به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، همه ما سخنان مختلفی از شهید مطهری شنیدهایم اما بسیاری از مردم زمان، مخصوصا جوانان نسل جدید، که هم دوره با شهید مطهری نبودهاند، شاید درک درستی از این شخصیت بزرگ و جنبههای مختلف علمی و انسانی او نداشته باشند. این در حالی است که اگر نگاهی به صحبتهایی که امام خمینی(ره) بعد از شهادت این عالم ارزشمند بیان کردهاند بیاندازیم متوجه میشویم که مطهری فراتر از یک معلم عادی بود، او شخصیتی انسانساز بود و امام خمینی(ره) فرمودند:«آثار مطهری بدون استثنا آموزنده است».
در زیر به بازخوانی صحبتهایی که امام خمینی(ره) بعد از شهادت این اندیشمند بزرگ مطرح کردهاند، میپردازیم.
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم انّا للّه و انّا اليه راجعون
اينجانب به اسلام و اولياى عظيم الشّأن و به ملّت اسلام و خصوص ملّت مبارز ايران، ضايعه اسف انگيز شهيد بزرگوار و متفكّر و فيلسوف و فقيه عاليمقام مرحوم آقاى حاج شيخ مرتضى مطهّرى قدّس سرّه را تسليت و تبريك عرض میكنم؛ تسليت در شهادت شخصيّتى كه عمر شريف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدّس اسلام صرف كرد و با كجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد؛ تسليت در شهادت مردى كه در اسلام شناسى و فنون مختلفه اسلام و قرآن كريم كم نظير بود. من فرزند بسيار عزيزى را از دست دادهام و در سوگ او نشستم كه از شخصيّتهاىی بود كه حاصل عمرم محسوب میشد. در اسلام عزيز به شهادت اين فرزند برومند و عالم جاودان ثلمهاى وارد شد كه هيچ چيز جايگزين آن نيست. و تبريك از داشتن اين شخصيّتهايى فداكار كه در زندگى و پس از آن با جلوه خود نورافشانى كرده و میكنند. من در تربيت چنين فرزندانى كه با شعاع فروزان خود مردگان را حيات میبخشند و به ظلمتها نور میافشانند، به اسلام بزرگ، مربّى انسانها و به امّت اسلامى تبريك میگويم. من اگر چه فرزند عزيزى كه پاره تنم بود از دست دادم لكن مفتخرم كه چنين فرزندان فداكارى در اسلام وجود داشت و دارد.
«مطهّرى» كه در طهارت روح و قوّت ايمان و قدرت بيان كم نظير بود، رفت و به ملأ اعلى پيوست، لكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصيت اسلامى و علمى و فلسفیاش نمیرود. ترورها نمیتوانند شخصيّت اسلامى مردان اسلام را ترور كنند. آنان بدانند كه به خواست خداى توانا ملّت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه عليه فساد و استبداد و استعمار مصمّمتر میشوند. ملّت ما راه خود را يافته و در قطع ريشههاى گنديده رژيم سابق و طرفداران منحوس آن از پاى نمینشينند. اسلام عزيز با فداكارى و فدايى دادن عزيزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحى تاكنون بر شهادت توأم با شهامت بوده است. قتال در راه خدا و راه مستضعفين، در رأس برنامههاى اسلام است. (و ما لكم لا تقاتلون فى سبيل اللّه و المستضعفين من الرّجال و النّساء و الولدان). اينان كه شكست و مرگ خود را لمس کرده و با اين رفتار غير انسانى میخواهند انتقام بگيرند يا به خيال خام خود مجاهدين در راه اسلام را بترسانند، بدگمان كردهاند. از هر موى شهيدى از ما و از هر قطره خونى كه به زمين میريزد انسانهاى مصمّم و مبارزى به وجود میآيد.
شما مگر تمام افراد ملّت شجاع را ترور كنيد، و الّا ترور فرد هر چه بزرگ باشد براى اعاده چپاولگرى سودى ندارد. ملّتى كه با اعتقاد به خداى بزرگ و براى احياى اسلام به پا خاسته با اين تلاشهاى مذبوحانه عقبگرد نمیكند. ما براى فداكارى حاضر و براى شهادت در راه خدا مهيّا هستيم.
اينجانب روز پنجشنبه 13 ارديبهشت 58 را براى بزرگداشت شخصيّتى فداكار و مجاهد در راه اسلام و ملّت عزاى عمومى اعلام میكنم و خودم در مدرسه فيضيّه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ مینشينم. از خداوند متعال براى آن فرزند عزيز اسلام رحمت و غفران و براى اسلام عزيز، عظمت و عزّت مسئلت مینمايم. سلام بر شهداى راه حقّ و آزادى.
