به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نقی سلیمانی رماننویس، طنزنویس و نویسنده داستانهای کوتاه قرآنی متولد سال 1340 در تهران است. علاقه به پیامبر(ص) و ائمه اطهار)ع) باعث شکلگیری مجموعه 5 جلدی قصههای پیامبر(ص) و فرزندانش (ع)و نیز رمانی 9 جلدی درباره پیامبر(ص) در این زمینه است. وی از کودکی و نوجوانی بهشدت علاقهمند به کتابخوانی بود و از راه کرایه کردن کتاب، به کتابخوانی روی آورد. حدود سی اثر از او برای سه گروه سنی کودکان، نوجوانان و بزرگسالان در زمینه رمان، داستان کوتاه، طنز، نقد ادبی، تحقیق و پژوهش و زندگینامه داستانی منتشر شده است. در همین رابطه با وی گفتوگویی داشتیم که از نظرتان میگذرد؛
ـ لطفاً برای ما بگویید که از چه سنی شروع به نوشتن کتاب کردید و بیشتر برای کدام گروه سنی و چه موضوعاتی را نوشتهاید؟
از کودکی و حتی قبل از مدرسه علاقه زیادی به کتاب و کتابخوانی داشتم و زمانی که خواندن نمیدانستم، برادرم برایم کتاب میخواند و در دوران مدرسه نیز با کرایه کتاب، این علاقه ادامه داشت. در همه زمینهها مطالعه داشتم، ولی بیشتر به داستان و داستاننویسی علاقه داشتم. داستانهایی چون شاهکارهای ادبی ایران و جهان را میخواندم. در سال 58 اولین کتابم با عنوان «همسفران باد» چاپ شد. آن زمان انجمن حکمت و فلسفه جلسات قصه برگزار میکرد که من نیز در آن جلسات شرکت میکردم.
ادامه همان جلسات باعث شد به تدریج وارد کار نویسندگی شوم که تا امروز هم ادامه دارد. من در سه حوزه کودکان، نوجوانان و بزرگسالان فعالیت کردهام، اما تمرکزم بر گروه سنی نوجوان است و در رابطه با موضوعاتی چون داستان کوتاه، رمان، طنز داستانی و مسائل اجتماعی و مذهبی کار میکنم. اولین داستان من در مجلهای به نام «پیام شادی» در حدود سال 55 چاپ شد.
ـ از نوشتن قصههای پیامبر(ص) و فرزندانش چه هدف خاصی را دنبال میکردید و این قصهها شامل چه ویژگیهایی هستند؟
در واقع قصههای مذهبی که نوشته میشوند دو نوع هستند؛ یک نوع قصههای مذهبی که به معجزات میپردازند و نوع دیگری که وجود دارد، آن است که کودکان میخوانند تا با زندگی واقعی پیامبر(ص) و امامان(ع) آشنا بشوند و آن بخشی برایشان جاذبه و جذابیت دارد که بتوانند به آن در زندگی واقعی خود نیز عمل کنند. من در مقدمه کتاب آوردهام که یک روز پدری برای فرزندانش از پیامبر اکرم)ص(، حضرت علی)ع) و حضرت فاطمه)س) سخن میگفت و از معجزههای آنها برایشان حرف میزد و از خیلی چیزهای دیگر؛ بعد گفت: «ما باید در زندگی واقعی مثل آنها باشیم.» پسرک گفت: «بابا دلم میخواهد بدانم آنها در زندگی معمولی چه کار میکردند؟» پدر درماند. او هر چه میدانست، درباره معجزههای آنها گفته بود، بنابراین مدتی فکر کرد و بعد گفت: «باید کتاب بخوانم و قصههای زندگی آنها را برای شما پیدا کنم و بگویم». متأسفانه چنین کتابهایی درباره پیامبر(ص) و ائمه(ع) اندک است. با توجه به اینکه آثار مرتبط با واقعیت زندگی این پیشوایان کم بود، به نگارش کتاب در این باره پرداختم.
