تأثیر سبک شکل‌گیری هویت بر شیوه زیستن
کد خبر: 3599872
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۴
یادداشت وارده/

تأثیر سبک شکل‌گیری هویت بر شیوه زیستن

گروه اجتماعی: مهدی ناصر زعیم مربی قرآن و کارشناس ارشد روانشناسی درباره نحوه شکل‌گیری هویت و تأثیر آن در زندگی بزرگسالی مقاله‌ای در اختیار ایکنا قرار داد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از استان مرکزی، مهدی ناصرزعیم، مربی قرآن کریم و کارشناس ارشد روانشناسی، درباره شکل‌گیری هویت انسان و تأثیر نحوه این شکل‌گیری از دوران نوجوانی بر شیوه زندگی در بزرگسالی، مقاله‌ای در اختیار ایکنا قرار داده که منتشر می‌شود.
سردرگمی، آشفتگی و بی‌هدف بودن از مهم‌ترین دغدغه‌های کنونیِ مطرح در دوره نوجوانی است که موجب می‌شود در دوره‌های مختلف رشد، هویت باثبات شکل نگیرد و نهایتاً در زمینه‌های تحصیلی، شغلی و ... به ناکامی و نارضایتی منجر شود؛ بنابراین هویت یکی از اساسی‌ترین مسائل مربوط به زندگی است که با طرح سؤالاتی درباره معنا و مفهوم زندگی و هدفمند بودن، از دوره نوجوانی آغازشده و در صورت دستیابی به هویتی پایدار و مثبت، نوجوان به یکپارچگی و احساس رضایت از خود خواهد رسید. درواقع مفهوم هویت شامل این باور نوجوان است که در آینده چه کسی خواهد شد.
هویتِ من برای اولین بار توسط اِریکسون مطرح شد و توسط افرادی چون مارسیا و بِرزونِسکی به ‌صورت تجربی و عملیاتی به کار گرفته شد.
با توجه به نظر اریکسون شکل‌گیری هویت، بازتعریف جهان اجتماعی درهم‌تنیده شده است. درواقع هویت فرآیندی است که در آن افراد خود را به‌عنوان افراد منحصربه‌فرد تعریف می‌کنند. طبق نظر وی، نوجوانی دوره‌ای از هویت‌یابی در زمینه‌های مختلفی ازجمله کار، ارزش‌ها و هدف‌ها بوده و شکست در این فرآیند باعث آشفتگی و عدم جهت‌یابی مشخص زمینه‌های مختلف زندگی می‌شود.
مارسیا با گسترش نظریه اریکسون الگوی کاملی را از مراحل شکل‌گیری هویت ارائه داد. وی در شکل‌گیری هویت، دو مفهوم اساسیِ اکتشاف(کاوشگری) و تعهد را در نظر گرفت. در مرحله کاوشگری، سؤال‌ها و ابهام‌هایی برای فرد پیش می‌آید که برای پاسخ به آن‌ها در پی کسب آگاهی و اطلاعات است. فرد با توجه به اینکه تا چه اندازه پاسخ‌هایی که برای سؤالات خود می‌یابد، او را قانع می‌کند، نسبت به آن‌ها متعهد می‌شود(مرحله تعهد). کاوشگری نوعی فرآیند حل مسئله است که به فرد در آگاهی نسبت به خود یا محیط کمک می‌کند و این آگاهی‌ها منجر به تسهیل تصمیم‌گیری در انتخاب‌های مهم زندگی می‌شود. تأکید بر دو مفهوم هویت (کاوشگری و تعهد) منجر به ایجاد چهار سبک(وضعیت) هویت شده است؛ این سبک‌ها عبارت‌اند از: هویت موفق، هویت زودرس، هویت دیررس و هویت سردرگم.

