به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، نفیسه مرادی، دانش آموخته رشته معارف قرآن در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه مفید است که پایاننامه وی تحت عنوان «تاثیر نگرش مفسر به زن در تفسیر آیات»، یکی از برگزیدگان شانزدهمین جشنواره پایان نامههای برتر قرآنی شناخته و از سوی معاونت فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معرفی شد. با وی گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛وی در گفتوگو با
ایکنا اظهار کرد: این پایاننامه را با راهنمایی استاد گرامی، آقای دکتر سعید رهایی و با داوری دکتر محمدحسن موحدیساجدی در تاریخ 19 بهمنماه 95 دفاع کردم. پایاننامه در 5 فصل طراحی شده، پرسش اصلی پایاننامه این است که «نگرش مفسر به زن تا چه اندازهای در تفسیر آیات قرآن کریم با محوریت زنان موثر است؟».
تاثیر نوع نگرش مفسر به زنمرادی ادامه داد: با مطالعات اولیه، فرضیهای به دست آمد که نشان میداد، نوع نگرش مفسر به زن با هر نوع مکتب فکری در تفسیری که از آیات مرتبط به بانوان ارائه میدهد، موثر است، که در این پژوهش 3 نوع مکتب فکری؛ سنتی بنیادگرا، سنتی نوگرا و نواندیش، مورد بررسی قرار گرفته است، این تاثیر در برخی از این آیات خود را بیشتر نشان میدهد. هرچند در برخی دیگر نگرش مفسر به زن در تفسیرش از آیه بیتاثیر یا کماثر بوده و همه مفسران تا قرن حاضر از آیه برداشت نسبتا یکسانی داشتهاند.
وی افزود: در مجموع منابع اصلی پایاننامه، 6 تفسیر است که برای این 3 مکتب فکری در نظر گرفته شده، برای اینکه صرفا متغیر نگرش مفسر مورد بررسی قرار گیرد و متغیرهای دیگر را ثابت نگه داریم، به این منظور از تفاسیر شیعه و سنی قرن 14 و 15 استفاده کردم، برای هر مکتب فکری یک مفسر شیعی و یک مفسر سنی انتخاب شد، که در مجموع 6 تفسیر است. برای مکتب سنتی بنیادگرا از تفسیر اطیبالبیان شیعه و اضواءالبیان از اهل سنت، برای مکتب فکری سنتی نوگرا؛ تفسیر المیزان و تفسیر المنار و در مکتب فکری نواندیش؛ من وحیالقرآن و التحریر و التنویر مورد بررسی قرار گرفتند. البته این نکته را اضافه کنم که به دلیل اینکه تفسیر المنار کامل نیست، در برخی موضوعات تفسیر المراغی که دیدگاهی نزدیک به المنار دارد، مورد استفاده قرار گرفته است.
ساختار پایاننامه
مرادی گفت: سازماندهی پژوهش به این شکل است که در فصل نخست که سه گفتار دارد؛ گفتار اول مفهومشناسی است که همین مکاتب فکری بهطور کامل تعریف شدند، در گفتار دوم به چیستی هرمنوتیک و نقش آن در تفسیر پرداخته شده و گفتار سوم تاریخچه نگرش به زن و مباحث نظری نگرش و عواملی که باعث شکلگیری نگرش میشود، بیان شده، فصل دوم، سوم و چهارم که هر کدام چهار گفتار دارند، به ترتیب ابتدا، مکتب فکری سنتی بنیادگرا، سپس مکتب فکری سنتی نوگرا و در آخر مکتب فکری نواندیش در این سه فصل به طور مجزا مورد بررسی قرار گرفته، در گفتار اول هر کدام از این فصلها، رویکرد هر مکتب فکری را تعریف کردیم و دو تفسیری که در آن مکتب فکری مورد بررسی قرار گرفته، معرفی شدهاند.
ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی زنوی افزود: در این پایاننامه، تاثیر نگرش مفسر به زن را از 3 بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی مورد بررسی قرار دادهایم، در نتیجه در گفتار دوم فصل دوم، سوم و چهارم، تاثیر نگرش مفسر در بُعد فردی زن، در گفتار سوم این فصلها تاثیر نگرش مفسر در بُعد خانوادگی زن و در گفتار چهارم تاثیر نگرش مفسر در بُعد اجتماعی زن مورد ارزیابی قرار گرفته و در فصل پنجم که 2 گفتار دارد؛ گفتار نخست، مولفههای نگرش مفسران به زن با توجه به توضیحاتی که در فصل دوم تا چهارم آمده، دستهبندی شده و گفتار دوم آن به ارزیابی مکاتب فکری سهگانه در سه بعد مذکور، پرداخته شده است.
موضوعات هر یک از ابعادبرگزیده شانزدهمین جشنواره پایان نامههای برتر قرآنی یادآور شد: در تفاسیر ششگانه برای هر یک از ابعادی که ذکر گردید، سه موضوع مورد کنکاش قرار گرفته است؛ در بعد فردی موضوع عقل زن در آیات مختلف بهویژه آیه 34 سوره نساء، علاقه به زیورآلات در آیه 18 سوره زخرف و کید و مکر زن در آیه 28 سوره یوسف، در بُعد خانوادگی؛ مسئله قوامیت مرد و ضرب (یا تنببه) زن در آیه 34 سوره نساء و ارث زن در آیات 11 و 12 همان سوره و در بعد اجتماعی نیز گواهی دادن زن در آیه 282 سوره بقره، ظاهر نکردن زیورآلات در آیه 31 سوره نور و بیعت کردن زن در آیه 12 سوره ممتحنه مورد بررسی قرار گرفت.
تفسیر بهمثابه یک سیستموی ادامه داد: پس از بررسی آیات یکسان در تفاسیر مختلف با نتایج متفاوتی روبرو میشویم که حاصل فعالیت ذهنی مفسر است. به طور کلی اگر تفسیر را به یک سیستمی تشبیه کنیم که یک ورودی، یک پردازشگر و یک خروجی دارد، میبینیم که با وجود ورودیهای یکسان که آیات قرآن است، خروجیهای متفاوتی دارد، پس هر اتفاقی که میافتد در قسمت پردازشگر است و آن پردازشگر، ذهن مفسر است که تحت عوامل مختلفی باعث شده تفاسیر گوناگونی شکل بگیرد و در این میان یکی از عوامل تاثیرگذار بر تفسیر، نگرش مفسر به زن است و اینکه چه دیدگاهی به زن داشته است که در برداشت وی از آیات موثر بوده و نتایج متفاوت و حتی گاهی متناقض هم حاصل شده است.
علل انتخاب موضوع نگرش مفسران به زنوی با اشاره به هدف خود از ورود به این موضوع گفت: به این دلیل که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، همواره یکی از موضوعات پر بحث همه جوامع هستند، در طول تاریخ دنیا همیشه با این مسئله مواجهیم که حق زنان بیشتر پایمال میشده و از آنان به عنوان موجوداتی ضعیف یاد میکردند.
مرادی ادامه داد: نخست آنکه با توجه به تغییرات صد سال اخیر در مطالبات زنان در جهان که جهان اسلام هم از این تغییرات، مصون نبوده و آگاهی زنان مسلمان امروز را وسعت بخشیده و مطالبات آنان از خود، خانواده و جامعه نسبت به زن سنتی دچار دگرگونی نموده، زن مسلمان معاصر در حالی که خواستار حضور در اجتماع و احقاق حقوقش است، اما میخواهد زیر بناهای دینی خود را نیز حفظ نماید.
دانش آموخته دانشگاه مفید خاطرنشان کرد: دوم آنکه در جامعهای که سعی دارد همه قوانین همسو با تعالیم اسلام باشد، تفاسیر به عنوان یکی از منابع مهم دینی است که در حقوق زنان تاثیر به سزایی دارند، لذا نیازمند آن هستیم که دوباره منابع دینی به خصوص تفاسیر را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم تا پاسخگوی نیازهای زن معاصر باشیم.