ـ آیا قصههایی که در مجموعه مورد نظر به چاپ رساندید، در امتداد یکدیگر هستند؟
این آثار مجموعه قصههای کوتاه است و هر جلد، 3 تا 5 قصه را شامل میشود که در هر کدام، داستانهایی از پیامبر(ص) و فرزندان آن حضرت آورده شده است. در این آثار داستانهایی متفاوت از هم درباره آن حضرت(ص) و ائمه(ع) مطرح شده و از این زاویه به زندگی آنان نگاه میکند که ایشان و فرزندانشان در زندگی واقعی و معمولی خود چگونه عمل میکردند. این کتاب به این موضوع که پیامبر(ص) چه معجزاتی داشته است نمیپردازد. این آثار در اصل زندگی واقعی آنان را بررسی میکند که برای مثال در زندگی خود چه کارهای نیکی انجام دادهاند که مخاطب با خواندن آنها متوجه میشود که او هم میتواند چنین کارهایی را انجام دهد؛ به این معنی که نیازی نیست که حتماً در سطح ایشان ایثارگر باشیم، بلکه در حد خودمان هم اگر بخواهیم میتوانیم کار خیر انجام دهیم.
ـ مخاطبان این مجموعه آثار چه گروه سنی هستند و شما برای نگارش اثر برای این گروه چگونه نیازسنجی میکنید و کتاب مناسب مینویسید؟
مخاطبان این مجموعه کودکان کلاسهای چهارم، پنجم و ششم هستند و در واقع کودکان سالهای پایان دبستان مخاطب اصلی این آثار به شمار میآیند. درباره نیازسنجی مخاطبان نیز باید بگویم که داستاننویسی یک رشته قواعد خاص و ویژه در زمینه ادبیات کودک و نوجوان و موضوعات کلی دیگر دارد؛ برای مثال اگر یک داستان شخصیت جذابی داشته باشد، چنانچه تاریخ قصه نشان میدهد این گونه آثار برای کودکان جذابیت دارد؛ مانند هاکلبری فین، پینوکیو، شازده کوچولو و ... یا اگر داستانی پرحادثه و ماجراجویانه باشد، طبعاً نوجوانان بیشتر از آن استقبال میکنند. همچنین اگر داستان از عناصر تخیلی بهره گرفته باشد، کودکان بیشتری جذب آن میشوند. البته این گونه موارد کلی است و مواردی هم وجود دارد که تجارب شخصی نویسنده در ارتباط با خود کودکان یا کتابهایی است که نوشته شده و تاثیر آن در جامعه قابل مشاهده است.
امام مهمترین موضوع در قصهنویسی این است که داستان آنقدر کشش داشته باشد که خواننده نتواند از متن جدا شود. البته قصه 13 عنصر اصلی دارد که باید با هم ترکیب شوند و خوشترکیب باشند. حتی انتخاب نام داستان هم مهم است که باید از جاذبه برای مخاطبان برخوردار باشد و از آن سو مفهوم کلی کار را نیز برساند. همچنین قواعدی که توسط اساتید قصهنویسی مطرح شده است یا نویسنده تجربه کرده مهم است.
با توجه به اینکه قصهنویسی تاریخ 4 هزار ساله دارد و به دلیل همین قدمت، منتقدانی بودهاند که با نقد کتابهای خوب شیوهها، روشها و قواعد کلی را استخراج کردهاند و اگر هم در طول تاریخ قصهنویسی، عواملی جایگزین شده، عوامل جذابتری مطرح شده است.
