به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایكنا) از فارس، از روزی كه عاشورا خلق شد، نفس حقه روایتگران حماسههای ایثار و شهادت بود كه آن را حفظ كرد تا بدان جا رسید كه تمام رهروان مكتب عشق و بندگی، در حماسهسازی به عاشورا اقتدا كردند و بدینسان بود كه همه آزادگان عالم اوج ایثارگری و شهادت را در قاموس مكتب عاشورا شناختند.
بعد از گذشت 1400 سال از حماسه عاشورا، همچنان حماسهسازی عاشوراییان ادامه دارد چرا كه همیشه در طول تاریخ بشری، جنگ میان جبهه حق و باطل وجود داشته و همچنان ادامه دارد و در این میان چه بسیار مردان مردی كه برای حفظ جبهه حق، حماسههای جانانهای را خلق كردند كه نام آنان همچنان تا ابد ماندگار است.
دوران 8 ساله دفاع مقدس؛ حماسهسازترین دوران تاریخ ملت ایران
دوران 8 ساله دفاع مقدس ایران را به حق میتوان حماسهسازترین دوران تاریخ ملت ایران دانست كه در آن یك ملت به تنهایی در مقابل حداقل 30 كشور دنیا ایستادند و با تمام توان و قوا و با چنگ و دندان از خاك، آب، ناموس، كیان و مكتب خویش دفاع كردند و چه بسیار مردان مردی كه حماسهساز عرصههای دفاع از حق شدند.
بارها درباره برخی از این حماسهها خواندهایم و نوشتهایم اما مگر توصیف حماسهسازیهای 8 ساله یك ملت به این راحتی به پایان میرسد؟ هزاران بار باید بنویسم و بگوییم و بشنویم تا شاید بتوان ذرهای از اوج حماسهسازیها، دلاوریها و ایثارگریهای بهترین مردان روزگار را توصیف كرد.
تك تك لحظات دفاع مقدس برای همگان درس است
در این میان، هنوز هم حماسهسازان بسیاری از آن دوران هستند كه بتوانند به بهترین شكل ممكن برای ما از آن دوران بگویند. دورانی كه لحظه به لحظه آن برای همه ملت ایران اعم از پیر، جوان، كودك، مسئول و غیرمسئول درس است.
جانبازان، این دلاوران عرصه حماسه و ایثار و روایتگران زنده دوران حماسهسازی ملت ایران، یكی از بهترین كسانی هستند كه میتوانند به خوبی زوایای پنهان دوران دفاع مقدس را برای ما بازگو كنند. آنان انسانهای فرشتهگونی هستند که همانند ابوالفضل(ع) برای رهبر و ملت وفادار بودند و هستند و برای حفظ امنیت مردم و خاک پاک وطن و در این مسیر عشق جویی دو دست دادهاند و از خدا دو بال گرفتهاند، دو پا دادهاند و ویلچر هدیه گرفتهاند، خاک جبههها خوردند و خاکی شدند و مطمئناً کسی که این ویژگیها را دارد ارزش کارش کمتر از شهادت نیست و اینان شهیدان زندهاند.
وقتی كه ایثار عضو جدانشدنی روح بزرگمردان میشود
بزرگمردانى كه افتخارشان همیشه در متمایز بودنشان بوده است، آنقدر كه در بین ٣٦٥ روز سال روز ولادت ایثارگرترین و فداكارترین دلیرمرد تاریخ اسلام، به نام روز جانباز مىدرخشد، هنوز هم با دیدنشان معنى واقعى ایثار را حس مىكنیم چرا كه ایثار عضو جدا نشدنى روح بزرگشان هست و آلام فراق شهدا فقط با وجود ذیجود این عزیزان آرام میگیرد.
مطابق یك سنت هر ساله همزمان با فرا رسیدن روز ولادت حضرت ابوالفضلالعباس(ع) كه به نام روز جانباز نامگذاری شده است، مراسم تجلیل و قدردانی برای جانبازان بههمت بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار میشود كه این برنامه نیز در استان فارس همانند سایر نقاط كشور برگزار شد.
