سالهاست در مناسبتهایی چون مبعث و میلاد حضرت رسول (ص) سیما در تولیدات خود به انحای مختلف از بخشهای مختلف فیلم «الرسالة» به عنوان زینتبخش تولیدات مناسبتی استفاده میکند، حتی این وامگیری را در دیگر مناسبتهای مذهبی نیز میتوان مشاهده کرد. این امر نشان میدهد که این کار سینمایی توانسته در جذب تماشاگر به موفقیت لازم دست پیدا کند، به نحوی که بعد از 40 سال هنوز هم دیدن این فیلم خالی از لطف نیست.
با این مقدمه میخواهم به موضوعی بپردازم که از آن به عنوان یک درد میتوانم نام برم، آنهم اینکه در مناسبتهایی مورد نظر هیچگاه از فیلم «محمد رسولالله(ص)» ساخته مجید مجیدی استفاده نمیشود، در صورتیکه به لحاظ فنی و ساختار کار مجیدی، بسیار عظیمتر از «الرسالة» است، اما فیلم مجیدی چیزی ندارد که از آن به عنوان آسیب میتوان نام برد. آنهم احساس و تأثیرگذاری کار است. همین اتفاق باعث شده که حتی خودمان آن را جدی نگیریم.
البته در این یادداشت نمیخواهیم نقدی بر فیلم «محمد رسول الله» داشته باشیم، چون باورمان این است که با تمام ضعفهای موجود رسالت سینمای ایران این است که در این حوزه کار کند و باز هم فیلمهای دیگری تولید کند، اما به این شرط که فیلم خلقشده از استانداردهای لازم بهره برده باشد؛ بهویژه در ساخت از عواملی استفاده شود که برای چنین کارهای شایستگی لازم را دارا هستند، البته پرواضح است که مجیدی یکی از فیلمسازان مطرح کشورمان است، اما آیا تخصص وی در این حوزه است؟ آیا اگر پشت دوربین «محمد رسول الله(ص)» داود میرباقری قرار میگرفت کار بهتری تولید نمیشد؟
درباره بازیگران این فیلم هم میتوان بدسلیقگی را مشاهده کرد، چون هنرمندانی که برای حضور در این کار انتخاب شده بودند، شاید انتخابهای ممتازی نبودند. این گفته نیز به هیچ وجه ارزش کیفی هنر بازیگران را منکر نمیشود، اما شاید بازیگری چون محسن تنابنده برای نقش تاریخی و جدی چندان انتخاب خوبی نباشد. در بحث موسیقی نیز همین نقد وجود دارد. آهنگساز فیلم مجیدی دارنده جایزه اسکار است، اما کاری که تولید کرد به هیچ وجه در خاطرها باقی نمیماند در صورتی که «موریس ژار» (آهنگساز فیلم الرساله) پس از 40 سال هنوز موسیقیاش شنیده میشود.
مخلص کلام اینکه برای این کار این میزان هزینه شد تا اثری تولید شود که برای نشان دادن آن چندان اشتیاقی نداریم، چون میدانیم کاری که خلق شده آن کیفیت و استاندارد لازم را دارا نیست، برای همین توصیه میکنم اگر قرار است بخش دوم آن ساخته شود. برای عوامل و فیلمنامه فکری جدیتر شود تا کاری همانند «مختارنامه» خلق شود که پس از بارها، هنوز دیدن آن خالی از لطف نیست.
داود کنشلو