نمایش درمانی؛ روندی تکاملی از خودآگاهی تا وصول به خداآگاهی
کد خبر: 3617942
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۱
امرایی عنوان کرد:

نمایش درمانی؛ روندی تکاملی از خودآگاهی تا وصول به خداآگاهی

گروه هنر: نمایش درمانی به عنوان ابزاری در راستای بهبود عوارض روانی و جسمی، از شیوه‌های غیردارویی برای درمان بیمار استفاده می‌کند؛ چون خاستگاهی آئینی دارد؛ لذا ماهیتاً دینی و مبتنی بر طی مسیری است که فرد را از خودآگاهی به خداآگاهی سوق می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) نمایش درمانی به عنوان شیوه‌ای غیردارویی و متداول در درمان بسیاری از بیماری‌های روحی و جسمی امروزه در جهان مورد توجه بسیاری از مجامع توانبخشی قرار گرفته و در اشکال مختلف کاربرد دارد.

به این بهانه با مجید امرایی؛ دراماتراپیست نویسنده، کارگردان و منتقد تئاتر، هنرمندی که از سال 76  به عنوان یک پژوهشگر و کارشناس در زمینه وجوه گوناگون تئاتردرمانی، پیشینه تاریخی آن و روش‌های کاربردی استفاده از این ابزار به منظور انجام پروسه‌های درمانی مسائل مختلف روحی، روانی و جسمی فعالیت مبسوطی انجام داده است، گفت‌و‌گویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

گفت‌و‌گو با امرایی که صاحب 5 مجلد تحقیقاتی پیرامون تئاتردرمانی است علاوه بر ماهیت و خاستگاه تئاتر‌درمانی، در مورد محتوای مطرح شده در این ظرف و ساختار هنری است به این معنی که با استفاده از این روند درمانی غیردارویی تا چه اندازه می‌توان گرایش به ماهیت دین و استفاده از اوراد و ادعیه مذهبی و عبارات قرآنی داشت.

ـ خاستگاه تاریخی مقوله‌ای به نام نمایش درمانی به چه زمانی باز می‌گردد؟

اگر خواسته باشیم پیشینه تاریخی برای تئاتردرمانی قائل شویم آن را باید به مراسم آئینی که منشأ پدید آمدن هنرهای نمایشی است نسبت داد و از آنجا که این مراسم ممزوج با آئین است، لذا از همان ابتدا به عنوان ابزار کمکی که با توسل به آن بتوان در جهت درمان و توان‌بخشی انسان‌ها و مخاطبان نمایش‌ها استفاده کرد، مطرح شده است؛ با توجه به کم شدن فاصله میان نمایشگر و تماشاگر، فرصتی به دست می‌آید که به تبع آن بخشی از دغدغه‌های و گره‌های ذهنی و روحی و روانی افراد در بده و بستان‌ها که با یکدیگر دارند و به اصلاح تخلیه روانی که به وقوع می‌پیوندد از میان برود و البته با توجه به ماهیت آئینی هنر نمایش می‌توان به موضوع از منظر دیگری نیز نگاه کرد و آن اینکه در این قالب و به واسطه ارتباطی که فرد نمایشگر با نیروهای فرازمینی برقرار می‌کند تخلیه‌ای که بدان اشاره شد، صورت می‌گیرد.

اما در مورد پیشینه نمایش‌درمانی به شکل مدرن آن باید به این نکته اشاره کنم که بعد از جنگ جهانی دوم، سربازانی که از جنگ بازمی‌گشتند در دل جامعه و در تعاملات اجتماعی دچار عارضه‌های روحی و روانی بودند که یکی از مهم‌ترین کشورهایی که دچار این چالش شد امریکا بود؛ چراکه به طور مثال در  جریان جنگ ویتنام، این کشور از قرص‌های روانگردان استفاده قابل توجهی کرد و لذا با تشدید عارضه‌های روحی و روانی مواجه بود و به همین دلیل به دنبال درمان‌هایی غیردارویی بود که ابتدا با استفاده از ابزارهای موسیقایی و پس از آن با استفاده از نمایش در تلاش برای تحقق این مسئله بودند.

بعدها کشورهایی همچون کشورهای حوزه اسکاندیناوی و کشورهای اروپایی چون آلمان و فرانسه در زمینه این‌گونه درمان غیر‌دارویی پیشگام بودند اما به طور مشخص، شخصی به نام «مورنو» رومانیایی‌الاصل در فرانسه در این حوزه بیشترین فعالیت و نظریه‌پردازی را به عمل آورد.

ـ پیشینه تئاتردرمانی در ایران  به چه شکل بوده است؟

در کشور ما براساس تحقیقاتی که به عمل آمده و البته پژوهش‌هایی که شخصاً آن را انجام دادم در منظومه‌های شعری مختلفی از جمله چهار مقاله نظامی عروضی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی به آیین‌های نمایشی درمان‌محوری اشاره شده که با بهره‌گیری از نمایش درمانی موارد و مصادیق زیادی را می‌توان مشاهده کرد که سعی در آرام‌سازی روح و روان مخاطبان خود دارند.