برای تهیه گزارش و مصاحبه با این دلاوران بیادعا راهی این مراسم شدم. محل برگزاری مراسم در مجتمع فرهنگی ـ رفاهی ایثارگران فارس واقع شده بود. از همان ابتدای ورود به محل برگزاری، پلاكهای اتومبیلهایی كه به این مكان میآمدند، نظرم را جلب كرد؛ اكثر پلاكهای آنان نشان جانبازی را به رخ میكشیدند.
تمام حماسهسازان عشق و ایثار در تواضع و فروتنی یكسان بودند
شهدای زنده، دسته به دسته، خانوادگی و یا انفرادی تك به تك میآمدند؛ آن هم با چهرههای بشاش و خندان كه در كمال تواضع و فروتنی بر روی صندلیهایی كه در نظر گرفته شده بود، مینشستند. هرچه نگاه كردم هیچ نشانی از اینكه فردی را بتوان در این جمعیت از میان بقیه متمایز كرد و به آن جایگاه بالاتری در نشستن داد، نیافتم. همه یكسان بودند؛ همه دلاوران بیادعای دوران حماسهسازی عشق و ایثار بودند.
هر كدامشان نشانی از دوران عشق و ایثار را به تن داشتند. یكی با ویلچر بود، دیگری با عصا، آن یكی با عینكهای تیره و عصایش نشان میداد كه چشمانش را با نور خدا معامله كرده است و یكی هم آثار بسیاری از آسیبهای شیمیای بر تن داشت. خلاصه همهشان یكی بودند. همهشان شهدای زنده و فرشتگان زمینی بودند كه خداوند در میان ما قرار داده است.
دقایقی چند پای سخنان شهدای زنده
با این تفاسیر مشتاق شنیدن سخنانشان شدم. مسلماً حرفهای بسیاری در درون دلهای بزرگ و دریاییشان دارند و به راستی سخنان مردترین مردان این روزگاری كه در آن مردانگی به در نایابی تبدیل شده است، شنیدنی است.
عبدالخاق خواستخدایی، جانباز 30 درصد اعصاب و روان، نخستین كسی بود كه به سراغش رفتم و در ابتدا از او خواستم تا از خودش برایم بگوید: «من قریب 36 ماه در جبهههای جنگ حضور داشتم و در خط پدافندی و در اردیبهشتماه سال 64 به درجه جانبازی نائل شدم.
آن زمان من در گردان تداركات لشكر 19 فجر خدمت میكردم و به خوبی به یاد دارم كه در جرایز مجنون، هواپیمای دشمن خط ما را بمباران كرد و سنگر ما بر اثر آن، ریزش كرد و همه جا را گرد و غبار گرفت. همگان گمان میكردند من هم شهید شدم اما خواست خدا بود كه زنده بمانم و جانباز شوم».
همه ما برای دفاع از خاك، نظام و رسیدن به كربلا راهی جبهه شدیم
دلم میخواست بدانم چرا به جنگ رفته است كه در این راه جانباز شده است، كه پاسخم داد: «كسانی كه به صورت داوطلب برای جنگ رفتند، سه نیت داشتند؛ نخست دفاع از خاك كه هر كشور و هر دینی از خاك میهنش دفاع میكند؛ دوم حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی و سوم باز شدن راه كربلا.
البته نباید این نكته را فراموش كرد كه عراقیها در آن زمان موفق شده بودند 4 استان و قریب یك هزار كیلومتر از خاك كشورمان را اشغال كنند لذا ما نمیتوانستیم بیخیال این قضیه شویم و باید از خاك كشورمان دفاع میكردیم.
آن زمان اكثر بسیجیان 15 تا 20 ساله به جبهه میرفتند زیرا امام راحل دستور داده بود كه ارتش به تنهایی جوابگوی اشغال یك هزار كیلومتر از خاك كشور توسط دشمنان نیست لذا مردم پای صحنه بیایند و اینگونه بود كه پاسداران و بسیجیان هم راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شدند».
او در این زمان یك نكته را برای ما یادآوری كرد كه امروز هم بسیج دوران دفاع مقدس در جبهههای عراق و سوریه بر علیه دشمنان تكفیری شكل گرفته است و به یاری خدا موفق خواهند شد و باید بدانیم كه بسیجی، زمینهساز ظهور امام زمان(عج) است.
