به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، یحیی یثربی مفسر قرآن و استاد بازنشسته فلسفه در نامهای سرگشاده به سران قوای کشور نوشت: تبعیض آموزشی در سراسر جامعه ریشه دوانیده و اثر میگذارد. زیرا، دست یافتن به مشاغل و موقعیتهای عالی کشور در جذب ثروت و امکانات تاثیرگذار است و انباشته شدن قدرت و ثروت، روز به روز فاصله را میان طبقات بیشتر خواهد کرد. مشروح این نامه را در ادامه ملاحظه میکنید:
سلام علیکم؛
من همه ساله، هنگام نزدیک شدن آغاز سال تحصیلی جدید، نکاتی را درباره ی تبعیض آموزشی تذکر دادهام. اگرچه تاکنون اثری ندیدهام، بازهم بر خود لازم میدانم که تذکر بدهم؛ زیرا، آنچه از دست من برمیآید، همین تذکر است و بس! من که، نه در شورای انقلاب فرهنگی عضو هستم و نه در مراکز تصمیم گیری دیگر، چه میتوانم کرد، جز آن که بار دیگر فریادی برآورم که این راه و روش، از نظر شرع و عقل، راه و روش درستی نیست. به امید آن که روزی گوش شنوایی باشد.
یکی از هدفهای اصلی انقلاب اسلامی جامعه ما، دستیابی به عدالت اجتماعی بود. دریغا که در این چهار دهه، در ایجاد عدالت اجتماعی موفق نبودهایم. یکی از بارزترین نشانههای فقدان عدالت اجتماعی، پیدایش طبقات و تبعیض است. میبینیم که در جامعه ما همه چیز طبقاتی شده است و در همه طبقاتمان، نوعی رقابت و چشم و همچشمی در جهت افزونخواهی و برتری طلبی، آشکارا دیده میشود!
از مناطق مسکونیمان گرفته تا گورستانهایمان و از همه اینها دردآورتر آنکه آموزشمان نیز طبقاتی شده است! در کشوری که قانون اساسی آن، آموزش را از دوران ابتدایی تا متوسطه رایگان کرده و دولت را موظف به اجرای آن کرده است، و در نظامی که آموزش را برای همه انسانها ضروری و لازم میداند، با شرایطی روبرو هستیم که عدهای در اوج رفاه و با امکانات عالی تحصیل میکنند و در کنار آنان، عده ای دیگر در شرایطی بسیار ناگوار و با درد و رنج فراوان تحصیل کرده و حتی گروهی نیز از تحصیل باز میمانند.
مدارس دولتی با شرایط کذایی به طبقهای تعلق دارند و مدارس خصوصی و غیرانتفاعی با شرایط آنچنانی به طبقهای دیگر! از مهد کودک و پیش دبستانی گرفته تا ابتدایی و دبیرستان، در همه مقاطع، سایه شوم این تبعیض را مشاهده میکنیم.
مهد کودکها و پیش دبستانیهای باشکوه، به کودکانی تعلق دارند و بیرونقها به کودکانی دیگر! دبستانها و دبیرستانهای خوب به دانش آموزانی تعلق دارند و بیسامانها به دانشآموزان دیگر! در مدرسههای خصوصی گاهی چهارده، پانزده میلیون تومان از هر دانشآموز شهریه میگیرند که بسیاری از خانوادههای زحمتکش جامعهمان، در سراسر سال هم اینقدر درآمد ندارند. یعنی، در برخی مدرسهها برای ثبت نام دانشآموز، بیش از هزینه زندگی یکساله خانوادههای زحمتکش شهریه پرداخت میشود! گردانندگان این مدارس با چندین بهانه از مردم پول میگیرند، از جمله:1- تربیت اسلامی بچهها (که تاکنون نتیجهای از آن ندیدهایم )، 2- آموزشهای جنبی و تکمیلی (که تعلق به طبقه خاص دارند و عامل تبعیضند)، 3- تقویت علوم انسانی (که از این بابت نیز تاکنون اثری مشاهده نشده است)،
مبالغ دریافتی مدارس غیردولتی نیز متفاوت است. همه آنان شهریههای مصوب را میگیرند، اما برخی به نسبت شرایط خود، مبلغی را هم به عنوان آموزشهای تکمیلی و جنبی و تهیه وسایل کمک آموزشی از مردم میگیرند و برخی از این مدارس که به مقامات سیاسی تعلق دارند، علاوه بر این دو رقم، مبالغی هم به عنوان کمک می توانند دریافت کنند که رقم این کمکها میتواند بسیار بالا باشد، زیرا پولدارهای جامعه میخواهند فرزندانشان از همان دوران تحصیل با مقامات کشور در ارتباط باشند!
