بچه‌های شهدای مدافع حرم امروز خندیدند
کد خبر: 3643112
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۵

بچه‌های شهدای مدافع حرم امروز خندیدند

گروه جامعه: جشن تولد نمادین بچه‌های شهدای مدافع حرم استان تهران و البرز امروز طی مراسمی شاد و دلنشین برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) برخلاف تصور معمول و برنامه‌های کلیشه‌ای تجلیل از شهدا که با غم و اندوه و گریه همراه است، امروز طی مراسمی شاد و پر از سرور اولین پویش مردمی جشن تولد فرزندان شهدای مدافع حرم در سالن اندیشه حوزه هنری تهران برگزار شد.

در این مراسم شاد که تعدادی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم استان تهران و البرز به همراه فرزندان زیر 12 سال خود حضور داشتند، هنگام ورود کودکان به سالن بادکنک‌هایی که به اشکال مختلف ساخته شده بود به همراه پرچم کشورمان به آنها هدیه شد.

فضای سالن نیز که در آن به صورت مداوم سرودهای شاد پخش می‌شد نه تنها سیاه‌پوش نشده بود بلکه با بادکنک‌های رنگی تزئین شده بود و همسران و فرزندان شهدای مدافع حرم پس از شنیدن آیاتی از کلام‌الله مجید و سرود ملی کشورمان شاهد هنرنمایی گروه سرود مشکوه از سپاه البرز بودند.

بچه‌های شهدای مدافع حرم امروز خندیدند

در ادامه این مراسم شاد و برخلاف برنامه‌های معمول که یک روحانی یا مسئول برای سخنرانی به روی سن می‌رود، یک روحانی جوان با لباس روحانیت روشن و در حالی که پرچم ایران را با شادی تکان می‌داد از میان جمعیت به روی سن رفت و از بچه‌ها خواست که همه کنار هم در مقابل سن جمع شوند و در ادامه با دو عروسک که یکی خرگوش بود و دیگری شیطان که دو چهره داشت بسم‌الله گفتن قبل از خوردن غذا، درست غذا خوردن، گول شیطان را نخوردن، شیطان را از خود دور کردن، به پدر و مادر احترام گذاشتن و رعایت کردن حجاب را با جملاتی شاد و کودکانه به بچه‌ها یاد داد.

اوج هیجان این مراسم وقتی بود که عمو پورنگ و امیر محمد به جمع خانواده‌های شهدای مدافع حرم آمدند و با هم سرود پرچم را در حالی که بچه‌های شهدای مدافع حرم از شادی بالا و پایین می‌پریدند همخوانی کردند.

عمو پورنگ و امیر محمد برای بچه‌ها مسابقه هم برگزار کردند و در ادامه نامه سردار سلیمانی به فرزندان شهدای مدافع حرم خوانده شد، در پیام سردار سلیمانی به فرزندان شهدای مدافع حرم آمده است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا (سوره مبارکه احزاب آیه 23)

سلام خداوند بر مردان صاحب عملی که عمل مخلصانه آنان فوق کل اعمال بود. همانطور که فرمود: «فوق کل برّ برّ حتی یقتل الرجل فی‌سبیل‌الله فلیس فوق برّ».

بوسه عطر خلقت بشریت فاطمه اطهر نذر گونه‌های اطفال در عطش بوسه پدر مانده شهدا. سلام بر قطرات اشکی که همچنان رحمت الهی، زمین خشک امتی را سیراب و سرسبز از معنویت نمود و ساکنان زمین را از ظلمت و وحشت نجات داد.

سلام بر شموس طالعه ملتی که در وحشت تاریکی تکفیر طلوع کردند و زمین را از ظلم و تحجر رهایی بخشیدند. سلام بر ابدان مطهر به جا مانده‌ای که نه در قلب بلکه قامت رشیدشان در چشمان هزاران مشتاق در انتظارشان به خاک سپرده شده است.

مدافع حرم نامی زیبا نه فقط از تبار قافله‌سالار در طوفان گرفتار شده کربلا بلکه تکرار خود قافله کربلا است.

عباس‌ها و علی‌اکبرهایی که دور حرم خواهر حسین چرخیدند و چه زیبا جان خود را در راه آن فدا کردند. عون و جعفرهایی که پیش‌پای مادرها قربانی شدند.

این بار عمه سادات، حرمش وسعت یافته بود و در زیر خیمه او ملت‌هایی وحشت‌زده جای گرفته بودند، شمشیرهای تیز شده و حرمله‌های گلونشانه گرفته و تیغ‌های تیزی که بر حنجره‌ها می‌لغزید و جوی خون از گلوها جاری می‌شد. یک بار دیگر همه به خیمه عمه پناه بردند اما نه کودکان حسین بلکه ملتی به او پناه برده بودند.

