شهید مصطفی چمران؛ نماد روحیه «آتش به اختیار» و فرهنگ جهادی
کد خبر: 3612046
تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۵
مهدی چمران عنوان کرد:

شهید مصطفی چمران؛ نماد روحیه «آتش به اختیار» و فرهنگ جهادی

گروه جهاد و حماسه: رئیس شورای شهر تهران به ذکر نمونه‌هایی از اقدامات آتش به اختیار شهید مصطفی چمران در عرصه‌های سیاسی، انقلابی، علمی و فرهنگی پرداخت.

مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) به مناسبت فرارسیدن 31 خردادماه سالروز شهادت مصطفی چمران به معرفی فرازهایی از زندگی آن شهید و روحیه «آتش به اختیار» او در انجام فعالیت‌های سیاسی، نظامی، علمی و فرهنگی پرداخت.

چمران در این خصوص اظهار کرد: زندگی شهید چمران را در دو مقطع باید بررسی کرد، دوران قبل از انقلاب و دوران پس از انقلاب اسلامی.  قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یک اصول کلی وجود داشت و آن رهایی یافتن از رژیم شاهنشاهی بود. با حضور حضرت امام خمینی(ره) در صحنه مبارزات سیاسی، یک اصل دیگری به عنوان پیروی کردن از امام و ایشان را به عنوان رهبر و جلودار دانستن نیز افزوده شد.

چمران ادامه داد: قاعدتا در یک چنان شرایطی، یک سازمان پیوسته و تدوین شده بین نیروها که هرکدام به عنوان مسئول و فرمانده منطقه‌ای عمل می‌کردند وجود نداشت. بلکه کلیات و خط مشی‌ها از سوی رهبری انقلاب مطرح می‌شد و شهید چمران بنا بر برداشت خود و بصیرت خودش مطابق آن کلیات، اقدامات خود را مثلا در آمریکا سازماندهی می‌کرد و انجام می‌داد. بعد هم که به مصر و لبنان آمد باز بر اساس سیاست‌گذاری‌های محلی کار می‌کرد و یک ارتباط کلی و عمومی با رهبری مقاومت و نهضت اسلامی که حضرت امام بود داشت. 

برادر شهید مصطفی چمران در ادامه افزود: در آن دوران دستورات تدوین شده و مشخصی مثل یک لشکر نظامی که برای همه ارکان و همه اشخاص زیر نظر فرمانده لشکر دستورات مدوّنی صادر می‌کند و آنها باید مطابق آن حرکت کنند، چنین چیزی نبوده است. بلکه یک سیاست کلی وجود داشته و بقیه امور بر اساس سیاست‌های محلی شکل می‌گرفته است.

وی ادامه داد: بنابر این روشن است که قبل از انقلاب نیروها آتش به اختیار عمل می‌کردند؛ مثلا وقتی اعلامیه‌های حضرت امام(ره) می‌آمد، هرکدام یک دستور عمل کلی داشت. نیروها بر اساس آن دستور عمل کلی اینجا راهپیمایی و تظاهرات می‌کردند. این دیگر بستگی داشت به تشخیص و ابتکار انقلابیونی که در ایران بودند و حتی مردم عادی که تصمیم می‌گرفتند و برنامه‌هایی را اجرا می‌کردند.

رئیس شورای شهر تهران با اشاره به تغییراتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ساختار فعالیت‌ها شکل گرفت عنوان کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یک سیستم حکومتی شکل گرفت و جمهوری اسلامی پایه‌گذاری شد. در آن زمان این فعالیت‌ها ساماندهی شد و دیگر مسئولین باید در آن سیستم حرکت می‌کردند و جلو می‌رفتند. لذا همه بر اساس دستورالعمل‌هایی که حضرت امام(ره) صادر می‌کردند انجام وظیفه می‌کردند.

