمینه پرداختند.
captcha