ما از مردم هیچ توقعی نداریم
از او پرسیدم آیا از مردم هم انتظار و درخواستی دارد كه پاسخ داد: «ما از مردم هیچ توقعی نداریم؛ زیرا كسانی كه به جبهه رفتند برای رضای خدا رفتند و اجرشان هم از خدا خواهند گرفت. آنان كسانی بودند كه در جانبازی و ایثار به امام حسین(ع) و یارانش اقتدا كردند.
در زمان عاشورا كه بنیاد شهید و جانبازی نبود كه شهدای آن بخواهند به این چنین چیزهایی دلخوش كنند، ما هم سعی كردیم در ایثارگری به آنان اقتدا كنیم و چه افراد بسیاری كه در این راه شهید و جانباز شدند.
در آن زمان 32 كشور به عراق برای تسلیحات نظامی كمك میكرد و امروز هم مشاهده میكنیم آن داستانها در سوریه ادامه دارد و حدود 80 كشور در سوریه بر علیه مسلمانان آن میجنگند.
احساس میكنم جوانان امروز ما بهتر از جوانان دفاع مقدس هستند
آخرین سخنم با خواستخوایی این بود كه آیا پیامی برای جوانان دارد كه گفت: «به حمد الهی ما جوانان خوبی داریم و حتی احساس میكنم جوانان امروز ما بهتر از جوانان دفاع مقدس هستند و برگزاری مراسمهای میلیونی و باشكوه مذهبی همانند پیادهروی اربعین حسینی خود گواهی بر این ادعاست.
من مطمئنم اگر خدای نكرده روزی دوباره دشمن به این كشور حمله كند و جنگی رخ دهد، قطعاً جوانان ما به مقابله با آنان برخاسته و شاید بهتر از دفاع مقدس حماسه خلق كنند».
غلامرضا درویشی، جانباز 70 درصد دیگری است كه در همان اوایل جنگ و در سال 59 در یك نبرد تن به تن و هنگام دفاع از خاك زادگاهش یعنی خرمشهر به درجه جانبازی نائل آمده است. دقایقی نیز پای سخنان او كه به گرمی از مصاحبه استقبال كرد، نشستم.
«در اوایل جنگ برای دفاع از خاك كشورم مجبور به مقابله تن به تن با دشمنان شدم. به خوبی به یاد دارم بر اثر اصابت گلوله و تركشهای دشمن 20 نفر از ما به شدت زخمی شدیم به حدی كه در همان سال 10 نفر از ما برای مداوا به خارج از كشور اعزام شدیم.
هرچه از حماسهسازی ایثارگران بگویم باز هم كم است
هرچه از حماسهسازی و ایثارگری رزمندگان، شهدا و جانبازان بگویم باز هم كم است و مسلماً نمیتوان در یكی دو سطر این همه ایثارگری را توصیف كرد البته قابل ذكر است كه بنیاد شهید هم برای ما زحمت میكشد.
آن زمان دشمنان میخواستند كل كشور ایران را فتح كنند و ابتدا از خرمشهر شروع كردند، بنابراین تمام غیورمردان این مرز و بوم بسیج شدند تا آنان را در رسیدن به اهدافشان ناكام گذارند كه بحمد الهی این مسئله نیز اتفاق افتاد».
در ادامه این گزارش، محمد جعفری، مدیرعامل انجمن جانبازان قطع نخاعی استان فارس كه خود یك جانباز قطع نخاعی 70 درصد است نیز دقایقی با ما همكلام شد و چه زیبا از دردهای دل و انتظارات جامعه ایثارگران برای ما سخن گفت. سخنانی كه بدون شك باید مورد تأمل تك تك مردم و مسئولان قرار گیرد.
«من در عملیات والفجر 10 در سال 66 و در منطقه حلبچه عراق به عنوان یك بسیجی مجروح شدم و اكنون قریب 30 سال است كه به عنوان یك جانباز قطع نخاعی بر روی ویلچر زندگی میكنم اما این مسئله هیچگاه باعث نشد كه من از پیشرفت در عرصههای مختلف زندگی خود باز بمانم به طوری كه امروز رئیس تشكلهای جانبازان استان فارس هستم.