سبک هویت موفق
این سبک ازنظر رشدی پیشرفته‌ترین سبک هویت تلقی می‌گردد، افراد دارای این سبک، دوره‌هایی از کاوشگری و جستجوگری را پشت سر گذاشته‌اند و تعهدات ثابت و روشنی را در خود ایجاد نموده‌اند. این افراد در مسائلِ زندگی انتخاب‌های متعددی را در نظر می‌گیرند و با توجه به شرایط خود تصمیم‌گیری می‌کنند. به‌طورکلی افراد با هویت موفق اگر در معرض تغییرات ناگهانی محیط قرار بگیرند خود را نمی‌بازند و قدرت انعطاف‌پذیری آنان توصیف‌کننده شیوه ارتباطشان با جهان است. آن‌ها متفکر و درون‌نگر هستند و در شرایط فشارزا عملکرد شناختی بسیار خوبی دارند؛ مطابق با معیارهای درونی خود قضاوت کرده و به عقاید دیگران برای تصمیم‌های خود وابستگی کمتری دارند. آنان عملکرد مناسب در برابر استرس داشته و بیشتر از خود خلاقیت نشان می‌دهند و نسبت به سایر سبک‌ها راهبردی روشن و معقول ایجاد نموده و به کار می‌گیرند.
افراد دارای هویت موفق در مقایسه با سایر سبک‌ها دارای اعتمادبه‌نفس بالاتر و اضطراب کمتری هستند. این افراد نسبت به آنچه می‌خواهند در زندگی انجام دهند دیدگاه مثبت و احساس خوبی دارند.

سبک هویت زودرس
افرادی که در این سبک قرار دارند بدون داشتن دوره‌ای از کاوشگری، تعهداتی را پذیرفته‌اند که اساس آن‌ها تقلید و همانندسازی دوران کودکی و ارزش‌های والدین است. به‌عبارت‌دیگر آن‌ها هویت حاضر و آماده‌ای را می‌پذیرند که یک فرد مهم یا مقتدر (معمولاً والدین، معلمان و رهبران مذهبی) آن را برایشان برگزیده است.
تعهد این‌گونه دانش‌آموزان نسبت به ارزش‌ها و ایده آل‌های تحصیلی تحت تأثیر افراد مهم و مقتدر قرار دارد. این افراد به میزان زیادی همگرایی و وابستگی نسبت به مراجع قدرت از خود نشان می‌دهند و از استقلال و اعتمادبه‌نفس پایینی برخوردارند. آنان به تأیید دیگران اهمیت فوق‌العاده‌ای می‌دهند و عزت‌نفس آن‌ها بیشتر وابسته به آن است که تا چه حد دیگران آن‌ها را تأیید خواهند کرد.
تفکر ایشان بیشتر قالبی و سطحی است و معمولاً دارای اضطراب هستند. به نظر می‌رسد که آن‌ها نظم و سازمان‌دهی در زندگی را می‌پذیرند، با والدینشان روابط نزدیکی دارند (مخصوصاً در مورد پدر و پسر) و ارزش‌های والدین را قبول دارند و درعین‌حال والدین این گروه به‌طورکلی مشوق و پذیرا هستند و بیشتر تمایل دارند نوجوانان با ارزش‌های خانواده همنوا شوند.

سبک هویت دیررس
افراد با هویت دیررس به جستجوی صادقانه برای یافتن راه‌ها و اهداف مختلف می‌پردازند و صرفاً اتلاف وقت و زمان نمی‌کنند. این افراد به‌عنوان اینکه با خود دل‌مشغولی دارند توصیف می‌شوند هرچند ممکن است آرزوها و انتظارات والدین برایشان مهم باشد ولی تلاش می‌کنند که بین آن‌ها و تقاضاهای اجتماعی و توانایی خود مصالحه‌ای ایجاد کنند. بعضی از این افراد در تلاش‌های هویتی خود هیجان‌زده و مضطرب به نظر می‌رسند حال‌آنکه برخی دیگر کاملاً متفکر و آرام.
همچنین این افراد دارای درجه بالایی از خودجهت‌دهی، خودتأملی و عزت‌نفس هستند، آن‌ها بیش از دیگر سبک‌ها شکاک هستند و نسبت به تجربیات جدید باز بوده و جهت‌گیری تجربه‌ای دارند. اگر والدین، معلمان و همتایانی بخواهند این افراد را توصیف نمایند، به‌طورکلی احساس مثبتی به این افراد داشته و آنان را به‌عنوان افراد انعطاف‌پذیر، حساس و علاقه‌مند توصیف می‌کنند ولی اگر به هر دلیلی از آن‌ها ناراحت باشند آنان را به‌عنوان افراد عصبی، بی‌اراده، غیرقابل‌پیش‌بینی و خشمگین توصیف می‌کنند.