نقل معروفی وجود دارد و قطعاً آن را شنیده‌اید که روزگاری در ملک «ری» زنی به نام سیده خاتون به جای همسر مرحومش که حاکم این شهر بود، مسئولیت اداره آن منطقه را به عهده گرفت؛ این زن پسری داشت که متوهم بود و مبتلا به بیماری مالیخولیا که به شکل مداوم داد و فریاد می‌زد که من گاو هستم، نکته جالب اینکه بوعلی سینا برای درمان این بیمار نه اینکه آن زمان مقوله‌ای به نام نمایش درمانی وجود داشته باشد اما از تکنیک تئاتردرمانی در این مسئله استفاده کرد؛ به این شکل که در کسوت یک قصاب درآمده و قصد ذبح او را دارد. زمان ذبح، بوعلی از آنجا که بیمار مدتی بود چیزی نخورده و نحیف شده بود، ابن‌سینا اعلام کرد که برای ذبح این گاو نیاز به این است که او به قدر کافی فربه شود و لذا نیاز به این است که علوفه بیشتری بخورد، نتیجه اینکه بوعلی سینا با این استدلال گیاهان دارویی را که برای درمان بیماری لازم است به خورد آن بیمار می‌دهد.

به این واسطه می‌توان بوعلی سینا را نخستین دانشمند در جهان اسلام به شمار آورد که وقوف به قابلیت‌های هنر نمایش در جریان درمان بیماری داشت بدون آنکه آن زمان اساساً چنین مقوله‌ای به شکل علمی مطرح باشد.

از نظر پرداخت مدرن به نمایش درمانی نیز باید بگویم که پیشینه آن به سال 46 بازمی‌گردد، دکتر حسن حق‌شناس و دکتر حمید اشکانی از جمله پیشگامان که در آن تاریخ در بیمارستان حافظیه شیراز از این تکنیک استفاده کردند.

ـ نمایش درمانی چقدر با هنر تئاتر به شکل رسمی و با استفاده از قراردادها و قوانین رایج در آن فرق دارد؟

باید بگویم که نمایش‌درمانی اساساً تئاتر نیست به این معنی که در آن کارگردانی به شیوه معمول و مبتنی بر یک متن نمایشی اتفاق نمی‌افتد و همه‌چیز در آن براساس بداهه و در لحظه شکل می‌گیرد؛ نمایش‌درمانی فرایندی قبل از وقوع یک تئاتر است که در آن منطبق با خرد و اندیشه مسئله‌ای در یک روایت نمایشی مشخص مطرح، از جایی شروع و به نقطه‌ای ختم می‌شود. نمایش درمانی بیشتر از اینکه به تئاتر نزدیک باشد به اجرای یک آئین نزدیک است؛ این امر در ایران پیشینه کهنی دارد و ما مثلاً در جریان اجرای آئینی موسوم به آئین «زار» با پدیده‌ای که آن را می‌توان در قالب مقوله نمایش درمانی تعریف کنیم، مواجه هستیم.

ـ به موضوع خوبی اشاره کردید، در مواجهه با آئینی همچون «زار» گفته می‌شود که با توجه به شکل اجرایی این آئین و یا مواردی مشابه آن، بیشتر شبیه به خرافه هستند تا یک ابزار کاربردی در جریان روند درمانی و مثلاً برای مشروعیت‌بخشی به چنین آئینی باید باطنی دینی و قرآنی به آن بخشید، نظر شما چیست؟

ماهیت چنین نمایشی همان‌طور که گفته شد از آنجا که آئینی است پس از بن‌مایه‌های اعتقادی و ایمانی نیز بهره‌مند است و اینگونه نیست که اصلاً و اساساً به دور از هر نوع آموزه دینی و اعتقادی باشند. ما نباید از این مسئله غافل باشیم که نمایش درمانی برای افرادی واقع می‌شوند که  در سلامت روحی و جسمی قرار ندارند و همان‌طور که گفته شد  با نمایش درمانی که مرحله‌ای پیش از اجرای تئاتر است می‌خواهیم آنها را به شرایط ایده‌آل و عادی که بازگشت به زندگی معمولی است برگردانیم، فردی در جریان زندگی دچار آسیب جدی روانی، روحی و یا جسمی می‌شود و با قرار گرفتن در فضای نمایشی می‌تواند برای نخستین‌بار خود را از ورطه بسیاری از عوامل بیماری، افسردگی و... نجات دهد.

ـ یعنی با این توصیفات نمی‌توان محتوایی قرآنی، اوراد و ادعیه مذهبی را در چنین ساختار نمایشی تزریق کرد؟

خیر، در وهله نخست هدف از نمایش درمانی رسیدن به خودآگاهی است؛ فرد بیمار به واسطه لطمات جسمی و روحی که به او وارد شده است به چنان خودباختگی و تهی شدن از نظر شخصیتی رسیده است که تازه باید سعی کنیم به ماهیت وجودی خود پی ببرد، هدف از نمایش درمانی رهاییدن فرد از تنش‌های روحی و روانی است که منجر به آن شده است که از ضمیر و گوهر وجودی خویش غفلت کند، چنین انسانی نه خردورز است و نه زمینه مناسب و مساعد را برای دریافت اندیشه‌ای خدامدارانه در اختیار دارد و لذا نمی‌توان توقع داشت چنین محتوایی را در قالب چنین نمایش به کار برد.

امیر سجاد دبیریان

captcha