اینجا جوانان و مردانی سینه‌ها را سپر کردند و به دفاع از حریم حرم بانویی برخاستند که میلیون‌ها انسان جان خود را در پناه جان او قرار داده و زیر خیمه‌اش توسل یافته بودند.

انگار یک بار دیگر همان‌گونه که قرآن در تاریکی‌ها نزول کرد و لیلة‌القدر را پدید آورد و خداوند به پاس این نزول آن شب را برتر از هزار ماه دانست، این‌ بار نزول دیگری برای نجات انسان‌ها صورت گرفت و سوره‌ای از نور برخاسته از نور قرآن به نام سوره مدافعان حرم نازل شد که حرف حرف و سطر سطر آن خون‌های پاکی بود که بر زمین جاری شد و تصویر آن این نقش را در آسمان‌ها رسم کرد. مدافع حرم بابی را در بهشت بدین نام گشودند و مکتبی را برای همه آزادگان بنیان گذارند.

خواهران و مادرانم، فرزندان عزیزم، پدران و برادرانم؛ عزیزان شما، مدافعان حریمی شدند که در جلوی چشمان میلیاردها انسان، چندین هزار زن جوان به اسارت تیغ و تجاوز برده شد و صدها هزار انسان بی‌گناه یا با تیغ جهل تکفیر سر بریده شدند و یا در آتش جهل انفجار آنان سوزانده و پاره پاره شدند. بلایی که وحشتناک‌تر از هر بلایی عالم اسلامی را فرا گرفت و جهان اسلام را داغ‌دار نمود و بر بالای بخش مهمی از خانه‌ها علم عزا برافراشته شد.

فتنه‌ای برخواسته از کینه یهود و حاکمان ستمکار آمریکا با کمک تکفیریان در عالم اسلامی به وقوع پیوست.

انگار خداوند لبیک به تمام فریادهای بدون جواب مانده «هل من ناصر ینصرنی» مظلومین تاریخ را در قامت فرزندان ملت ایران به ودیعه گذارده بود و آنها را منتخب این دوران سخت قرار داده و نشانی خاص برای آنها انتخاب کرد تا یک بار دیگر کربلا و همه اهداف سالار آن برای همه آزادگان تاریخ تجدید شود و این راه به نام مدافعان حرم نام‌گذاری شد، راهی که از خاک تا افلاک کشیده شده است.

مدافعان حرم فقط مدافعان خاک نیستند بلکه مدافع حریم حرمت انسانیت هستند. اگر آنان تن به بلا نداده بودند و جان خود را سپر جان‌ها نکرده بودند آنچنان مصیبتی این کره خاکی را فرا می‌گرفت که غیر از مصیبت کربلا همه مصیبت‌ها به فراموشی سپرده می‌شد.

آنان با قبول اشک غم بر گونه‌های زنان و فرزندان و عزیزان خود، در جاری شدن جوی خون، اطفال، جوانان، زنان و مردان عالمی جلوگیری کردند و بذر غیرت ایرانی را همراه با معنویت علوی در سرتاسر جهان افشاندند و دنیا را به تماشای خود کشاندند و به همه زنان، مردان و جوانان این جامعه عزت بخشیدند. امروز نه فقط ملت سرافراز و قدرشناس ملت ایران خود را مدیون جانبازی فرزندان شما می‌داند، بلکه نام فرزندانتان آشنای همه مظلومان منطقه است و همچون فرزندان‌شان آنان را قدر می‌دانند.

چه صحنه‌های زیبایی از عزای مردم عراق و سوریه در عزای فرزندان شما دیدم و چه اشک‌هایی بر گونه‌های ناشناخته مادرانی جاری شد که خود را مادر شهیدان ما می‌دانستند.

لبخند نجاتی که آنان بر لبان کودکان در محاصره آمرلی، نبل و الزهرا، فوعه و کفریا، دیرالزور و حلب، فلوجه، بلد و موصل نشاندند با هیچ قلم و بیانی قابل تصویر و تصور نیست، همه و همه اینها به برکت مردی که بر بالای قله همت بلند ملت ایران ایستاده است و همه را به راه عزت و معنویت رهنمون می‌کند، رهبری که امام را به حق در قامت خود نمایان ساخته است. کلمات ناقص خود را با این جمله کامل امام «رضوان‌الله تعالی علیه» پایان می‌بخشم، که فرمود:‌ «آنها چه می‌کنند و ما چه؛ بهتر است دم فرو بندم و خاضعانه و خاشعانه عرض کنم: السلام علیک یا خاصه اولیاء‌الله».

و در نهایت کیک تولد این جشن تولد نمادین بریده شد. جشن تولد یک زندگی جدید و سخت؛ زندگی بدون پدر اما زیر سایه محبت خداوند. زندگی جدید برای بچه‌هایی که امسال بدون پدرانشان به مدرسه خواهند رفت و اگر معلمی از آنها بپرسد شغل پدر شما چیست ...

ای کاش هیچ معلمی این را نپرسد.

captcha