روح اللّه الموسوىّ الخمينى 12/ 2/ 58
سخنرانى حضرت امام در مدرسه فيضيّه به مناسبت شهادت استاد
اعوذ باللّه من الشّيطان الرّجيم
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
يكى از فرقهاى مكتب اسلام، مكتب توحيد با مكتبهاى انحرافى، مكتبهاى الحادى اين است كه رجال اين مكتب شهادت را براى خودشان فوز عظيم میدانند (يا ليتنى كنت معكم فافوز فوزا عظيما)، از شهادت استقبال میكنند، چون قائل هستند به اينكه ما بعد اين عالم طبيعت عالمهاى بالاتر، نورانیتر از اين عالم است. مؤمن در اين عالم در زندان است و بعد از شهادت از زندان بيرون میرود. اين يكى از فرقهايى است كه بين مكتب توحيد با ساير مكتبهاست. جوانهاى ما شهادت را طالباند؛ علماى متعهّد ما براى شهادت پيشقدم میشوند. آنهايى كه به خدا و به روز جزا اعتقاد ندارند، آنها بايد از موت بترسند؛ آنها از شهادت بايد بترسند. ما و شاگردان مكتب توحيد از شهادت نمیهراسيم، نمیترسيم. بيايند امتحان كنند چنانكه امتحان كردند. و يكى از نكتههايى كه ما فوق حديث تحقّق پيدا كرده، اين است كه «يؤيّد هذا الدّين برجل فاجر». با مردهاى فاجر، به اراده خدا اين دين ما تأييد میشود. به واسطه محمّد رضا، اين مرد فاجر، خواهى نخواهى اين دين تأييد شد. براى اينكه هرچه ظلم بيشتر باشد و هر چه ستمكارى بيشتر باشد، دين عدل بيشتر تأييد میشود. ظالم با احكام، با اعمال ظالمانه خودش دين عدل را تأييد میكند و لا يزال اين طور بوده است.
فرعون با فرعونيّت و طغيانش دين موسى را تأييد میكند و ابو سفيان با طغيان، دين رسول اكرم را تأييد میكند و محمّد رضا با طغيان و عصيان و جور و ستم، دين اسلام را تأييد میكند، همان طورى كه از قشر متفكّرين روحانى، دين ما تأييد میشود. خداى تبارك و تعالى میفرمايد كه از قشرهاى فاسد هم، از رجل فاجر هم، دين اسلام و دين خدا تأييد میشود، و آن به همين معناست كه گفتم. نه تأييد میكند، تأييد میشود (لا يزال يؤيّد هذا الدّين برجل فاجر).
اين رجل فاجرى كه خون عزيز ما را به زمين ريخت، دين خدا را تأييد كرد، يعنى خدا دين خودش را به او تأييد كرد. با ريختن خون عزيز ما انقلاب ما تأييد شد. اين انقلاب بايد زنده بماند؛ اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزیهاست. بريزيد خونها را، زندگى ما دوام پيدا میكند؛ بكشيد ما را، ملّت ما بيدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسيم و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد.
دليل عجز شماست كه در سياهى شب متفكّران ما را میكشيد؛ براى اينكه «منطق» نداريد. اگر منطق داشتيد كه صحبت میكرديد؛ لكن منطق نداريد. منطق شما ترور است؛ منطق اسلام ترور را باطل میداند؛ او منطق دارد. لكن با ترور شخصيّتهاى بزرگ ما، شخصهاى بزرگ ما، اسلام ما تأييد میشود. نهضت ما زنده شد؛ در تمام اقشار ايران باز زندگى از سر گرفت؛ اگر سستى و ضعفى پيدا كرده بود زنده شد. اگر نبود شهادت اين مرد بزرگ و اگر اين مرد بزرگ در بستر خودش مرده بود، اين تأييد نمیشد، اين موج برنمیخاست. الان موجى در همه دنيا، همه دنيايى كه به اسلام علاقه دارند، بلند شد؛ ساير كشورها هم. برادران من! از موت نترسيد:
آنكه مردن پيش چشمش تهلكه است*****نهى لا تلقوا بگيرد او به دست
مردن تهلكه نيست، مردن حيات است. آن عالم «حيات» است، اين عالم مرده است. از مردن نترسيد و نمیترسيد. آنها بايد بترسند كه مردن را از بين رفتن میدانند، هلاك و فنا میدانند. چرا مسلمين از موت بترسند؟! چرا علما از موت بترسند؟! اين مكتب باقى است، مكتب اسلام باقى است، اين نهضت باقى است، تا اين ريشههاى گنديده هم زير خاك برود، تا اين ريشههاى گنديده هم قطع بشود، تا اين توطئههاى ضعيف هم خنثى بشود.
