تبیین عمق سخن امام(ره) درباره آزادسازی خرمشهر
کد خبر: 3602774
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۳

تبیین عمق سخن امام(ره) درباره آزادسازی خرمشهر

گروه جهاد و حماسه: آزادسازی خرمشهر با وجود موانع متعددی که ارتش عراق در اطراف و مرکز شهر ایجاد کرده بود، رودخانه کارون، استحکامات ایجاد شده توسط عراق و شرایط جوی خرمشهر، نشان‌گر عمق سخن امام خمینی(ره) در این باره که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» است.

منصور آقامحمدی، راوی و کارشناس حوزه دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، درباره آنچه که در عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر واقع شده است، گفت: این عملیات بعد از عملیات فتح‌المبین و با هدف آزادسازی خرمشهر طراحی و برنامه‌ریزی شد. در این عملیات فرماندهی سپاه را محسن رضایی برعهده داشت. ارتش نیز با فرماندهی شهید صیاد شیرازی اقدام می‌کرد. بر این اساس قرارگاه‌هایی در این عملیات راه‌اندازی شد تا به وسیله فعالیت‌هایی که در آنجا صورت می‌گیرد بتواند سرپل غرب رودخانه کارون و بخشی از جبهه شمالی منطقه خرمشهر، حوالی کارخانه نبرد اهواز و تا آنجا که دشمن پیشروی کرده بود را بگیرند.

وی در ادامه سخنانش افزود: قرارگاه‌های فتح و حمزه با محوریت قرارگاه کربلا در منطقه دارخوین در این عملیات فعالیت داشتند. پیش از این، در سوی دیگر کارون قرارگاه‌ها تشکیل شد. یک نفر از ارتش و یک نفر از سپاه در هر قرارگاه مسئولیت داشتند. بعد از انجام عملیات فتح‌المبین که در اوایل فروردین‌ماه در منطقه شوش و دزفول و پل کرخه صورت گرفت، این عملیات به تداوم آن انجام شد و نیروهای ایرانی موفق شدند تا علی‌گره‌زرد پیش بروند و دشت عباس و سایت‌های منطقه شوش را آزاد کنند.

آقامحمدی به نکته مهم دیگری در این باره اشاره و عنوان کرد: با توجه به پیچیدگی که دشمن در منطقه خرمشهر ایجاد کرده بود، آزادسازی این شهر خود نوعی فتح‌الفتوح بود. دشمن در دشت ورودی به سمت پل مارد، خودروهای فرسوده را کار گذاشته بودند که نتوان از این منطقه هلی‌برد انجام داد. همچنین استحکاماتی در این منطقه به کار رفته بود که عبور از موانع را مشکل می‌کرد و رودخانه کارون نیز خود مانعی دیگر بود. خاک جنوب ویژگی خاصی دارد و در فصل بارندگی،‌ راه رفتن روی زمین آنقدر مشکل می‌شود که پیوسته به پای انسان می‌چسبد. در همین فصل بود که عملیات بیت‌المقدس آغاز شد و حرکت خودروها و نیروهای پیاده به سختی انجام می‌شد.

وی ادامه داد: اردیبهشت‌ماه عملیات آغاز شد و برنامه‌ریزی آن بلافاصله بعد از عملیات فتح‌المبین صورت گرفت تا بتوان نیروها را جایگزین کرد. قرار بود که نیروها از ورودی کارخانه نبرد و از سمت دارخوین و شرق کارون وارد عمل شوند. شاید بتوان این طور گفت که گرفتن یک منطقه در کلام شاید آسان به نظر آید، اما اوضاع به این سادگی نبود. وقتی به عمق کار وارد می‌شدیم،‌ می‌دیدیم که کار بزرگی باید صورت گرفته باشد که خرمشهر آزاد شود. از همین رو بود که امام(ره) فرمودند که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».

آقامحمدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: قرارگاه قدس در محور شمالی بود و قرار بر این شد که از منطقه شمال و رودخانه کرخه و سمت هویزه و هورالعظیم، نیروها به سمت دشمن حرکت کنند. این حرکت به سمت بستان و سوسنگرد منتهی می‌شد. قرارگاه فتح در محور میانی قرار داشت که قرار بود نیروها با عبور از رودخانه کرخه به سمت جاده اهواز ـ خرمشهر پیشروی کنند و برای گرفتن منطقه پیش بیایند. این جاده در حدود 90 کیلومتر بود که کار باید در آنجا انجام می‌شود. قرارگاه نصر نیز قرار بود که سرپل را بگیرند و از سمت شرق به سوی خرمشهر بروند.