اشاره به انجمنهای ایثارگران در فارس
بحمد الهی امروز با همكاری سایر جانبازان توانستهایم انجمنهای مختلفی را ایجاد كنیم؛ به صورتی كه برنامه امروز بههمت انجمنهای جانبازان اعم از انجمن جانبازان نخاعی فارس، انجمن جانبازان قطع عضو، انجمن حامیان خورشید ویژه بانوان مونث و خواهران منتسب به جامعه ایثارگران، انجمن ققنوس ویژه فرزندان شهدا، انجمن جانبازان شیمیایی، انجمن همسران جانبازان شیمیایی فارس، كانون زندانیان مسلمان قبل از انقلاب، انجمن خانه نور ویژه جانبازان روشندل، مؤسسه پیامآوران ایثار كه روایتگران ایثار و شهادت هستند و همچنین بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس برگزار شده است.
لازم به ذكر است كه این انجمنها به منظور ارائه خدمات و یا رفع مشكلاتی كه ممكن است كه به دلیل خلأ در قانون وجود داشته باشد، ایجاد شدهاند و بحمد الهی با تعامل خوب، در كنار بنیاد شهید به ارائه خدمات مختلف به این قشر میپردازند».
انجمن جانبازان قطعی نخاعی فارس دارای 200 عضو است
جعفری همچنین این نكته را یادآور شد كه انجمن جانبازان قطع نخاعی استان فارس هماكنون دارای 200 جانباز قطع نخاع و ضربه مغزی است كه بیش از نصف آنان ساكن شیراز هستند و همگی آنان از افراد خوشنام، تحصیلكرده و موفق در عرصههای مختلف ورزشی، اقتصادی، علمی، اجتماعی، سیاسی و غیره هستند به طوری كه در میان آنان قهرمانان ورزشی جهانی نیز وجود دارند.
توجه به جانبازان را به یك روز و هفته محدود نكنیم
در ادامه از او خواستم تا مهمترین درخواست جانبازان را برای ما بیان كند كه پاسخ داد: «نخستین درخواست این است كه جانباز دیده شود؛ امروز ما تنها در یك روز جانباز و یا یك هفته دفاع مقدس دیده میشویم و در سایر روزها دیده نمیشویم در حالی كه باید این توجه نسبت به قشر جانبازان به طول سال تسری پیدا كند و به خصوص در میان مسئولان دیده شویم.
به قول شاعر كه میگوید جانبازان كاری كردند كه ما ایستادیم؛ باید به این ایستادنها و فداكاریهای جانبازان و ایثارگران ارج نهیم. درست است كه امروز ما بر روی ویلچر نشستهایم اما در قامت یك فرد ایستاده برای نظام ایستادهایم.
جانبازان ضامن بقای انقلاب اسلامی هستند
امروز جانبازان ضامن بقای انقلاب اسلامی هستند و این ایثارگران هستند كه بقای آن را تضمین میكنند و شاید به جرأت میتوان گفت كه جانبازان همانند حضرت زینب(س) كه توانست عاشورا را روایتگری كند، دارای چنین نقشی هستند و امروز این وظیفه من جانباز است كه بتوانم با روایتگری از دوران دفاع مقدس، آن اهداف و آرمانها را به نسل آینده خود برسانم پس لازم است كه هم مردم و هم مسئولان ما را ببینند و به خصوص مسئولان امورات ما را تنها به بنیاد شهید و امور ایثارگران و این و آن حواله نكنند.
ما در تمام عرصهها هستیم اما دیده نمیشویم
تنها گروهی كه در این نظام بازنشستگی ندارد جانبازان هستند كه همیشه در تمام عرصهها ما هستیم اما نیستیم چون دیده نمیشویم و تنها خواسته ما این است كه در وهله اول دیده شویم و از نقش و ظرفیت انجمنهای ایثارگری و جانبازان استفاده شود.
رسیدگی به امور جانبازان تنها به بنیاد شهید باز نمیگردد
قطعاً هر گروهی مشكلات اقتصادی و دغدغههای فرهنگی، اجتماعی، درمانی و غیره دارد و اینگونه نیست كه چنین مشكلاتی وجود نداشته باشد اما اگر ما دیده شویم گاهی اوقات خودمان میتوانیم برای رفع این مشكلات نقشآفرینی كنیم و باید به این نكته توجه كنیم كه این مسئله نیز تنها به بنیاد شهید بازنمیگردد بلكه باید همگان به این مسئله توجه داشته باشند».
