به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، کبوتر بودند آنها که ناگاه پرکشیدند و در آسمان به جایگاهی ابدی رسیدند، کبوترانی که در یک سحرگاه ندای رستاخیز در گوششان طنینافکن شد و با کولهباری از اخلاص بر دوش، لبیکگوی دعوت معبود شدند.کبوتران دلاور، قهرمانهای بیمانند این سرزمین، خاک سبز وطن را از دسترس فتنهها و دشمنیها بیرون کشدند و اهریمن را در جای خود نشاندند.
اگرچه رد پای رفتنشان تا ابد بر شانههای زمانه باقی است، آنها همیشه هستند و جادهای که فراروی ما گستردند تکلیف تمام لحظههامان را روشن کرده است.
رفتن همیشه تلخ نیست. گاه، رفتنها از همان آغاز، مؤیّد رسیدن است. پرپر شدن، همیشه اشکآلود نیست، گاه، حماسهای زبانزد است. باید این خاک فرارفته تا آسمان را که میراث خونهای شهید است، با دستهای خداخواهی و با باور بیتردید، در آغوش بگیریم و پاسدار این مرز رو به خدا باشیم.
شهید محمدصالح اسماعیلآبادی از اهالی روستای اسماعیلآباد تربت حیدریه در خانوادهای مستضعف به دنیا آمد. وی که مادر خود را در دوران کودکی از دست داد. نتوانست به تحصیل بپردازد و درس نخواند.
این شهید به همراه پدر، خواهر و برادر کوچکتر خود بزرگ شد و رشد یافت، پدر وی کشاورز بود و از آنجا که نمیتوانست از فرزندان خود به خوبی پرستاری کند، مادربزرگ، بچهها را نزد خود برد، به غیر از محمود که پیش پدر ماند و در کارهای کشاورزی به او کمک میکرد.
محمود هر چند روز یک بار به خانه مادر بزرگ میرفت و چهار روز میماند و باز به پیش پدر خود باز میگشت تا در کارهای کشاورزی به او کمک کند.
لولهکشی، بنایی و تأسیسات شغل شهید اسماعیلآبادی
وی از سن 9 سالگی پیش پدر ماند و به علت خراب شدن مزارع کشاروزی در زمان طاغوت به مشهد آمد و به کار لولهکشی، شوفاژ و بنایی مشغول شد تا اینکه که توانست در این دو رشته استاد شود تا اینکه به کار تأسیسات هم روی آورد.
محمود فردی ساکت و مظلوم بود. بیشتر فکر میکرد و کار زیادی انجام میداد، سعی میکرد زیاد در جمع اقوام نباشد تا خدایی ناخواسته در خصوص عقاید بحثی شود و حرمتها شکسته شود.
وی زنها را به حجاب دعوت میکرد و همیشه از همه مردان میخواست که پشت و پناه امام راحل(ره) باشند.
ساختن شمشیر برای بچههای محل
شهید اسماعیلآبادی در تظاهرات حضور فعال داشت و شبها نگهبانی محلهها را میداد. در سخنرانیها و درگیریها صف اول بود و برای بچههای محل شمشیر میساخت. تا اینکه امام راحل(ره) آمد و محمود در بنیاد مستضعفان مدتی به کار مشغول شد و شبها نگهبانی میداد و روزها برای سپاه پاسداران در قسمت فنی مهندسی فعالیت داشت.
محمود از طریق بسیج منطقه دو مشهد به جبههها اعزام شد و در حمله رمضان تیپ 21 امام رضا(ع) شرکت کرد. تا اینکه 28 تیر سال 1361 در حین عملیات، مفقود الاثر و پس از 5 سال پیکرش پیدا شد و در بهشت رضا(ع) تشییع شد.