وی در ادامه عنوان کرد: سه قرارگاه با فاصله تقریباً 95 کیلومتری از هم گسترش پیدا کرد و عملیات بیت‌المقدس را در مراحل مختلف به سرانجام رساندند. قرارگاه قدس نیز قرار بود از سمت شمال وارد عمل شود. صیاد شیرازی در خاطراتش آورده است که هر آنچه را طراحی می‌کردند، باز هم پیچیدگی‌هایی در عملیات پیش می‌آمد و برخی از فرماندهان اظهار می‌کردند که امکان دارد که نتوانیم عملیات را پیش ببریم و ممکن است دچار شکست شویم. این موضوع ادامه داشت تا اینکه همراه با گروهی نزد امام خمینی می‌روند و ایشان در حق آنان دعا می‌فرماید و طراحی دوباره شروع می‌شود. عملیات در دوم اردیبهشت‌ماه و از ساعات پایانی شب شروع شد و تا سوم خرداد ادامه داشت.

آقامحمدی با اشاره به اینکه «یا محمد بن عبدالله(ص)» رمز این عملیات بود، افزود: عملیات آغاز شد و نیروها عمل کردند. نیروهای بسیاری در خرمشهر و اطراف آن مستقر بودند. علاوه بر موانع، نیروهای زرهی در جزیره مجنون و .. و استحکامات قوی و رود بزرگی مانند کارون موانع راه بودند که عبور از آنها علاوه بر دشواری، نیازمند صرف زمان بسیار بود. در همین اثنی و بعد از فشار کاری 21، 22 روز، استرس، خط‌شکنی و فعالیت دشمن، صیاد شیرازی سرش را بر دیوار سوله‌ای که در آنجا بود تکیه داد و خوابش برد. در خواب سیدی را دید که به او گفت «کار من اینجا تمام شد. کسی هست من را به سمت بیرون سنگر راهنمایی کند؟» صیاد از جا برخاست و به ایشان گفت که من هستم. سید در بیرون سنگ با چهره‌ای متبسم و خندان به صیاد نگاه کرد. در همین حال صدای بی‌سیم به گوش رسید که شهید حسین خرازی از آن سو صحبت می‌کرد. صیاد از خواب بیدار شد و با عجله جواب داد. خرازی گفت که از منطقه شمال به سمت جنوب می‌آید و نیرویی جلوی آنها نیست. گویی دشمن نگاه خود را به داخل خرمشهر متمرکز کرده بود و تصور نمی‌کرد که ایران از سمت شمال وارد عمل شود. نیروهای اسلام دشمن را دور زدند و در شلمچه جای گرفتند و از سمت پلیس راه نیروهای دیگر نیز وارد عمل شدند و در سوم خرداد پرچم ایران بر گنبد مسجد جامع خرمشهر به اهتزاز درآمد.

وی اظهار کرد: در این عملیات نزدیک به 16 هزار نفر کشته و زخمی شدند و 19 ـ 20 هزار نفر به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند. صیاد شیرازی در خاطراتش گفته است که تعداد اسرا به حدی زیاد بود که مانند یک جمعیت که راهپیمایی می‌کنند، آنان را از سمت جاده اهواز به سمت خارج شهر هدایت کردیم تا اتوبوس‌ها آنها را از منطقه خارج کنند.

آقامحمدی همچنین یادآور شد: از جمله نیروهایی که در این عملیات وارد عمل شدند می‌توان به لشکرهای 14 امام حسین(ع)، 21 محمد رسول‌الله(ص)، 41 ثارالله کرمان، عاشورا، 25 کربلای سپاه و از ارتش نیز لشکرهای 77 و 21 و تیپ 23 تکاور و 55 که در حوزه هلی‌برد چتربازان فعالیت کرد، ذوالفقار و واحدهای دیگر از زاهدان نیز حضور داشتند. در این عملیات ضربه شدیدی به دشمن وارد شد و بعضی از تیپ‌های دشمن به صورت کامل منهدم شدند.

وی در پایان سخنانش به سخنی از امیر پوردستان، جانشین فرمانده کل ارتش اشاره کرد و گفت: وی اظهار کرده بود که به میزانی آذوقه در خرمشهر جمع کرده بودند که اگر به مدت شش ماه نیروها در این شهر مستقر می‌شدند،‌ نیازی به آذوقه نداشتند. این موضوع نشان می‌دهد که عراق تصور نمی‌کرد که تا مدت زمان بسیاری از این منطقه خارج شود و به مدت 570 روز این شهر در دست دشمن بود و این چنین امکاناتی را در آنجا مستقر کرده بود.

captcha