وی افزود: منتهی در شرایطی که شرایط بحرانی کشور بود مثل زمان جنگ یا قبل از آن، باز شرایط به گونه‌ای نبود که بشود تمام جزئیات را تدوین کرد و مسئولیت‌ها با یک سیستم شاخه‌ای بین همه توزیع شود. در آن شرایط هم مسئولین با توجه به اقتضائات زمان و مکان یک آزادی عملی برای تصمیم‌گیری داشتند. بنابر این می‌توان گفت در آن زمان، مسئولین امر آتش به اختیار بوده‌اند.

مهدی چمران در ادامه به بیان برداشت خود از اصطلاح «آتش به اختیار» پرداخت و گفت: در طول جنگ گاهی اوقات فرماندهان به برخی گردان‌ها فرمان آتش به اختیار می‌دهند؛ مثلا توپخانه باید از مرکز فرماندهی توپخانه دستور بگیرند و عمل کنند ولی ممکن است ستاد فرماندهی به دلایلی به یکی از گردان‌ها بگوید آتش به اختیار عمل کن؛ چراکه آن گردان می‌تواند خودش برود در منطقه و کارهایی که فرماندهی می‌خواهد انجام دهد را خودش بهتر انجام دهد.

وی با تشریح ابعاد «آتش به اختیار» تأکید کرد: اول این که آتش به اختیار در یک چارچوب است؛ یعنی فرض بفرمایید یک طرح نظامی حمله‌ای را طراحی کردند، طرح نظامی به همه ابلاغ شده و همه باید در آن سیستم  و آن طرح جلو بروند؛ یعنی کلیات مشخص است اما برای همه جزئیات دستور فرماندهی موجود نیست. مثلا آن سیستم کلی فرصت اینکه به جزئیات بپردازد را پیدا نکرده است. هر فرماندهی وقتی دستور آتش به اختیار می‌گیرد، یعنی باید در همان سیستم کلی که تهیه شده عمل کند منتهی دیگر با دستور مستقیم از مافوق نیست، بلکه خودش می‌رود شناسایی می‌کند، برنامه‌ریزی می‌کند، تصمیم گیری می‌کند و اجرا می‌کند.

چمران اضافه کرد: نتیجه این که هر آتش به اختیار جزئی،  در یک سیستم فرماندهی کلی حرکت می‌کند. من به این دلیل روی این موضوع تأکید می‌کنم که روشن شود آتش به اختیار به معنای احساس آنارشیسم و این که هرکس هر کاری خواست بکند نیست، بلکه چارچوب کلی مشخص است. در آن چارچوب یک وظایفی بر عهده آن افرادی که آتش به اختیار هستند گذاشته شده است که دیگر منتظر دستور از بالا نباشند. وقتی در زمان جنگ این دستور آتش به اختیار را می‌دادند، نیروها در آن چارچوب کلی حرکت می‌کردند و خروج از آن چارچوب و سیاست کلی نداشتند.

وی با اشاره به خاطرات شهید مصطفی چمران در دوران فعالیت در ستاد فرماندهی جنگ‌های منظم بیان کرد: آتش به اختیار در روزهای اولیه دوران دفاع مقدس و جایی که شهید چمران فعالیت می‌کرد و مسئولیتی که بر دوش خود گذاشت مصداق بارز داشت. ایشان ستاد فرماندهی جنگ‌های نامنظم را در معیت مقام معظم رهبری تشکیل داد و در خوزستان که مرکز خطر بود مستقر شدند. در آن زمان یک سیاست‌های کلی وجود داشت و سپاه منطقه مطابق با آن سیاست‌ها، برای خودش دستورالعملی را تدوین می‌کرد و اجرا می‌کرد.