وی افزود: سوم آنکه شناخت عوامل موثر در برداشت از آیات، به مفسران کمک میکند تا سعی کنند عوامل تاثیرگذار خارجی را محدود نمایند و تفاسیر بهتر و متناسب با مقتضیات زمان ارائه دهند، و نکته آخر اینکه با توجه به گسترش مسئله فمنیسم در جهان و متاسفانه گرایش برخی بانوان جهان اسلام به آن، نیاز به آن داریم که مجددا تفاسیر را بازنگری کرده تا بتوان پاسخگوی نیازهای زن مسلمان امروز باشد، و از گرایش کاذب به سمت فمنیسم جلوگیری شود.
وی در خصوص نتایج حاصل از پایاننامه خود گفت: توجه به این نکته لازم است که بدانیم مکاتب فکری به این شکل نیستند که بتوان آنها را با مرزبندی دقیقی از هم جدا نمود، چرا که در بعضی موارد این مکاتب در هم تنیدهاند، لذا نتایج پژوهش حاضر در این 9 ریز موضوع نشان داد که در مواردی دیدگاه دو مفسر از یک مکتب فکری نیز با هم یکسان نیستند و تفسیرش با سایر مکاتب فکری مشابهت بیشتری دارد، در بحث عقل زن از میان این 6 تفسیر، 5 تفسیر نقصان عقلی زن نسبت به مرد را میپذیرند و فقط تفسیر «من وحی القرآن» سیدمحمدحسین فضلالله، عالم شیعه لبنانی، عقل زن و مرد را در یک سطح میداند و عامل موثر در برخی تصمیمگیریهای نادرست زن را شدت و غلبه عاطفه در او میداند، نه در میزان عقل وی، که این هم با تربیت صحیح قابل تعدیل است.
وی افزود: درباره علاقه به زیورآلات، 2 گروه سنتی بنیادگرا و سنتی نوگرا، میگویند این علاقه شدید زن به زیورآلات نشانگر شدت عاطفه در زن و هم چنین راهی برای جبران نقص خلقتی اوست. اما مفسران نواندیش میگویند؛ اگر زن در استفاده از زیورآلات افراط میکند، به دلیل نحوه تربیت زن است و اگر تربیت زن از دوران کودکی صحیح باشد، این افراط وجود نخواهد داشت.
در بعد فردی زن به یک جمعبندی در تفاسیر نمیرسیممرادی گفت: در رابطه با کید و مکر زن، نظرات 6 مفسر با هم متفاوت است، اطیبالبیان میگوید کید و مکر زن خارج از حد و حصر است. اضواء البیان میگوید کید و مکر زن بزرگتر از کید شیطان است، المیزان کید و اراده سوء زنان را در استفاده از ابزار خدادادی آنها برای مجذوب کردن مردان توصیف نموده که تا عمق دلهای آنان راه مییابند و عقلشان را میگیرند، لذا همه زنان از چنین کیدی برخوردارند. المنار میگوید کید زن زیر مجموعهای از کید شیطان است. من وحیالقرآن نگاهی هرمنوتیک به این مسئله دارد و میگوید ظلمی تاریخی به زن شده که همیشه موقعیت او را پایینتر از مردان قرار دادهاند و در بعضی مواقع مجبور شده از آن استفاده کند. التحریر و التنویر معتقد است که این کید اشاره به میل و رغبت همه زنان است، از همین رو، در بعد فردی زن، به یک جمعبندی در تفاسیر نمیرسیم.
وی ادامه داد: در بعد خانوادگی در بحث قوامیت مرد، 5 تفسیر میگویند تمام مردان بر تمام زنان قوامیت دارند و همین باعث میشود که پستهای حکومتی و قضاوتی را به زنان ندهند، اما من وحیالقرآن میگوید قوامیت مرد صرفا محدود به خانه و خانواده است و عموم مردان بر عموم زنان قوامیت ندارند.
نظر مفسران در باب تفاوت ارث زن با مردمرادی گفت: در بحث اینکه چرا ارث زن با مرد متفاوت است، اطیبالبیان علتی را بیان نمیکند، اضواء البیان معتقد است دلیل آن ناقص و ضعیف بودن زن است و او همیشه نیازمند حمایت مرد است، المیزان میگوید به این دلیل که مردان نسبت به زنان از نظر عقلی برتر هستند، در نتیجه خداوند میخواهد دو سوم ثروت جهان دست مردان باشد، المنار میگوید دلیل آن تفاوت عقل زن و مرد نیست، بلکه به این دلیلش این است که مرد مسئول پرداخت نفقه و مهریه است، لذا میزان ارث بری او بیشتر است. من وحیالقرآن میگوید مسئولیت مرد در پرداخت مهریه و خرج خانواده است که باعث شده ارث او بیشتر باشد. اما التحریر و التنویر در این رابطه سکوت کرده و ابراز نظر نکرده است.