جانبازان ولایتپذیری خود را در عمل نشان دادهاند
جعفری یك نكته را برای ما یادآوری كرد و آن اینكه جانبازان ولایتپذیری خود را در عمل نشان دادهاند لذا شاید بتوان گفت امروز ولایتپذیرترین افراد جامعه همین جانبازان هستند كه با ویلچرها، كپسولهای اكسیژن و یا چشمان نابینا و تن قطع عضو خود در عمل ولایتپذیری را به منصه ظهور رساندهاند.
او از مسئولان خواست تا قدر این ظرفیتها را دانسته و از آنان استفاده كنند و اجازه دهند تا جانبازان هم در عرصههای مختلف نقشآفرینی كنند و به آنان تنها به عنوان یك مصرفكننده نگاه نكنند چرا كه جانبازان سرمایههای گرانبهایی هستند كه اگر از این سرمایهها خوب استفاده نكنیم، ممكن است در آینده برای معرفی الگو به جوانان خود دچار مشكل شویم.
تا زنده هستیم از ظرفیت ما استفاده كنید
این جانباز قطع نخاعی بر این نكته تأكید كرد كه امروز تا زنده هستیم از ظرفیت ما استفاده كنید و به سئوال دیگرم مبنی بر اینكه چرا به جنگ رفته است؛ پاسخ داد: «من در آن زمان 17 ساله بودم كه به جنگ رفتم كه البته امثال من كم نبود. اما برای رسیدن به اهدافم كه امام خمینی(ره) برای ما ترسیم كرده بود، راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شدم؛ آن زمان ولی امر زمان ما را فراخوانده بود و باید به او لبیك میگفتیم.
اگر من جوان به جنگ نمیرفتم و تنها مسنترها میرفتند شاید جنگ به گونه دیگری رقم دیگری میخورد و ما نمیتوانستیم برای دستیابی به آن آرزوها و امیال خویش نقشآفرینی كنیم».
هیچگاه هویت و گذشته خود را به زیرسئوال نبردهام
جعفری در پایان تأكید كرد كه من تاكنون هیچگاه هویت و گذشته خود را به زیرسئوال نبردهام چون هیچگاه از انتخاب راهم پشیمان نشدم بلكه به آن افتخار میكنم و سعی میكنم از این افتخار نیز برای بهبود زندگی اجتماعی و كاری خویش استفاده كنم».
محمد پراكنده، جانباز 60 درصد قطع عضو و شیمیایی دوران دفاع مقدس هم برای دقایقی با ما همكلام شد. او هم همانند سایر همرزمانش بسیار با خوشرویی و تواضع با ما رفتار كرد و در گام نخست چند كلامی از خودش گفت: «من در سال 66 كه 16 ساله بودم، در دو دوره سه ماهه به جبهه اعزام شدم و بعد از آن نیز یك دوره سه ماهه در سال 67 به جبهه رفتم و حدوداً چهارم خرداد همان سال بود كه در پاتك عراق در منطقه شلمچه شیمیایی شدم.
بعد از شیمیایی شدنم مدتی در بیمارستان بستری بودم و بعد از ترخیص دوباره راهی خط شدم تا اینكه در شب عملیات بیتالمقدس 7 در تاریخ 23 خرداد سال 67 مجروح شده و به فیض جانبازی دست یافتم».
درخواستم از مسئولان این است كه آرمانهای شهدا را فراموش نكنند
از او نیز خواستم تا از درخواستش برای ما بگوید كه پاسخ داد: «درخواست ما از مسئولان این است كه آرمانهای شهدا را هیچگاه فراموش نكنند و روزهایی را به یادآورند كه ما چه جوانانی را برای این آرمانها از دست دادیم تا كشورمان به دست ایادی غرب و استكبار نیفتد».
چرا به جنگ رفتید؟ این سئوال دیگری بود كه از این جانباز دوران دفاع مقدس پرسیدم و پاسخ داد: «برای این به جنگ رفتم چون نمیخواستم خاك كشورم به دست دشمنان بیفتد؛ ما برای خاك و ناموس و اسلام خود به جنگ رفتیم و این احساس تكلیفی بود كه در آن زمان همه ما داشتیم.
امروز ما جوانان خوبی داریم
امروز بحمد الهی هرچه نگاه میكنم، میبینم ما جوانان خوبی داریم البته اگر مسئولان خوبی داشته باشیم، جوانان ما هم خوب هستند و میتوانیم به آینده كشورمان نیز امیدوار باشیم».