چمران ادامه داد: ستاد جنگ‌های نامنظم حفاظت از 120 کیلومتر از خط دفاعی را از کنار کارون تا عباسیه و پل قیصری و هویزه و از هویزه تا سوسنگر و دهلاویه که آخرین نقطه‌ای بود که شهید چمران به آنجا رسید و در آنجا به فیض شهادت نائل شد، بر عهده داشت. طول خط، بیش از 120 کیلومتر بود که ستاد جنگ‌های نامنظم آن را نگه داشته بود. شهید چمران مرتبا پیشروی می‌کرد و دشمن را به عقب می‌راند. در اینجا دقیقا ستاد فرماندهی جنگ‌های نامنظم خودش برنامه‌ریزی می‌کرد و آتش به اختیار بود. البته برای اجرای عملیات با یگان‌های همراه و همجوار از سپاه و ارتش هماهنگی انجام می‌گرفت تا عملیات به نتیجه برسد.

وی افزود: شرایط آن روز به گونه‌ای بود که این یگان‌ها و عوامل عموما آتش به اختیار بودند  و در چارچوب آن برنامه‌ریزی کلی به تصمیم خود اقدام می‌کردند. من اگر بخواهم شرایط آن روز را تعمیم بدهم به امروز، باید بگویم امروز هم سیاست‌های کلی مشخص است. سیاست‌های کلی کشور، مقابله با آمریکا و اسرائیل و عوامل اسرائیلی مثل داعش است.

رئیس شورای شهر تصریح کرد: ما نمی‌توانیم این سیاست‌های کلی را کنار بگذاریم و نباید آنها را فراموش بکنیم. آتش به اختیار یعنی نیروهای انقلاب در قالب این سیاست‌های کلی بتوانند عملیات خود را به‌خوبی انجام دهند و منتظر دستورات و جزئیات و آیین نامه‌ها نباشند. باز هم تأکید می‌کنم که این به معنی افسارگسیختگی و آنارشیسم نیست که هرکس هرکاری خواست انجام دهد. اگر فردی دید که مسئول رده بالاتر فرصت ندارد یا کوتاهی کرده و نمی‌تواند دستور مستقیم  بگوید، می‌تواند با امکانات خود در چهارچوب آن سیاست‌های کلی تصمیم بگیرد و حرکت کند.

وی با ذکر مثالی افزود: من اگر بخواهم مثال بزنم می‌توانم به امر به معروف و نهی از منکر اشاره کنم. قوانین کلی این موضوع در اسلام تبیین شده است اما هرکس در جامعه مسئول است که این امر به معروف و نهی از منکر را در هرجایی که هست انجام دهد. این به معنای بی‌نظمی و افسارگسیختگی نیست. در یک نظم کلی، هرکس مأموریت خودش را انجام می‌دهد. وقتی معروفی را دید که در عیان و آشکارا زیر پا گذاشته می‌شود دیگر نیازمند نیست که از کسی اجازه بگیرد. می‌تواند اعتراض زبانی و اعتراض عملی بکند. 

وی با تأکید بر اهمیت و حساسیت تبیین مفهوم آتش به اختیار گفت: وقتی که در مواردی سیاست‌ها و دستورات تبیین شده است نباید یک شخصی پا را فراتر بگذارد. موضوع آتش به اختیار، موضوع حساس و دقیقی است. اگر کسی بخواهد بهره‌برداری درست و صحیح کند، می‌تواند به صورت درست بهره‌برداری می‌کند و اگر کسی بخواهد بهره‌برداری اشتباه کند هم می‌تواند برداشت‌های نامناسبی انجام دهد. ما اگر به ریشه این آتش به اختیار در عملیات نظامی بنگریم کاملا برای ما روشن می‌شود که چگونه باید عمل کنیم.

وی در پاسخ به این سوال که رمز موفقیت شهید چمران در انجام آتش به اختیارهای فرهنگی چه بود گفت: شهید چمران یک دانشمند بزرگ فیزیک و مغز متفکری در این زمینه بود. چنین افرادی کار بی‌برنامه و حساب نشده انجام نمی‌دهند. شهید چمران برای هرکاری با دقت تمام برنامه‌ریزی می‌کرد. او اهل برنامه و مدیریت بود و مدیریت او بسیار توانمند بود. این روحیه هم در فعالیت او در زمان جنگ و هم در موارد فرهنگی به خوبی دیده می‌شود. لذا برای کاری که می‌خواست انجام دهد برنامه‌ریزی و سازماندهی می‌کرد و سپس بعد آن را به  مرحله اجرا می‌گذاشت.

