به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، مهدی رحمانیان، روزنامهنگار و مدیر مسئول روزنامه شرق در بازدید از خبرگزاریهای ایکنا و ایسنا در معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان، گفتوگویی کوتاه با خبرنگاران این دو رسانه داشت ، خبرنگار ایکنا در خلال این گفتوگو برخی انتقادها از روزنامه شرق را در پرداختن کمتر به موضوعات معرفتی مطرح کرد اما رحمانیان براین باور بود که چون این مسائل بسیار چالشی است، ما در این حوزهها کمتر ورود میکنیم.
متن این گفتوگو که با حضور رییس و معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان و همچنین مدیرکل فرهنگی دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد را در ادامه میخوانید:
ایکنا: قبل از شروع بحث بفرمایید چطور شد که عنوان شرق را برای روزنامه خود انتخاب کردید و اصلا این شرق به معنای شرق جغرافیایی آن است یا آن معنای عرفانی مورد نظر شیخ شهاب الدین سهروردی ؟
رحمانیان: داستان شکل گیری روزنامه شرق مربوط میشود به زمانی که در سیستان و بلوچستان هفتهنامهای را راه اندازی کردم. من قبل از اینکه هفته نامه را راهاندازی کنم، دنبال تأسیس ماه نامهای بودم که اسمش را اشراق یا مشرق بگذارم، یعنی به دنبال بعد معنایی قصه بودم و بعد به عنوان رئیس ستاد انتخابات شوراها در سیستان و بلوچستان انتخاب شدم و قصد داشتم علاوه بر رسانههای موجود، خودم نیز رسانهای را راهاندازی کنم. هفته نامهای را به نام شورا تأسیس کرده و مدتی آن را منتشر کردیم. زمانی که درخواست مجوز دادیم، اعلام کردند هفتهنامهای با همین نام در خوزستان وجود دارد. من بر اساس ذهنیت سابق خودم، واژه شورا را به شرق اضافه کردم و عنوان به «شورای شرق» تبدیل شد. وجه تسمیهاش نیز همین بود، یعنی با همان نگاه عرفانی و معنوی به شرق و اشراق و هم به لحاظ اینکه سیستان و بلوچستان به لحاظ جغرافیایی در شرق کشور واقع شده بود و هم به لحاظ یک سطح وسیعتر، این که ایران در شرق عالم قرار داشت، نام آن به شورای شرق تبدیل شد و با این نام مجوز گرفتیم. مدتی هفته نامه بود. زمانی که درخواست روزنامه دادیم، واژه شورا را از آن حذف کرده و فقط واژه شرق باقی ماند.
ایکنا: انتقادی که در عرصه روزنامه نگاری به روزنامه شرق وارد میشود، فارغ از جریانات سیاسی، این است که روزنامه در جهتگیری خود بیشتر به مسائل غیر دینی میپردازد. شما چقدر این انتقاد را میپذیرید و در مجموع، رویکرد روزنامه شرق در پرداختن به موضوعات دینی و اسلامی چیست؟ صرف اطلاعرسانی است یا ورود به مباحث گفتمانی یا ایدئولوژیک؟
رحمانیان: ما در روزنامه چند تا خط قرمز داریم که اتفاقا یکی از آنها، رعایت هنجارهای جامعه است. جامعه ما جامعهای دینی بوده و من بسیار تلاش میکنم تا این هنجارها حفظ شود. میپذیرم که ممکن است به این مباحث ورود نکنیم، چرا که با توجه به برداشتها و قرائتهای مختلفی که در جامعه وجود دارد، پرداختن به این مسائل از طرف ما ممکن است خوشایند عدهای نباشد و در مقابل روزنامه صف بکشند. این را میپذیرم، اما اینکه غیر دینی رفتار میکنیم، مطلقا اینگونه نیست، به خاطر اینکه ما خودمان باور و اعتقاد داریم و سعی میکنیم بر اساس همان پیش برویم؛ اما چون مسائل بسیار چالشی است، ما در حوزههای دینی به این معنا کمتر ورود میکنیم، وگرنه به شدت علاقمندیم تا به این مسائل بپردازیم. حتی زمانی من به شخصی که از طرف حوزه علمیه به هیئت نظارت بر مطبوعات میآمد، پیشنهاد دادم که ما حاضریم صفحهای را در اختیار شما قرار دهیم و خودمان کاری با آن نداشته باشیم تا مطالبی که در حوزه علمیه هست و صلاح میدانید که رسانهای شود، انعکاس داده شود و حتی اگر بیشتر از یک صفحه نیاز داشته باشید، بیشتر میدهیم و این آمادگی وجود دارد.
