به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از صربستان، همايش علمی «دين و ناسيوناليسم» در پايتخت صربستان برگزار شد و مورد استقبال تعداد زيادی از محققان و دانشجويان صربستانی و رسانههای اين کشور قرار گرفت.
در اين همايش که از سوی دفتر رهبر کليسای ارتدوکس صربستان و مرکز علوم دينی «قم» در صربستان، در آمفیتئاتر «خانهی جوانان بلگراد» داير گشت، دکتر «سعيد خليلويچ» عضو هيأت مؤسسين مرکز علوم دينی «قم» در بلگراد، پروفسور دکتر «دراگان سيمئونويچ» استاد دانشکده علوم سياسی دانشگاه بلگراد و رييس آکادمی امنيت ملی صربستان و دکتر «الکساندر راکويچ» پژوهشگر انستيتوی تاريخ معاصر صربستان به ايراد سخن پرداختند.
خليلويچ در ابتدای صحبت خود اشاره کرد که تفاوتهای اقوام و مليتهای گوناگون امری کاملاً طبيعی است و در فرهنگ قرآنی به عنوان راهی برای آشنايي بهتر مردم با همديگر و نزديک شدن به هم معرفی شده است. به همين دليل، عواطف خانوادگی، قومی و وطنی، در چارچوب معرفت دينی، از مقولهی محبت پاک و متعالی به شمار میآيد. وی اما بيان کرد که تفاوتهای قومی و ملی نبايد عامل برتریجوييهای سياسی ملتی خاص شود.
خليلويچ توضيح داد که واژهی قرآنی «ملّت» به معنای دين است و لذا اين واژه به انبياء نسبت داده میشود و مثلاً میگوييم: ملت ابراهيم(ع). ملّت در اصطلاح قرآنی سنت و راه مشترکی است که اعضای جامعه در پرتو معرفت وحيانی و عقلی آن را برگزيدند تا به حقايق متعالی و مابعدالطبيعی تقرب جويند.
عضو هيأت مؤسسين مرکز علوم دينی «قم» در ادامه بيان کرد که در تعاريف مکاتب فلسفی غرب مدرن، عصبيت موجود در مفهوم ملت، که مبتنی بر شناختی حسی-عاطفی است، محور فعاليتهای اجتماعی و حاکميت سياسی قرار گرفته است.
وی اضافه کرد که ملت در غرب مدرن، در حقيقت، «منِ اجتماعیِ» جديد انسان است، ليکن اين «منِ اجتماعی» به هيچ وجه مظهر حقايق متعالی هستیشناختی نيست، بلکه خودْ خالق و معيارِ حقيقت و مبدأ اقتدار سياسی است.
خليلويچ به تفصيل تحليل فيلسوفان راسيوناليست و همچنين رومانتيستهای آلمانی را در اين باره که ملت چگونه میتواند معيار و مبدأ حقيقت، ارزش و حقوق باشد، مورد کاوش قرار داد و نتيجه گرفت که ناسيوناليسم، ايدئولوژیِ کاملاً نوينِ عصر مدرنيستی است و هيچ وقت در تاريخ انديشه بشر قبل از رنسانس از اعتبار معرفتی و اجتماعی برخوردار نبوده است.
خليلويچ به استناد آيات قرآنی و روايات نتيجه گرفت که ايدئولوژی ناسيوناليسم به روشنی جايي در حوزه معرفتی اسلام ندارد، زيرا سنت دينی امتيازات خانوادگی، مالی و عموماً امتيازات مادی را از دلايل احتمالی انحطاط جامعه دانسته، در حالی که ارزش واقعی انسان و عامل اصلی سعادت و آرامش وی را تقوی و طهارت نفس معرفی کرده است.
وی در اين رابطه به قرائت و تحليل بيانات علامه طباطبايي در تفسير ارزشمند الميزان، ذيل اين آیه کريمه قرآنی پرداخت که «ای مردم، ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد؛ گرامیترين شما نزد خداوند با تقواترينِ شماست؛ خداوند دانا و آگاه است».
پژوهشگر مرکز علوم دينی «قم» در بلگراد رويکرد سياسی غالب دولتهای مختلف منطقه بالکان در چند دهه گذشته را به اين دليل مورد انتقاد قرار داد که هر کدام از آنها تلاش کردند در مسابقه ترويج مکتب ناسيوناليسم گوی سبقت را از ديگران بربايند، غافل از اين که ايدئولوژی ناسيوناليسم با اصول معرفتی و فرهنگی سنت دينی مسيحيان و مسلمانان بيگانه است و ارمغان آن برای منطقه بالکان چيزی جز پديد آمدن خصومتها، منافع متضادّ ملی و ارضی و در نتيجه، رنج و عذاب مردم منطقه نبوده است.
پروفسور «سيمئونويچ» و دکتر «راکويچ» هم در اين همايش به تحليل پشتوانههای تاريخی و سياسی گسترش انديشه ناسيوناليسم در منطقه بالکان پرداختند و تأکيد کردند عدم تفکيک بين ناسيوناليسم افراطی و احساس وطندوستی موجب شده است مناسبات فرهنگی اقوام مختلف صربستان، بوسنی و کرواسی در سدهی بيستم با تنگناهای بنيادين و دردناک مواجه شود.
در بخش تبادل نظر پايانی اين همايش علمی، که با مشارکت فعال تعداد زيادی از انديشمندان، محققان و دانشجويان حاضر صورت پذيرفت، در باب زوايای ديگری از نسبت بين سنت دينی و ناسيوناليسم بحث و گفتگو شد.