نظر مفسران در تنبیه یا ضرب زنوی ادامه داد: همچنین درباره اینکه تنبیه زن به چه شکل باشد، اطیبالبیان صرفا حد ضرب را مشخص میکند، اضواء البیان سکوت میکند، المیزان آن را راهی برای تنبیه زن ناشزه با رعایت حدود آن میداند، المنار هم آن را راه علاجی برای نشوز زن بیان کرده و زدن زن را میپذیرد. من وحیالقرآن بر جنبه روانی آن برای حفظ کانون خانواده جلوگیری از آبروریزی تاکید میکند و اینکه اینگونه مسائل به اجتماع کشیده نشود و درون خانواده حل و فصل شود. اما التحریر و التنویر نظر جالبی دارد، میگوید نخست آنکه تنبیه زن منوط به شرایط جامعه است، شاید در برخی جوامع، زدن زن امر ناپسندی تلقی نشود، اما در جامعهای دیگر زشت و نادرست باشد. دوم آنکه نمیتوانیم این جواز را به همه مردان بدهیم تا آنها خودشان ناشزه بودن زن را تشخیص دهند و او را تنبیه نمایند، زیرا همه مردان صلاحیت تشخیص را ندارند، در نتیجه برای جلوگیری از ظلم در حق زن بهتر آن است که این حق به حاکم شرع داده شود. باز هم میبینیم که پراکندگی نظرات مفسران در بعد خانوادگی نیز ما را به جمعبندی یکسانی نمیرساند.
نظر مفسران درباره شهادت یا گواهی دادن زناین برگزیده ادامه داد: در بُعد اجتماعی که آخرین بحث است، اطیبالبیان در موضوع گواهی (یا شهادت) دادن زن، اینکه باید شهادت 2 زن در مقابل یک مرد قرار گیرد، میگوید دلیلش این است که زنها فراموشکارتر از مردها هستند، اضواءالبیان هم همین را میگوید و مردها را برتر از زنان میداند. المیزان میگوید زنها فراموشکار از مردان نیستند، بلکه زن دوم نقش یادآوریکننده به زن اول را دارد که قرآن هم همین را بیان نموده است.
وی گفت: المنار میگوید به این دلیل که زن در امور اقتصادی و مالی وارد اجتماع نمیشده و درگیر آن نبوده حافظه اقتصادی زن از مرد ضعیفتر است، همانطور که حافظه مرد در امور داخلی خانه از زن ضعیفتر است، لذا باید 2 زن حضور داشته باشند که حق کسی ضایع نگردد. اما «من وحیالقرآن» هم فراموشی زن را دلیل این موضوع میداند و علت فراموشی زن را شدت عاطفه وی میداند. التحریرو التنویر میگوید به دلیل اینکه در عصر نزول قرآن، زن را در امور اقتصادی در اجتماع راه نمیدادند و خداوند اینگونه میخواسته زن را وارد اجتماع کند، و همچنین کار را تسهیل نماید، البته مفسر ضعیف بودن زن نسبت به مرد را هم میپذیرد.
نظر مفسران در باب ظاهر نکردن زیورآلات زنمرادی خاطرنشان کرد: در خصوص ظاهر نکردن زیورآلات در اجتماع، نظرات مفسران متفاوت است، اطیبالبیان میگوید مقصود از زینت ظاهر که قرآن اجازه میدهد زنان آن را ظاهر کنند؛ سرمه، خضاب و انگشتر است. اضواء البیان میگوید زن علاوه بر اینکه باید همه بدن را بپوشاند، بر حجاب صورت و دستها هم تاکید میکند، زیرا صورت زنان را منشا فتنه و فساد میداند.
وی ادامه داد: المیزان میگوید مقصود از عدم اظهار زینت این است که محل زینتهای پنهان خود را آشکار نکنند.المراغی اظهار زینتهای ظاهر، هم چون گردی صورت و دستها تا مچ را بلا مانع می داند. من وحیالقرآن نیز با المنار هم نظر است. التحریر و التنویر اظهار زینت را در 3 موقعیت اجازه میدهد.
نظر مفسران درباره بیعت کردن زنانمرادی گفت: در انتها نتایج پژوهش درباره بیعت کردن زنان از این قرار است که اطیبالبیان میگوید با توجه به شرایطی که قرآن در آیه 12سوره مبارکه ممتحنه بیان میکند، شرایط بیعت زنان سختتر از مردان است. اضواء البیان که رویکرد سنتی بنیادگرای نسبتا شدیدی دارد، سکوت میکند. المیزان و المراغی توضیح کمی درباره شرایط بیعت زن میدهند.
وی افزود: من وحیالقرآن بیان شرایط بیعت زنان در آیه ای مستقل را دلیل بر این میداند که خداوند میخواهد زنان را به صورت مستقل رشد دهد و زن بدون واسطه مرد به خدا نزدیک شود، تا به او بگوید تو نیز مسئولیت داری و باید بیعت کنی و زن تابع مرد نیست. التحریر و التنویر آیه 12 سوره ممتحنه را حاکی از این میداند که خداوند میخواسته خصلتهای زمان جاهلیت را رها سازد و زن را وارد اجتماع کند.
حمایت از پایاننامهاین برگزیده در پاسخ به این پرسش که آیا از پایاننامه شما جز در این جشنواره، حمایتی شده و یا خواهد شد؟ گفت: خیر، حمایتی تا کنون نشده، اما اینکه حمایت خواهد شد یا خیر مربوط به آینده است که امیدوارم چنین اتفاقی بیفتد.
چکیده پایاننامهدر ادامه چکیده پایاننامه نفسیه مرادی با عنوان «تاثیر نگرش مفسر به زن در تفسیر آیات» را میخوانید؛
مفسر به عنوان تبیین کننده مقصود آیات قرآن، انسانی معصوم و مصون از خطا نبوده و عوامل مختلفی می تواند در تفسیری که از آیات ارائه می دهد، تاثیرگذار باشد. نگرش به زن به عنوان یکی از متغیرهای موثر در تفسیر ارائه شده، موضوعی است که در دانش هرمنوتیک مورد توجه قرار می گیرد، لذا پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که «نگرش مفسر به زن تا چه اندازه در تفسیر آیات قران کریم با محوریت زنان موثر است»؟ برای پاسخ به این پرسش، با در نظر گرفتن دو تفسیر شیعه و سنی برای هر یک از مکاتب فکری «سنتی بنیادگرا»، «سنتی نوگرا» و «نواندیش»، به عنوان متغیرهای مؤثر در شکل گیری نگرش مفسر به زن، تفاسیر ارائه شده برای آیات مرتبط با زن در سه بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. در بعد فردی، عقل زن، علاقه به زیور آلات و کید و مکر زن، در بعد خانوادگی قوامیت مرد، ارث زن و ضرب زن و در بعد اجتماعی گواهی دادن، ظاهر نمودن زیور آلات و بیعت کردن، موضوعاتی هستند که نظرات مفسران مکاتب فکری مذکور درباره آن ها، با روش توصیفی – تطبیقی ارائه گردیده و سپس با روش تحلیلی به ارزیابی و سنجش میزان تاثیر نگرش مفسر به زن در تفسیر آیات پرداخته شده است. نتایج حاصل از بررسی های انجام گرفته نشان می دهد که نگرش مفسر به زن در تفسیری که ارائه می نماید، موثر بوده و بسیاری از مولفه های نگرش وی به زن برگرفته از آیات قرآن نبوده و تحت تاثیر عوامل مختلفی در ذهن مفسر شکل گرفته است.
و و نو اندیش نظیر سرکار خانم مرادی راه را برای تحقیق و پژوهش در این زمینه ها را هموار و افقهای جدید و روشنی را در راه شناخت معارف واقعی اسلام باز نمایند.