وی ادامه داد: شهید حمید با وجود اینکه شاید 5 یا 6 ساله بود، اما مقید به اقامه نماز بود، حلال و حرام سرش میشد و نسبت به نجاست و طهارت حساسیت بالایی داشت و همواره زنان اطرافیان خود را به رعایت حجاب اسلامی تشویق میکرد.
وی ادامه داد: او فعالیت بسیار هدفمند و پویایی در مسجد محل زندگیمان که امام رضا(ع) نام داشت به انجام میرساند و از همان دوران نوجوانی با تشکیل مهد قرآن، هم محلهای ها و حتی دوستان هم بازی خود را به آموزش قرآن تشویق میکرد.
مادر شهید سیاح تصریح کرد: پیروزی انقلاب اسلامی درست در زمانی اتفاق افتاد که شهید حمید نوجوانی 11 ساله بود و با شروع جنگ تحمیلی و شدت گرفتن آن در حالی که یک نوجوان دبیرستانی بود، از من خواست تا رضایت پدر مرحومش را برای شرکت در جبهههای حق علیه باطل اخذ کنم. دلیل این امر نیز آن بود که شهید حمید نوجوان مأخوذ به حیایی بود که معمولا به طور مستقیم با پدرش هم صحبت نمیشد و لذا مرا همواره برای بیان خواستههایش در نزد پدر واسطه میکرد به همین خاطر از من خواست تا موافقت پدرش را برای حضور در جبهههای جنگ به دست آورم.
وی ادامه داد: شهید حمید از 17 سالگی تا 20 سالگی و زمانی که به درج رفیع شهادت نائل آید به طور مداوم در جبههها حضور داشت و هر از چند گاهی با مرخصی کوتاهی که میگرفت یک هفتهای به دیدار خانوادهاش میآمد و نکته جالب این که به محض آمدنش به خانه پس از استراحت کوتاهی به سراغ مسجد میرفت و دوستانش را که در مدت حضورش در جبهه بالا سر شاگردان قرآنی مهد قرآن مسجد حاضر بودند به مرخصی میفرستاد و به آنها میگفت یک هفتهای که خودم در تهران هستم به آموزش نوآموزان خواهم پرداخت.
مادر شهید سیاح افزود: این شهید بزرگوار پس از حضور در عملیاتهای کربلای 4، 5 و 8 در جریان عملیات بیت المقدس 2 در منطقه سلیمانیه عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد و تشیع جنازه او از مقابل مسجد امام رضا(ع) که در آنجا به آموزش قرآن مشغول بود صورت گرفت.
مادر شهید سیاح در ادامه گفت: علاوه بر حجب و حیا، ساده زیستی و خانواده دوستی از جمله خصوصیتهای اصلی شهید حمید بود به شکلی که با وجود سن و سال کمی که داشت اما وقار و متانت خاصی برخوردار بود.
وی در پایان افزود: او همواره خواهران خود را به رعایت حجاب اسلامی دعوت میکرد و حتی زمانی که قصد اعزام به جبهه داشت یعنی در آخرین اعزام به جبهه که منجر به شهادتش شد به من توصیه کرد که مراقب باشم لحظهای خواهرانش از رعایت حجاب سر باز نزند. باید بگویم که او در پرداخت وجوهات شرعی حساسیت زیادی داشت و هیچگاه پرداخت خمس و زکاتش را ترک نمیکرد حتی زمانی که به تحصیل علوم حوزوی نزد مرحوم آیت الله مجتهدی مشغول شد و کتابهایی در این زمینه خریداری کرد خمس مبلغ کتابها را پرداخت کرد.
گزارش ایکنا حاکی است در ادامه این دیدار مهدی سیاح بردار شهید به ایراد سخن پرداخت و گفت: برادرم در زمان شهادت 20 ساله بود و در منطقه عملیاتی سلیمانیه عراق در حالی که سمت آرپیجی زن داشت با تیر مستقیم دشمن و اصابت آن به صورتش به درج رفیع شهادت نائل آمد.
وی ادامه داد: برادر شهید من تمام دورههای ویژه رزمی و پارتیزانی را طی کرده بود و در اردوگاه شهدای تخریب جنوب توانسته بود تمامی این دورهها را پشت سر بگذراند و در منطقهای که به شهادت رسید تا یک هفته پیکر مبارکش به اتفاق هم رزمان شهیدش که تعداد آنها 60 نفر بود زیر آواری از برف مدفون شده بودند.
وی در پایان گفت: همان طور که مادرم به درستی اشاره کرد شهید حمید مقید به رعایت دستورات دینی بود و زمانی که پیکر مطهرش به دست آمد در کاپشن بادگیری که به همراهش بود کاغذی یافت شد که روی آن نوشته بود مبلغ هشت هزار تومان سپرده در یکی از بانکهای معتبر دارد که خمس تمام آن مبلغ را نیز پرداخته است.
این گزارش حاکی است در پایان این مراسم فرازهایی از وصیت نامه شهید حمید سیاح توسط برادر زاده نوجوانش برای حضار قرائت شد.