این را که زیاد به این مسائل نمیپردازیم، قبول دارم، به خاطر همان حساسیتها و واکنشهایی که پیش میآید. به خاطر این است که ما به بعضی از موضوعات ورود نمیکنیم، ولی در عین حال در همان ایام مناسبتی سعی میکنیم از کسانی که به قرائت رسمی نزدیکترهستند، مطلب گرفته و چاپ کنیم.
ایکنا: به قول امروزیها، آیا روزنامه مدیوم مناسبی برای پرداختن به موضوعات دینی هست یا نه. آیا خودش آسیبزا نیست؟ یعنی نگاه ژورنالیستی و سطحی به مباحث عمیق دینی به دست نمیدهد و واقعا جای طرح این مباحث در روزنامه هست؟
رحمانیان: طبیعتا بخشی از این مطالب باید در مجلات تخصصی مطرح شود. بخشی از آنها که زیاد تخصصی نبوده و عامه فهم است، جای طرح آن در روزنامه وجود دارد، منتها چون این برداشتها و قرائتهای متفاوت هست، برای ما در ورود به این مسائل محدودیت ایجاد کرده است، وگرنه من فرمایش شما را قبول دارم. مسائل عمیقتر را باید در مجلات تخصصی پی گرفت. حتی به نظر من موضوعات مختلف دینی نیز نباید در مجالس عمومی مطرح شود، باید در جمع صاحب نظران و کارشناسان مطرح شود تا اگر مطلبی به میان میآید که ممکن است عدهای نپذیرند، همانجا باقی میماند. همه متوجه هستند که فلان فرد نظرش را میگوید و این آفتی ایجاد نمیکند؛ ولی زمانی که عمومی میشود، ممکن است آفتزا شود.
ایکنا: امروز مطبوعات در جامعه ما بازگو کننده و زبان گویای کدام قشر و طبقه هستند؟ چون خودتان بهتر میدانید که مطبوعات در دورههای مختلف نقش جریانساز داشتند، از جمله اینکه نقش به سزایی در جنبش مشروطه ایفا کردند. فکر میکنید امروزه مطبوعات چقدر توانستهاند چنین نقشی را ایفا کنند، با توجه به اینکه رقیبی به نام شبکههای اجتماعی برای آنها ایجاد شده است. نقش مطبوعات را در عرصه جریانسازی و گفتمانسازی چگونه ارزیابی میکنید؟
رحمانیان: اگر بخواهیم بگوییم رسانههای موجود جامعه ما را نمایندگی میکنند و درصدی قضاوت کنیم، نه. فکر میکنم شاید حدود دو و نیم درصد جامعه را نمایندگی کنند. به لحاظ عددی، نه. اما واقعیتش را بخواهید، ضریب نفوذ بسیار مهم است، چون برخی از نشریات با همین تیراژ کم، ضریب نفوذ بالایی دارند و جریانساز هستند، به لحاظ اینکه مخاطبان این رسانهها، افرادی مؤثر و صاحب نظر و نخبه محسوب میشوند که خود آنها نیز دایره وسیعی از مخاطبان را دارند و این باعث میشود که همان تیراژ کم اثرگذاری خود را داشته باشد و بنابراین فکر میکنم که از این حیث میتوان گفت بله. علاوه بر اینکه امروزه شبکههای اجتماعی با رسانههای مکتوب داد و ستد دارند. یعنی شما زمانی که به شبکههای اجتماعی مراجعه میکنید، میبینید مطلبی را از روزنامه شرق یا هر روزنامه دیگر آورده، یعنی آنها هم به نوعی از رسانهها خوراک میگیرند و متقابلا نیز رسانههای مکتوب از آنها بهره میبرند.
