به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، کتاب «حاجی فیروز» خاطرات دیدهبان جانباز فیروز احمدی است که انتشارات نارگل آن را روانه بازار نشر کرده است، بخشی از خاطرات این جانباز به مناسبت میلاد امام رضا(ع) در کانال انتشارات نارگل در شبکه اجتماعی منتشر شده که در ادامه از نظر میگذرد؛
«پس از مجروحیت من و علی برازندهپی در عملیات خیبر و شهادت علی در درمانگاه، مجروحین را با یک بوئینگ بزرگ که تمام صندلیهایش را باز کرده بودند به امیدیه اهواز بردند. از مقصد اطلاع نداشتیم تا اینکه در فرودگاه مشهد به زمین نشستیم و از آنجا ما را به بیمارستان امام رضا(ع) منتقل کردند.
من سر پا بودم و فقط میخواستم یک عکس از کمرم که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود بیندازند و مطمئن بشوم که دوباره به رودههایم آسیب نرسیده است.
دکتر پس از دیدن عکس گفت: مشکلی نیست، شما فردا مرخصی.
من خیلی دلم هوای حرم کرده بود ولی اجازه نمیدادند از بیمارستان بیرون بروم، به همین خاطر با لباس بیمارستان راهی حرم شدم و چون هوا سرد بود یک پتو هم روی دوشم انداختم. اما هنوز سوار تاکسی نشده بودم که یکی از کارکنان بیمارستان که من را موقع خروج دیده بود، صدایم زد و مانع رفتنم شد. خیلی ناراحت شدم، ولی او به من قول داد که اول صبح من را به حرم ببرد و به قولش هم وفا کرد؛ صبح زود با یک دست کت و شلوار و یک جفت کفش به سراغم آمد و پس از پوشیدن لباس به حرم رفتیم.
نمیدانم درهای حرم تازه باز شده بود یا او سفارش کرده بود که ما را راه بدهند، چون هیچکس در حرم نبود؛ من بودم و ضریح امام هشتم. به نیابت از همه شهدا دور ضریح میچرخیدم و حرم را میبوسیدم و اشک میریختم.