ـ آیا در کنار این مجموعه، آثار دیگری هم درباره ائمه یا پیامبر(ص) تالیف کردهاید؟
مجموعهای دارم که در واقع روایت زندگی معمولی و واقعی پیامبر(ص) و فرزندانش در قالب داستانهای کوتاه است که قابل تعمیم به زندگی خودمان نیز است. این کتاب در حقیقت بیشتر به قصههای قرآنی اختصاص داده شده است؛ از اشارههای قرآن به یک واقعه جالب که قصههایش را مفسران بزرگ در تفسیرشان از قرآن آوردهاند یا در کتابهایی که علت نازل شدن یک یا چند آیه از طرف خدا در آنها آمده است.
خصوصیات اصلی این مجموعه این است که به زندگی پیامبر(ص) و فرزندانش میپردازد، ولی رمان پیامبر(ص) یک رمان بلند 9 جلدی است که بر اساس قرآن و با استفاده از نهجالبلاغه، آثار و روایات معتبر با عنوانهای پیش از تولد، کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی در دو جلد و کلانسالی نیز در دو جلد که شش جلد اول منتشر شده است و باقی آنها در دست چاپ است و در آن زندگی پیامبر اسلام(ص) در دورانهای گوناگون پیش از تولد تا زمان بعثت و پس از آن یعنی یک گستره 63 ساله را برای نوجوانان بازگویی کرده است.
ـ نگارش داستان و قصه با موضوعات مذهبی و دینی به چه ابزار و تخصص نیاز دارد؟
این سوال دارای دو بخش اساسی است؛ بخش نخست اینکه مستنداتی که از زندگی پیامبر(ص) و ائمه(ع) ارائه میشود معتبر باشد و به اصطلاح خرافی و غیرواقعی نباشد و منابع موجود آن را تایید کند. بخش دوم اینکه قلم نویسنده شیوا و روان باشد و مطالب را به بهترین نحو انتقال دهد. این دو بخش در کنار هم باعث تولید یک کتاب خوب و تاثیرگذار میشود؛ یعنی تمام عوامل در کنار هم و هماهنگ با هم عمل کنند. مانند همان 13 عنصر اصلی قصهنویسی که پیشتر گفتم. اولین مسئله قصهنویس بعد از به دست آوردن منابع معتبر، مهم و مستند این است که قصه باید زنده باشد، یعنی حس شود؛ یعنی زمانی که خواننده آن را میخواند احساس کند همراه شخصیتهای قصه است و با آنها زندگی میکند. قصههایی که بتواند به این حد برسد قطعاً در ذهن میماند.
قصه مذهبی که فقط معجزات و کرامات پیامبران(ص) و ائمه(ع) را بازگو کند تنها بزرگی و قداست ایشان را بیان میکند و در زندگی واقعی مخاطب یا کودکان تاثیر بسزایی نمیگذارد، ولی اگر به ظرافتهای زندگی پیامبر(ص) از جمله تحمل آزار و اذیت در برابر مشکلات، یا برخورد با همسایگان، دوستان و حتی دشمنان بپردازد، این موارد در زندگی معمولی مخاطب مصداق دارد و کاملاً تازه و جذاب است. نویسندهای که این ظرافتها را در قصه بیان کند، قطعاً روش و سیره پیامبر را در ذهن مخاطب حک میکند و این موضوعات برای آنان جذابیت خاص دارد. ولی اگر قصه مذهبی مستند نباشد و ساخته ذهن مخاطب و غیرواقعی باشد، بر مخاطب اثر نمیگذارد.
قصه مذهبی باید بسیار دقیق و با توجه به منابع معتبر نوشته شود. اگر نویسندهای با منابع آشنایی نداشته باشد میتواند از بزرگانی که در این زمینه کار کردهاند مشورت بگیرد و یا از آثار آنها بهره بگیرد. مهمترین عاملی که یک قصهنویس مسلمان باید از آن بهره بگیرد، توجه داشتن به خود قرآن کریم است؛ زیرا یکی از معتبرترین منابع برای قصههای مذهبی به ویژه در رابطه با پیامبر(ص) است که در 23 سال بر قلب ایشان نازل شد و حتی به کودکی ایشان نیز اشاره کرده است.