به عبارت دیگر این داد و ستد میان رسانههای جدید یا به تعبیری، رسانههای کوچک و بزرگ وجود دارد. البته شاید بگویید این رسانهها دیگر کوچک نیستند. من خاستگاه آنها را عرض میکنم، وگرنه گستره آنها قطعا وسیعتر است. اما این داد و ستد میان آنها وجود دارد و به نظر من مزاحم یکدیگر نیستند و از یک زاویه کمک کننده به یکدیگر نیز هستند، مشروط بر اینکه بتوانند با همدیگر تعامل داشته باشند.
ایکنا: در این چند سال شاهد هستیم که بسیاری از خبرگزاریهای تخصصی در حوزههای مختلف شکل گرفته است که نمونه آن خبرگزاری قرآنی ایکنا است، فکر میکنید اینها برای اینکه بتوانند رسالت کاری خود را در جامعه نهادینه کنند، بیشتر هم ایکنا را مد نظرداریم که یک خبرگزاری قرآنی بوده و وابسته به جهاد دانشگاهی است و یک وجهه دانشگاهی دارد، باید با چه اصول و معیارهایی وارد عرصه رسانهای شوند تا بتوانند نقش ایفا کند؟
رحمانیان: به نظر من برای رسانه، از هر چیزی مهمتر، رفتار حرفهای است. یعنی اگر یک رسانه بتواند در قالب رسانهای حرفهای ظاهر شود، در هر حوزهای که فعالیت کند، اثرگذاری خودش را خواهد داشت و در رسانهها، تبادل بسیار مهم است. شما به عنوان یک رسانه قرآنی با نگاهی نو در حال فعالیت هستید، نشان دادهاید که محضنگر نیستید، یعنی زمانی که گفته میشود ایکنا یک رسانه قرآنی است، رسالتش این نیست که جلسات قرائت و ترتیل و مسابقات قرآن را پوشش دهد. من در صحبتهای قبلی خودم عرض کردم که در واقع شاکله اصلی قرآن، اندیشه و تفکر است و اولین آیهای که خدا بر پیامبر نازل کرد، ناظر بر دانش و اندیشه است، اقرأ(بخوان) ناظر بر اندیشه است.
بنابراین زمانی که شما سطح خود را از آن نگاه محض توسعه داده و به حوزههای تفکر ورود میکنید، جلسات هماندیشی و اندیشهای را پوشش میدهید، یا اصلا خودتان این جلسات را خلق میکنید و در این حوزهها مصاحبه انجام میدهید، نشان میدهد که دارید به حرفهای بودن نزدیک میشوید و اینجاست که شما میتوانید با رسانههای دیگری که تخصصی نیستند و عام محسوب میشوند، میتوانید با انها مبادله انجام دهید. یعنی رسانههای دیگر میتوانند از شما برداشت کنند و گسترش دهند. اگر رسانهای بداند که رسالتش چیست و به کجا میخواهد برود، ملاط کار خود را فراهم میکند.
ایکنا: بحث دین و رسانه یک مقوله بسیار گسترده است که به خصوص در دهه گذشته، بسیار به آن پرداخته شده است. از سوی برخی اندیشمندان مطلبی درباره تلویزیون بیان شده است مبنی بر اینکه تلویزیون قالبی است که از غرب آمده و ما نمیتوانیم برای تأثیرگذاری بیشتر، محتوای آن را خودمان تأمین کنیم، باید قالب آن نیز از خودمان باشد. و سوال بعد اینکه نظر شما به عنوان یک فعال رسانهای و روزنامه نگار پیشکسوت در خصوص نسبت بین دین و رسانه چیست؟ به خصوص در جامعه ما که جامعهای اسلامی است؟