من به مناسبت آغاز سال تحصیلی به مسئولان جامعه، از سران قوای سه گانه تا مسئولان مستقیم آموزش و پرورش و آموزش عالی یادآور میشوم که اگر واقعا بنده خدا و پیرو اهل بیت (ع) هستند، در رفع این تبعیضها بکوشند؛ همه مدارس را دولتی کرده، شرایط آنان را یکسان و هماهنگ نمایند. اگر قرار است کودکان و نوجوانان و جوانان این سرزمین تحت تربیت اسلامی قرار بگیرند، چرا همه آنان، یکسان و برابر به صورت اسلامی تربیت نشوند؟ آیا فقط مسلمان مومن و معتقد بودن گروهی که در اقلیت هم قرار دارند، کافی است؟ چرا علوم انسانی را کامل و سراسری و همگانی تقویت نکنیم؟ آیا تقویت علوم انسانی در میان جمع نه چندان بزرگی از جمعیت کل این کشور میتواند دردی را درمان کند و راه به جایی ببرد؟ و اگر قرار است از امکانات جنبی و تکمیلی استفاده شود تا فرزندان این سرزمین رو به پیشرفت و تکامل بروند، چرا همه آنها از این امکانات برخوردار نشوند و چرا همه آنها رو به پیشرفت و تکامل نروند؟
اگر بودجه دولت برای این امر کافی نباشد، همین افراد خیرخواهی که برای مدرسه خودشان کمک های هنگفت جذب می کنند، این کمکها را به سوی مدارس دولتی سوق دهند تا همه بچههای ایران از تربیت اسلامی و آموزشهای جنبی و تکمیلی به طور برابر بهره مند شوند.
بدیهی است که اگر ما مردم را به هزینه کردن در جهت رفاه و بهره مندی همه فرزندان جامعه دعوت کنیم، بهتر از آن است که آنان تنها در جهت رفاه فرزندان خود هزینه کنند. زیرا کمک به همگان ناشی از ایمان و ایثار است و نتیجه آن نیز، رفع تبعیض و استقرار عدالت اسلامی است، اما هزینه کردن هرکس برای فرزندان خودش، نشانگر خودخواهی و خودبینی بوده و عامل تبعیض و ستم در زمینه تحصیل و تربیت میباشد. بنابراین، بر آن کوشیم تا زمینه خیرخواهی و ایمان و ایثار مردم را فراهم سازیم و از خودبینی و خودخواهی و ایجاد تبعیض و ستم دورشان کنیم.
معمولاً بهانه مسئولان برای توسعه مدارس پولی، ناکافی بودن بودجه وزارت آموزش و پرورش است! بدیهی است که نخست باید گفت چرا آموزش و پرورش بودجه کافی نداشته باشد؟ در حالی که میتواند از هزینه های خود در موارد دیگر بکاهد! از هزینه سفرهای بیجا گرفته تا هزینه پژوهشگاهها و مراکز دیگری که بودجههایشان معمولا رانتی میباشد!
آموزش و پرورش میتواند غیر از کمکهای مردمی، از کمک مراکز توانایی چون بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی(ع)، حضرت معصومه(س)، شاه عبدالعظیم(ع)، شاهچراغ(ع) و سایر زیارتگاهها و بسیاری مراکز دیگر کمک بگیرد.
متاسفانه این تبعیض آموزشی در مرحله کنکور نیز جوانان را به دو طبقه «محروم» و «برخوردار» تقسیم کرده است. عده ای امکاناتی دارند که میتوانند به کلاس های گرانقیمت کنکور رفته، از یاری مشاوران مختلف بهره بگیرند و انواع و اقسام تستها و آزمونها را پشت سر بگذارند و با دست پر وارد جلسه کنکور شوند. در صورتی که فرزندان طبقات محروم به چنین امکاناتی دسترسی ندارند. در یک خانه کوچک، در میان سایر اعضای خانواده درس خوانده و با همان معلومات دبیرستانی، بدون هیچگونه تست و تجربه و یا مشاور و راهنما به جلسه کنکور وارد میشوند. در نتیجه، بیشتر پذیرفته شدگان عملاً به طبقات مرفه و برخوردار تعلق دارند.
سپس، نوبت ورود به دانشگاه می رسد. با تاسیس مراکز پولی، همانند دانشگاه آزاد، سپس پیام نور، آنگاه دانشگاههای غیرانتفاعی و اینک پردیسهای خودگردان درها به روی فرزندان طبقات مرفه باز شده و از آنان استقبال میشود تا در هر رشته و مقطعی که میخواهند – چه با استعداد و چه بیاستعداد – درس بخوانند. در حالی که فرزندان محروم جامعه تنها به جرم عدم توانایی برای پرداختن چنین هزینه های هنگفتی، از ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر باز میمانند. در نتیجه، مشاغل بالای جامعه نیز در اختیار همین طبقات مرفه قرار میگیرد و فرزندان طبقات محروم به خاطر نداشتن تحصیلات عالی از مشاغل مهم محروم میمانند. این تبعیض و ستم طبقاتی در سراسر جامعه ریشه دوانیده و اثر میگذارد. زیرا، دست یافتن به مشاغل و موقعیتهای عالی کشور در جذب ثروت و امکانات تاثیرگذار است و انباشته شدن قدرت و ثروت، روز به روز فاصله را میان طبقات بیشتر خواهد کرد.
از سه قوه محترم این نظام مقدس، با تاکید تمام خواستارم که این مشکل را جدی بگیرند و دستکم به عنوان یک درد مطرح کنند، شاید زمانی عده ای به فکر درمان این درد بیفتند. باید به این نکته توجه داشت که تحمل درد همگانی، آسان تر از تحمل درد ناشی از تبعیض است.
با احترام
دکتر سید یحیی یثربی
شهریور ماه 1396