وی با تأکید بر توجه شهید چمران به روحیه کار تیمی ابراز کرد: حُسنی که کار شهید چمران داشت این بود که او عموما و اصولا معتقد به کار جمعی بود و به خوبی از همه نیروها به خصوص از جوانان در جای خودشان استفاده می‌کرد. مثلا در جبهه یک شخصی بود به نام دکتر نیک‌روش که یک استاد دانشگاه بود. آن موقع رئیس دانشگاه امیرکبیر بود. یک زمانی هم وزیر کشور بود. او همان سه ماه اول جنگ به جبهه آمد تا به عنوان رزمنده فعالیت کند. دکتر چمران به او گفت بیا به جای اینکه به عنوان یک رزمنده معمولی بجنگی که این کار را خیلی افراد دیگر هم می‌توانند بکنند، یک کار فراتر انجام بده. بیا یک سنگر دسته جمعی بزرگی را در تپه‌های فولی آباد بساز که حدود 30 نفر در این سنگر بتنی محکم که در برابر بمباران هم مقاوم است مستقر شوند. وی آمد این سنگر بتنی را طراحی و اجرا کرد و تحویل داد. این یک مثال است از این که شهید چمران در مدیریت از هر کسی در کار خودش استفاده می‌کرد.

وی نمونه دیگری از روحیه مدیریت جمعی شهید چمران ذکر کرد و گفت: ما در ستاد جنگ‌های نامنظم غذا نداشتیم. یک آشپزخانه‌ای در دانشگاه اهواز درست شد که روزی 25 هزار نفر را می‌توانست غذا بدهد. برای این آشپزخانه باید مسئولی تعیین می‌شد. یک آقایی بود به نام کرباسی که بازاری بود و از بازار تهران آمده بود. شهید چمران این شخص را مدیر این آشپزخانه کرد و گفت با تمام اصناف تماس بگیر و از آنها درخواست کن هر صنفی با تیم خودش 20 روز بیاید اینجا و در این آشپزخانه کار کند. این یک کار نمونه‌ای بود.

وی در خصوص آتش به اختیار شهید چمران در عرصه‌های علمی خاطر نشان کرد: در مورد کارهای علمی و نظامی باید عرض کنم شهید چمران در اهواز زیردریایی ساخت. در اهواز که نانی برای خوردن پیدا نمی‌شد شهید چمران موشک زیرآبی ساخت که خاکریزهای دشمن را از زیر آب با موشک‌های هدایت شونده منهدم بکند. او اتومبیل‌های معمولی را شنی دار می‌کرد که روی رمل‌ها حرکت کنند. شهیدچمران با امکانات معمولی خمپازه 60 ساخت. شهید چمران اولین پل چریکی را ساخت و همین پل شد پل خیبری. ایشان مهندسین را در جبهه برای انجام این کارها جمع کرده بود. این مدیریت، مدیریتی بود که از هرکسی در جای خودش استفاده می‌کرد.

وی در پایان خاطر نشان کرد: اگر شهید چمران انجمن اسلامی درست کرد و هنوز هم آن انجمن در آمریکا استمرار دارد. اگر کنفدراسیون را به وجود آورد؛ اگر انجمن اسلامی دانشجویان مقیم آمریکا را به وجود آورد که هنوز هم فعال است به علت این بود که به خوبی شناسایی و برنامه‌ریزی می‌کرد. البته علاوه بر اشراف علمی، آن بحث خلوص  و کار کردن برای خدا بیش از هرچیزی موجب تحکیم این برنامه‌ها می‌شد.

captcha