گوشهای از مشقتهای یك جانباز قطع عضو
دلم میخواست كمی از مشقتهای دوران جانبازیاش برایم بگوید و او نیز گفت: «من از روز اول جانبازی، پایم قطع نبود اما رگ عصب پایم قطع شد و كم كم و به مرور زمان مجبور شدند پایم را قطع كنند؛ حدود 4 سال پیش نیز بر روی پای قطع شده من عملی انجام شد و در آن 4 سانت دیگر از پایم را برداشتند؛ من به دلیل اینكه لگنم دچار آسیب است نمیتوانم از پای مصنوعی استفاده كنم اما در عین حال این نكته را یادآور میشوم كه هیچگاه از راهی كه انتخاب كردهام پشیمان نشده و نخواهم شد و هنوز كه هنوز آرمانهای جوانی را در سر دارم».
حسن فاطمیفرد، دیگر جانباز 70 درصد دفاع مقدس، آخرین فردی بود كه برای تهیه این گزارش با او همكلام شدم. بسیار خوشرو و مهربان و متواضع بود و همانند دوستان دیگرش، در كمال متانت و آرامش به تك تك سئوالتم پاسخ داد.
«بعد از عملیات رمضان سال 61 شهریورماه در اثر اصابت تركش خمپاره و موج انفجار دچار ضایعات نخاعی شدم. در آن زمان یك بسیجی 18 ساله بودم و اكنون قریب 35 سال است كه جانباز قطع عضو و ویلچری هستم.
مسئولان هیچگاه ارزشهای شهدا و انقلاب اسلامی را فراموش نكنند
نكتهای كه در اینجا میخواهم درباره جانبازان بگویم این است كه ما از مردم هیچ گله و ناراحتی نداریم چرا كه آنان همیشه به ما محبت دارند، اما متأسفانه گاهی اوقات از برخی از مسئولان دلخور میشویم؛ زیرا گاهی اوقات میبینیم كه روزهای جنگ و دفاع مقدس و آن روزهای سخت را فراموش كردهاند و آنطور كه باید و شاید به این مسائل بها نمیدهند و بعضاً ممكن است ارزشهای انقلاب را به زیرسئوال ببرند.
گله ما این است كه مسئولان نباید هیچگاه ارزشهای شهدا و انقلاب اسلامی را فراموش كنند و در تمام عرصهها به این ارزشها و آرمانها باید پایبند باشند.
به لحاظ معیشتی با مشكلات زیادی مواجه هستیم
به لحاظ معیشتی نیز تبلیغات زیادی برای ارائه خدمات به خانوادههای شهدا و ایثارگران و جانبازان انجام میدهند اما اين خدمات به گستردگی این تبلیغات نیست و ما نیز دچار كمبودهای زیادی هستیم حتی از نظر معیشتی در میان این خانوادهها مشكلات فراوانی وجود دارد به عنوان مثال ما نیز با مشكل بیكاری، وضعیت اقتصادی و مسكن مواجه هستیم كه این مسئله حمایت بیشتر دولتها را میطلبد».
ما برای جنگ نرفتیم بلكه برای دفاع از كشورمان رفتیم
فاطمیفرد در پاسخ به این سئوالم كه چرا جنگ كردید، پاسخ داد: «ما برای جنگ نرفتیم، ما برای دفاع از كشورمان رفتیم و در آن زمان باید برای دفاع میرفتیم وگرنه ممكن بود وضعیت مملكت ما نیز همانند كشورهای افغانستان و پاكستان و شاید بدتر از اینها باشد.
هیچگاه از راهی كه انتخاب كردیم، پشیمان نشدیم
ما جانبازان هیچگاه از راهی كه انتخاب كردیم پشیمان نشدیم چون هدفمان رضای خداوند بوده است و كسی هم كه با خدا معامله كرده است نباید پشیمان شود و این ضرر محض است چرا كه این دنیا هرچه باشد با همه سختیها و تنگیها میگذرد.
و كلام آخر اینكه به جوانان توصیه میكنم كه هیچگاه تحت تأثیر تفكرات و اندیشههای كسانی كه روزهای جنگ و دفاع مقدس را فراموش كردهاند، قرار نگیرند و بدانند باید از اسلام و دین دفاع كرد تا سرافراز بود».