مصطفی محدثی خراسانی، از شاعران کشورمان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره تجلی بهار در شعر حافظ گفت: در دورههای اول شعر فارسی به ویژه سبک خراسانی، اگر جلوه طبیعت در شعر این شاعران را مورد توجه قرار دهیم، خواهیم دید که اغلب این شاعران به توصیف زیباییهایی طبیعت میپردازند، اما به مرور که شعر وارد حیطههای معرفتیتر میشود، نگاه شاعران هم نسبت به بهار، نگاه انفسی میشود.
وی افزود: بیشترین تجلی این نگاه معرفتی را در شعر حافظ میتوان دید که از بهار و رخداد حیاتبخش هستی درباره زمین برای بیان بسیاری از حکمتها و معرفتهایی استفاده میکند که چند نمونه آنها را میتوان مورد اشاره قرار داد، به عنوان مثال در شعر «گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت/ که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد»، حافظ زودگذر و کوتاه بودن عمر و از دست رفتن فرصتها را گوشزد میکند و از سوی دیگر در بهار گلها و شکوفهها میآیند، اما عمرشان کوتاه است.
محدثی خراسانی ادامه داد: همچنین در شعر حافظ زنده شدن جهان و تولد دوباره زمین محملی قرار میگیرد برای اینکه به انسانهایی هشدار دهد که برگ و بارشان ریخته و شاخههای امیدشان خشکیده است. به عنوان مثال در این بیت حافظ «نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد/ عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد» به موضوع یادشده اشاره دارد.
این شاعر تصریح کرد: این گونه است که در شعر حافظ و بسیاری از حکمتهای ازلی و ابدی که مخاطبش تمام انسانها در تمام اعصار بودند، با استفاده از سوژه بهار به بیان این حکمتها پرداختهاند.
وی در ادامه به نگاه قرآنی حافظ اشاره کرد و گفت: نگاه حافظ نه تنها در شعرهای مربوط به بهار و زنده شدن طبیعت، قرآنی است، بلکه در همه شعرها به قرآن توجه داشته و تجلی بسیاری از آموزههای قرآنی را میتوان در غزلهایش دید و حتی شکل بیانی خود را از قرآن آموخته است. همچنین اشارات مستقیمی نیز در شعرهایش میتوان به وضوح دید، مانند «عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ/ قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت».
محدثی خراسانی یادآور شد: بسیاری از منتقدین، زبانشناسان و پژوهشگران حوزه زبان بر این نکته تصریح کردهاند که حافظ آنچه دارد چه به لحاظ ذهنی و یا زبانی از قرآن آموخته است، همانطور که خود نیز میگوید؛ «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم».