حج؛ اوج زیبایی یک اثر هنری از سوی تصویرگر عالم/ ضعف در ارائه محتوای فطری و تفکر برانگیز
کد خبر: 3631254
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۴
قدیریان:

حج؛ اوج زیبایی یک اثر هنری از سوی تصویرگر عالم/ ضعف در ارائه محتوای فطری و تفکر برانگیز

گروه جامعه: قدیریان فریضه حج را اوج زیبایی یک اثر هنری از سوی تصویرگر عالم خواند و گفت: متاسفانه فرهنگ قرآنی در میان ما مرسوم نیست و روح و باطن دین را مطرح نمی‌کنیم؛ لذا اگر امروزه می‌بینیم بسیاری از هنرمندان به فضاهای دیگر کشانده می‌شوند، به این خاطر است که کسی به آن‌ها محتوای فطری، قیمتی و تفکربرانگیز و فضاساز نمی‌‌‌دهد.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، حج تمتع، به عنوان یک تکلیف الهی بر مسلمانان مستطیع واجب شده و در این ایام همه ساله میلیون‌ها نفر از سرتاسر جهان برای ادای این فریضه الهی به سرزمین وحی مشرف می‌شوند‌. اما یکی از مسائلی که این فریضه‌الهی را بیش از پیش به جهانیان نشان می‌دهد و آنها را با مناسک حج آشنا می‌کند، مبحث تبلیغ این فریضه واجب الهی در قالب‌های فرهنگی و هنری است.  

با توجه به اینکه واقعه حج یکی از عظیم‌ترین اعمال دین است، امروز بسیاری از هنرمندان و فعالان فرهنگی کشور در سکوت از کنار این واقعه عبور می‌کنند؛ حال با توجه به همین موضوع و ضرورت پرداختن به آن، گفت‌وگویی را با عبدالحميد قديريان، یکی از هنرمندان و فعالان فرهنگی کشور داشتیم. او سال 1339 در تهران متولد شده است و بنا به علاقه خود به نقاشي در سال 1357 وارد دانشكده هنرهاي زيبا می‌شود. وی به دليل مسائل سياسي، جنگ و انقلاب فرهنگي پس از 10 سال در سال 1367 فارغ التحصيل شد و از سال 1360 به عنوان نقاش فعاليت حرف‌ه‏اي خود را در این عرصه آغاز کرد.

وی دو سال پیش در ماه مبارک رمضان نمایشگاهی با عنوان «آسمان حسین(ع)» برگزار کرد که محور آن، بررسی عاشورای حسینی از منظر «ما رأیت ألا جمیلا‌» حضرت زینب (س) بود؛ موضوع جالب این اتفاق این بود که، قدیریان همه این کار‌ها را با هزینه شخصی و بنا بر دغدغه‌های شخصی خود به انجام رساند و اثرگذاری این نمایشگاه به حدی بود که نظر بسیاری از علما را به خود جلب کرد و شبکۀ افق نیز مستندی از مراحل ایجاد آن را به نمایش گذاشت. این فعالیت و خدمت تا جایی ادامه پیدا کرد که مستند آسمان حسین در ایام اربعین حسینی (ع)، در «کنگره بین‎المللی لقاءالحسین» و در صحن اباعبدالله الحسین (ع) به نمایش گذاشته شد. در ادامه این گفت‌وگو را دنبال خواهید کرد:

* با توجه به آثار قبلی شما همچون مجموعۀ آسمان حسین(ع)، می‌توان شما را از جمله نقاشانی نامید که در آثارتان دغدغه انتقال مفاهیم دینی و آسمانی را دارید، از این‌رو آیا تاکنون شما به موضوع حج پرداخته‌اید و یا تمایلی به پرداختن به این موضوع در شما وجود دارد؟

در آغاز خدا را شکر می‌کنم که در راستای به تصویر کشیدن مفاهیم دینی تلاش کرده و در این فضا تنفس می‌کنم. واقعیت این است که خود را پیش خداوند شرمنده می‌دانم که چرا به قدر کفایت به موضوعات دینی توجه نداشته‌ام و کم ‌کاری کرده‌ام. خداوند مرا ببخشد و راه را برای تلاش بیشتر باز کند.

با موضوع حج چند تابلو در سال‌های گذشته کشیده‌ام که هر کدام به فراخور فضای فکری آن زمان، دارای ضعف‌ها و قوت‌هایی است. همانطور که می‌دانید، هنرمند نقاش تا تصویر موضوعش را نبیند، نمی‌تواند آن را بکشد؛ به همین دلیل، منظری که هنرمند از آن زاویه و ارتفاع به موضوع نگاه می‌کند، بسیار مهم است. بسیاری از مقولات دینی دارای یک جسم و یک روح هستند، مثلاً موضوعی چون حج دارای یک ظاهر و یک باطن است. کعبه در ظاهر، مکعبی از سنگ سیاه است و در باطن در راستای عرش الهی قرار دارد. یعنی برای یک هنرمند به اندازه فاصله بین عرش تا فرش منظر وجود دارد و او از هر ارتفاع و از هر زاویه‌ای نگاه کند، ابعاد جدیدی از مقوله حج را می‌تواند متوجه شود و به تصویر درآورد.

حج؛ اوج زیبایی یک اثر هنری از سوی تصویرگر عالم/ در ارائه محتوای فطری و تفکر برانگیز ضعف داریم

همیشه هنرمندان درصدد یافتن زبانی هستند تا بتوانند مخاطبان بیشتری برای خود جلب کنند. در نگاه دینی عامل مشترک بین انسان‌ها فطرت است، که در همه انسان‌ها وجود دارد و تغییرناپذیر و محو ناشدنی است؛ از این رو است که خداوند فطریات را دین قیم می‌خواند. با این مقدمه، اگر هنرمندی بخواهد به مناسک حج نگاه کند، می‌تواند آن مفهوم را بهتر درک کند و همچنین زبان مشترک میان آحاد مردم را درک و از آن الهام گیرد.

تمام انبیا آمدند تا فطرت انسان‌ها را بیدار کنند، آمدند تا نسبت به میثاقی متذکر شوند که در روز الست از ما گرفته شده است. حضرت ابراهیم (ع) به دلیل جایگاه والایی که داشت، این را می‌دانست که ممکن نیست پیامبران تا ابد برای بیدار کردن فطرت انسان‌ها نازل شوند، لذا از خدا خواست تا مناسک حج را به ایشان بیاموزد. حضرت ابراهیم(ع) که امام همه انسان‌هاست، این اعمال را از خدا درخواست کرد تا آموزه‌ای برای همه مردم باشد و با ورود به مناسک حج که از آیات الهی محسوب می‌شود، فطریات ایشان بیدار و شکوفا شود. به استناد آیه 30 سورة روم، دين قیم همان فطریات است. اعمال دینی همچون مناسک حج از شعبات دین است و باعث می‌شود اتصال ما با دین برقرار شود.

وقتی یک حاجی مناسک حج را انجام می‌دهد و در آن صحنه قرار مي‌گیرد، فطرتش بیدار مي‌شود. وقتی حاجی به دور خانه کعبه مي‌چرخد، به این فکر مي‌افتد كه چرا باید این کار را انجام دهد و معنی این طواف به دور خانه سنگی چیست؟ در حقیقت این رفتار او و سؤالاتی که از خود می‌کند، باعث می‌شود فطرتش بیدار ‌شود. وقتی طواف کننده می‌شنود که «مَثَل امام، مَثَل کعبه است»، با خود می‌گوید: یعنی من به دور امام طواف می‌کنم؟! یعنی اگر امام ظاهر شوند باید این رفتار را با ایشان داشت؟ سپس این سؤال برایش پیش می‌آید که مکه یعنی چه؟ و در جواب می‌‌‌شنود: یعنی دنیا، زمینی لم یزرع، زمینی غیر قابل کشت و زرع، به عبارت دیگر، حاجی در قالب هر مرحله از مناسک حج، لایه‌ای از فطرتش بیدار می‌‌‌شود و به این ترتیب رشد می‌کند و بالا می‌رود. فطریات او بیدار می‌شود و باعث می‌شود ناپاکی‌ها از روحیاتش زدوده ‌شود و به مرور نیز اخلاقیاتش اصلاح می‌شود. در روایات آمده که بعد از قرار گرفتن در صحرای عرفات، تمام گناهان حجاج ریخته و پاک می‌شود، پس وقتی حاجی به عرفه می‌رسد، اگر شک کند که بخشیده شده، شک او گناه است.

* شما به عنوان یک هنرمند دینی، منظر معرفتی زیبایی را نسبت به سفر حج مطرح کردید، آیا علاوه بر توجه به جنبۀ ظاهری حج، باید نسبت به جنبۀ معرفتی آن هم توجه ویژه داشت؟
‌ بله، دقیقاً همینطور است، حاجیان علاوه بر تقید شدید به جنبۀ دنیوی و ظاهری حج، باید معرفت حج را به دست بیاورند. وظیفه حاجی در عرفات صرفاً خواندن دعای عرفه نیست، او باید به امام (ع) خود معرفت پیدا کند. بیاموزد که باید مانند یک کوهنورد در عین حال که به ارتفاعات صعود می‌کند و بالا می‌رود، به سمت جلو نیز حرکت کند. آنقدر از قله بالا برود تا امام (ع) را بیابد و با ایشان همراه شود. حاجی‌ با پوشیدن لباس احرام، دنیا را کنار می‌گذارد و در صحرای عرفات، در پی معرفت امام (ع) و آرزوی وصال به اوست. خوشا به حال یاران حسین بن علی ع که در سال ۶۰ هجری در صحرای عرفات به امامشان معرفت پیدا نمودند و به وصالش رسیدند و با او همراه شدند و با شهادت به جوار رحمت حق پیوستند و حج را به گونه‌ی صحیح و کامل و غیر نمادین به اتمام رساندند.

حج؛ اوج زیبایی یک اثر هنری از سوی تصویرگر عالم/ در ارائه محتوای فطری و تفکر برانگیز ضعف داریم

خدا در قالب مناسک حج دریایی از مفاهیم و معارف نورانی و الهی را نشان می‌دهد، این کاری است که آرزوی تمام هنرمندان است، هنرمندان بسیار تلاش می‌کنند در کمترین فرم، بیشترین تأثیرگذاری و انتقال مفهوم را داشته باشند، کاری که خدا در ایام حج به زیبایی هرچه تمام‌تر آن را انجام داده و این یک اثر هنری و در اوج زیبایی از سوی تصویرگر عالم است.

‌*چرا امروزه کمتر هنرمندی پیدا می‌شود که رفتارهای خدا را ملاک عمل خود قرار دهد. به نظر شما مشکل کجاست؟
‌به‌طور کلی ما در معارف دینی و حضور آن در بطن زندگی با مشکلاتی مواجه هستیم. بارها مقام معظم رهبری این نیاز را با زبان فریاد و به طرق گوناگون و نزد اقشار مختلف مطالبه فرموده‌اند، اما گویا از سوی ما پاسخی نیافته‌اند و این باعث تأسف و شرمندگی ما است. امید است تا شاهد حرکتی جهادی برای رفع این مشکلات باشیم.

اعتقاد من این است که خداوند برای این انقلاب برنامه‌هایی دارد و هیچ یک از این کوتاهی‌های ما نمی‌تواند باعث توقف اجرای آن شود. برای همین، اینگونه مشکلات اگر با همّت جمعی و جهادی حل شود، پیش خدا سربلند هستیم، اما اگر چنین نشود و مسئولان، علما و مردم در حل اینگونه مشکلات همتی از خود نشان ندهند، خداوند در قالب صحنه‌های متعدد ما را مجبور به اصلاح می‌کند. به یاد داریم که فتنه 88 چقدر صحنه سختی بود، حال آنکه اگر درسی که خداوند در سال‌های گذشته به ما داده بود را فراگرفته بودیم، دیگر نیاز به تحمل این مقدار از مشکلات نبود.

برای درک معارف الهی باید فرهنگ‌سازی کنیم، به عنوان مثال، ما به آیات الهی توجهی نداریم و این در حالی است که خداوند در قرآن بارها از آیاتش سخن می‌‌گوید و نه تنها می‌خواهد آیاتش را بخوانیم و قرائت کنیم، بلکه از ما انتظار دارد تا آیاتش را تلاوت کنیم. تلاوت آیات یعنی رفتن در درون آیات و مطالعه آن و پیگیری سیر آن و اثر گرفتن از آن و اثر رساندن به دیگران، یعنی همان کاری که ماه در قبال خورشید انجام می‌دهد و خداوند می‌فرماید «والقمر اذا تلاها»، اما متأسفانه این فرهنگ قرآنی در میان ما مرسوم نیست، به همین دلیل است که دربارۀ موضوعات دینی، فقط به جسم آنها می‌‏پردازیم، لذا یکی از دلایل فاصله گرفتن جوانان ما از مباحث و موضوعات دینی همین است که مدام از ظواهر دین سخن می‌گوییم و روح و باطن دین را مطرح نمی‌کنیم، ‌مقولات دینی رابط بین اوج آسمان‌ها و عمق عالم هستند و این یک تعبیر کلیدی است، یعنی با موضوعات دینی می‌توانیم از عمق عالم به اوج آسمان‌ها برویم.

*مقدمات و پایه‌های رسیدن به معرفت دینی چیست؟
ما در بحث‌های دینی نیاز به یک سری مقدمات و پایه‌های قوی معرفتی و فرهنگی داریم، به عنوان مثال، چند نفر از ما باور داریم که خداوند مخلوقاتش را بر اساس یک نظام آفریده است؟ همه معتقدیم در عالم نظم وجود دارد، اما چند نفر از ما قائل هستیم که این نظم در یک نظام الهی شکل گرفته است، چقدر به این موضوع باور داریم؟ چقدر دست خدا را در وقایع اطرافمان می‌بینیم؟ چقدر در تصمیمات و رفتارهایمان خدا را مدّنظر قرار می‌دهیم؟ باید دربارۀ این پایه‌های معرفتی و فرهنگی در جامعه گفتمان شکل بگیرد.

اعتقاد دارم که اگر به جای مطرح کردن صرفا یک‌سری اعمال و بایدها و نبایدها، معارف ناب اهل‌بیت (ع) به هنرمندان گفته شود، بسیاری از هنرمندان علاوه بر مطالبۀ آن اعمال و بایدها و نبایدها، به فرماندهان تأثیرگذاری در عرصۀ دین و برای جبهۀ حق مبدل خواهند شد. اگر می‌بینید امروزه بسیاری از هنرمندان دارند به فضاهای دیگر کشانده می‌شوند، به این خاطر است که کسی به آن‌ها محتوای فطری و قیمتی و تفکر برانگیز و فضاساز نمی‌‌‌دهد، لذا دشمن ورود می‌کند و مطالب و خواسته‌های خودش را از طریق ایشان به جامعه ارائه می‌کند. گمان من این است که راه اصلاح این مشکل، احیا و رونق‌گیری «فرهنگ مطالبه معرفت اهل‌بیتی (ع)» در جامعه و در میان هنرمندان است.

captcha