سبک هویت سردرگم
 هویت سردرگم، سبک هویت فردی است که دوره‌ای از اکتشاف را تجربه نکرده و به تعهداتی نرسیده است. در این سبک، شخص اگر هم تعهداتی نسبت به دیگران یا مجموعه‌ای از باورها و اصول داشته باشد بسیار کم است و بر نسبیت و غنیمت شمردنِ حال تأکید می‌نماید. این افراد فاقد اهداف تحصیلی و شغلی ثابت و روشن هستند و از سطوح پایین مهارت‌های تحصیلی، خویشتن‌داری و خود نظم دهی تحصیلی برخوردارند.
افراد با هویت سردرگم، عزت‌نفس، خود جهت‌دهی و خودکنترلی پایین‌تری نسبت به سایر بک‌ها نشان می‌دهند. این افراد ممکن است توسط دیگران به‌عنوان بی‌فکر و خیال و بی‌تعصب توصیف شوند. این افراد از کمترین سازگاری روانی نسبت به منزلت‌های دیگر برخوردارند و افرادی که در این سبک تثبیت شوند با احتمال بیشتری دچار اختلالات روانی می‌شوند. 
همچنین این افراد قادر به پذیرش مسئولیت‌های زندگی نیستند. رفتارهای آن‌ها معمولاً تکانشی بوده و دارای تفکر نامنظم هستند. آمادگی زیادی برای اعتیاد به مواد مخدر دارند. روابط شخصی آن‌ها اغلب سطحی و گاه و بی گاهی است. هرچند از روش زندگی کردن والدینشان راضی نیستند اما خودشان هم قادر به ابداع شیوه جدیدتری نمی‌باشند.
درمجموع، سبک هویت فرد تعیین‌کننده موفقیت یا عدم موفقیت او در حوزه‌های مختلف تحصیلی، شغلی، معنوی و... می‌شود به همین دلیل در بحثِ انواع هویت از هویت تحصیلی، معنوی و... بحث شده که در این مقال نمی‌گنجد. سبک هویتی فرد در پژوهش‌های مختلف موردبررسی قرارگرفته است و نشان داده‌شده که این مفهومِ مهم از عوامل متعددی تأثیر می‌پذیرد و هم‌چنین بر عوامل متعددی چون شخصیت، تحصیل، شغل و... تأثیر می‌گذارد. لذا به نظر می‌رسد ایجاد زمینه‌های مناسب جستجوگری و کاوشگری در تمام زمینه‌ها اعم از فلسفی، اعتقادی، سیاسی، تحصیلی و ... لازم است در دستور کار والدین، معلمان و مسئولین تربیتی جامعه قرارگیرد تا شاهد شکل‌گیری هویت موفق و باثبات در نوجوانان و جوانان کشور باشیم.
منابع داخلی:
آقاجانی حسین‌آبادی، محمدحسین (1381). هنجاریابی مقدماتی پرسشنامه سبک هویت برای دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه‌های تهران. پایان‌نامه کارشناسی ارشد: دانشگاه تربیت‌معلم تهران.
برک، لورا. (1388). روان‌شناسی رشد (از لقاح تا کودکی)، ترجمه یحیی سید محمدی. تهران: نشر ارسباران.
شهرآرای، مهرناز (1384). روان‌شناسی رشد نوجوان «دیدگاه تحولی». تهران: نشر علم.
ماسن، پاول هنری؛ کیگان، جروم؛ هوسترول؛ آلتا کارول و کانجر، جان جی وی. (1380). رشد و شخصیت کودک. ترجمه مهشید یاسایی. تهران: نشر مرکز.
ناصرزعیم، مهدی (1395). رابطه کارکردهای اجرایی عصب‌شناختی و نیازهای اساسی روان‌شناختی با هویت تحصیلی: نقش واسطه‌ای خودتنظیمی و جهت‌گیری هدفی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران.
منابع خارجی:
Adams, G. R., & Marshall, S. K. (1996). A developmental social psychology of identity: Understanding the person-in-context.Journal of Adolescence, 19, 429–442.
Berzonsky, M. D. (1998). "A self-regulatory model of identity development. Paper peresent at the biennial meetings of the International Society for the study of behavioral development. Berne, Switzerland.
Erikson, E. H. (1980). Identity and the Life Cycle (2nd ed.). New York: Norton
Kroger, J. (1997). Gender and identity: The intersection of structure, content, and context. Sex Roles, 36, 747–770.
Marcia, J. E. (1980). Identity in adolescence. In J. Abelson (Ed.), Handbook of adolescent psychology (pp. 159–187). New York: John Wiley.
captcha