رحمانیان: من نمیدانم ایشان چه گفتهاند، اما معتقد به اختراع دوباره چرخ نیستم. بالاخره چرخ را کسی اختراع کرده و ساخته، افراد دیگر بدنه را کار گذاشتهاند و کم کم به ماشین، هواپیما و وسایل دیگر تبدیل شده است. مثل یک پدر به پسر، ببینید الان بسیاری از پسرها از پدرانشان جلوتر هستند، معنایش آن نیست که پدر از پسر عقبتر است، معنایش آن است که پسر پای خود را بر شانههای پدر گذاشته و بالا رفته. یعنی شما باید از ظرفیتهای موجود استفاده کنید. متأسفانه ما این مشکل را در جامعه خودمان داشتهایم. ما از تلگراف که آمده، مشکل داشتهایم، تا رادیو، تا بلندگو، تا تلویزیون، تا ویدئو، تا ماهواره، تا اینترنت، به همین منوال هر تکنولوژی که وارد میشود، ما ابتدا جبهه گرفته و مقاومت میکنیم، بعد آن تکنولوژی خودش را به ما تحمیل میکند. من معتقدم ما باید از این ظرفیتها استفاده کنیم. تمام مراجع، آن زمانی که سایت مرسوم بود، سایت داشتند و امروز که تلگرام آمده، کانال تلگرامی دارند. از ابتدا هم امکان این کار وجود داشت. یعنی ما باید از ابتدا مقاومت کرده و بگوییم فلان چیز بد است ؟بعد همان خودش را تحمیل کند و ما با آن همراهی کنیم؟
من فکر میکنم ما باید از ظرفیتهای موجود، استفاده خودمان را ببریم. یعنی زحمتی کشیده شده. نمیدانم از سابقه اینترنت اگاهی دارید یا نه. اینترنت ابتدا در ارتش آمریکا به کار گرفته میشود و آنها سالها از ان استفاده میکردند، بعدا خارج از ارتش در جامعه نهادینه شده و سپس جهانی میشود. امروز سرعت رشد تکنولوژی یک مساوی با صد و هشتاد شده است، یعنی اگر قبلا صد و هشتاد سال طول میکشید تا اتفاق جدید در جامعه رخ دهد، امروزه این نسبت یک سال طول میکشد، حالا همین را کاهش دهید، یعنی شما هر روز در عالم با یک حادثه و اتفاق جدیدی مواجه هستید. بنابراین باید از ظرفیتهای جدیدی که در جهان ایجاد میشود، استفاده کرد. ما نباید خودمان از ابتدا شروع کنیم و بخواهیم قدم به قدم پیش آییم. آنها تا جایی رساندهاند و ما از همانجا ادامه داده و پیش میرویم.
دین را باید به درستی عرضه و تولید کرد
ایکنا: شما به عنوان کسی که در حوزه رسانه، متوجه زبان این نسل هستید، یعنی با اقتضائات زبانی آنها آشنایی دارید و توانستهاید به نوعی مفاهمه ایجاد کنید. متأسفانه اقبال عمومی به دین در این نسل کمتر است، نمیگوییم علیه آن هستند، بلکه به اندازهای که مسائل دیگر برای آنها دغدغه است زیاد دغدغه آن را ندارند،ظاهرا بیان سنتی از دین دیگر برای این نسل کارگشا نیست و احتمالا همان مشکل زبانی وجود دارد. رسانه چه نقشی میتواند ایفا کند و شاید سؤال کلیتر این باشد که به چه زبانی باید دین را به این نسل معرفی کرد و بیان ما در حال حاضر چه آفاتی در بر دارد؟
رحمانیان: کار رسانهها تولید معرفت نیست، توزیع معرفت است و دین نیز نوعی معرفت است، زمانی که از دین سخن میگوییم، در واقع راجع به معرفت صحبت میکنیم. بنابراین من معتقدم کسانی که متولی امر هستند، باید زبان نسل جدید را بشناسند و بر اساس آن، مطالب جدید تولید کنند و رسانهها نیز به خوبی آن را انعکاس دهند. البته ما وظیفه داریم سراغ افرادی برویم که این زبان را شناخته و تولیدات جدید دارند، تولیداتی که این نسل میپذیرد، آنها را عرضه کرده و انعکاس دهیم. چون همواره قالب مهم است. یعنی اگر شما زیباترین و صحیحترین ایدهها را هم داشته باشید، ولی در قالب مناسبی آنها را ارئه نکنید، جامعه پس میزند. من فکر میکنم اگر این قالب، رسانه باشد، آن تولید باید صورت بگیرد تا رسانه آن را در قالبی مناسب به مخاطبان عرضه کند و من همچنان فکر میکنم که جامعه ما جامعهای دینباور و دینپذیر است. از قضا دینگریز نیست، برخلاف اینکه عدهای فکر میکنند همه چیز از دست رفت. منتها دین را باید به درستی عرضه و تولید کرد.