خداوند شما را تأييد كند. خداوند برادرهاى ما را، خواهرهاى ما را تأييد كند كه همه براى اسلام مفيد هستيد و همه نهضت را به پيش برديد.الان هم همه با هم به پيش.
و السّلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.
پيام امام خمينى به مناسبت اولين سالگرد شهادت استاد
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
گرچه انقلاب اسلامى ايران به رغم بدخواهان و ماجراجويان به خواست و توفيق خداوند متعال به پيروزى رسيد و نهادهاى اسلامى انقلابى يكى پس از ديگرى در ظرف تقريبا يك سال با آرامش و موفقيّت انجام گرفت، لكن بر ملّت ما و به حوزههاى اسلامى و علمى خسارتهاى جبران ناپذير به دست منافقين ضدّ انقلاب واقع شد، همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلام شناس عظيم الشّأن حجتالاسلام آقاى حاج شيخ مرتضى شهيد مطهّرى رحمة اللّه عليه.
اينجانب نمیتوانم در اين حال، (اشاره به ايّام ناراحتى قلبى امام است) احساسات و عواطف خود را نسبت به اين شخصيّت عزيز ابراز كنم. آنچه بايد عرض كنم درباره او، آن است كه وى خدمتهاى ارزشمندى به اسلام و علم نمود و موجب تأسف بسيار است كه دست خيانتكار، اين درخت ثمربخش را از حوزههاى علمى و اسلامى گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن محروم نمود.
مطهّرى فرزندى عزيز براى من و پشتوانهاى محكم براى حوزههاى دينى و علمى و خدمتگزارى سودمند براى ملّت و كشور بود. خدايش رحمت كند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جايگزين فرمايد.
اكنون شنيده میشود كه مخالفين اسلام و گروههاى ضدّ انقلاب در صدد هستند كه با تبليغات اسلام شكن خود دست جوانان عزيز دانشگاهى ما را از استفاده از كتب اين استاد فقيد كوتاه كنند. من به دانشجويان و طبقه روشنفكران متعهّد توصيه میكنم كه كتابهاى اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسههاى غير اسلامى فراموش شود. از خداوند متعال توفيق همگان را خواهانم.
و السّلام على عباد اللّه الصّالحين روح اللّه الموسوىّ الخمينى 30/ 1/ 1359
پيام امام خمينى به مناسبت دوّمين سالگرد شهادت استاد:
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
سالروز شهادت شهيدى مطّهر است كه در عمر كوتاه خود اثرات جاويدى به يادگار گذاشت كه پرتوى از وجدان بيدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود. او با قلمى روان و فكرى توانا در تحليل مسائل اسلامى و توضيح حقايق فلسفى با زبان مردم و بیقلق و اضطراب به تعليم و تربيت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بیاستثناء آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصايح او كه از قلبى سرشار از ايمان و عقيدت نشأت میگرفت، براى عارف و عامى سودمند و فرحزا است.
اميد آن بود كه از اين درخت پرثمر، ميوههاى علم و ايمان بيش از آنچه بجا مانده، چيده شود و دانشمندانى پربها تسليم جامعه شود.
معالاسف دست جنايتكاران مهلت نداد و جوانان عزيز ما را از ثمره طيّبه اين درخت برومند محروم کرد، و خداى را شكر كه آنچه از اين استاد شهيد باقى است با محتواى غنى خود مربّى و معلّم است.
مرحوم شهيد استاد مطهّرى به ابديّت پيوست؛ خدايش با رحمت خود با مواليانش محشور فرمايد.
روح اللّه الموسوىّ الخمينى 9/ 2/ 1360
بيانات امام خمينى به مناسبت سوّمين سالگرد شهادت استاد:
... و چون روز منطبق است با سالروز وفات مرحوم مطهّرى رحمه اللّه، من بايد يك كلمه هم از آن به شما عرض كنم. مرحوم آقاى مطهّرى يك فرد بود، جنبههاى مختلف در او جمع شده بود، و خدمتى كه به نسل جوان و ديگران مرحوم مطهّرى كرده است، كم كسى كرده است.
آثارى كه از او هست، بیاستثناء همه آثارش خوب است و من كس ديگرى را سراغ ندارم كه بتوانم بگويم بیاستثناء آثارش خوب است.
ايشان بیاستثناء آثارش خوب است، انسانساز است، براى كشور خدمت كرده، در آن حال خفقان خدمتهاى بزرگ كرده است اين مرد عاليقدر.
خداوند به حقّ رسول اكرم(ص) او را با رسول اكرم(ص) محشور بفرمايد ...