به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، نشست «غواصان لشکر نصر عملیات والفجر8»، به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس، صبح امروز،28 شهریورماه، در تحریریه خبرگزاری ایکنا خراسان رضوی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، سیدهاشم میربمانی، یکی از غواصان لشکر نصر در عملیات والفجر8، در خصوص این عملیات، گفت: لشکر نصر از چند واحد مختلفی تشکیل شده است که شامل تدارکات، تسلیحات و واحد اطلاعات عملیات میشود.
وی ادامه داد: مأموریت واحد اطلاعات عملیات، شناسایی و رصد دشمن قبل از عملیات و در حین عملیات، راهبری نیروها بود و بعد از عملیات در صورت شهید شدن فرمانده، این نیروها به طور موقت فرماندهی را برعهده میگرفتند.
میربمانی با اشاره به اینکه قبل از انجام عملیات دو مرحله انجام میشود، افزود: این دو مرحله شامل دیدهبانی و گشت است که در مرحله گشت، نیروهای واحد اطلاعات عملیات نزدیکترین مسیرها را به دشمن شناسایی کرده و بررسی میدانی انجام میدهند.
وی اظهار کرد: تمام افرادی که در واحد گشت فعالیت میکردند، در معرض خطر اسارت و شهادت قرار داشتند زیرا باید در عمق خط دشمن با حضور فیزیکی خود نفوذ پیدا میکردند.
این رزمنده ادامه داد: به دلیل حساسیت کار شناسایی واحد اطلاعات عملیات، سختگیری زیادی در مورد این نیروها انجام میشد زیرا این افراد باید مسیر را درست بررسی میکردند و سایر نیروها را به این مسیرها هدایت میکردند به همین دلیل باید کل مسیر را میرفتند و جزئیات را به طور کامل ثبت میکردند.
میربمانی بیان کرد: شعاری در بین فرماندهان و بچههای واحد بود که هر چه قبل از عملیات عرق بیشتری ریخته شود و دقت بیشتری صورت گیرد، خون کمتری ریخته میشود.
وی با اشاره به 21 امتیاز ویژه عملیات والفجر 8، عنوان کرد: اگر بخواهیم چند نقطه نورانی در دفاع مقدس را معرفی کنیم، یکی از این نقاط نورانی، عملیات والفجر 8 است، آن هم به دلیل وضعیت جغرافیایی خاص و معنویت آن است.
محمدحسین یساقی، یکی از فرماندهان لشکر نصر در عملیات والفجر 8 در ادامه، عنوان کرد: ما در شرایط جنگی هیچگاه از نظر تجهیزات با دشمن برابری نمیکردیم چراکه دشمن هر تجهیزاتی که از دست میداد، به راحتی جایگزین میشد؛ مثلا ایتالیاییها دو میلیون مین برای کمک به عراقیها به جنگ آورده بودند.
وی تصریح کرد: دشمن در عملیات والفجر 8 از نظر تولید سلاح جنگی خود را آماده کرده بود در حالی که ما در سختترین شرایط توانستیم زیرساختهایی برای خود بسازیم.
یساقی ادامه داد: کل انقلاب، انقلاب فرهنگی و ارزشی است که از عاشورا و غدیر نشأت میگیرد و زنده و پویا بودنش برگرفته از فرهنگ عاشورایی است.
وی تصریح کرد: در شب عملیات غواصی، دعای کمیل پخش میشد و احتمال اینکه کوسه در آب وجود داشته باشد بود اما بچهها با جان و دل به سمت آب برای غواصی میرفتند.
یساقی با اشاره به توسل به ائمه(ع)، عنوان کرد: توسلات به حضرت زهرا(س) موجب میشد که رزمندگان با جُثه کوچک و ضعیف خود به مقابله با دشمن بپردازند.
وی افزود: امر معروف و نهی از منکر در جبهه به صورت دوستانه انجام میشد و افراد به دلیل کمبود تجهیزات بیشتر از ظرفیت ایمان، خواندن نماز شب و توسل به ائمه(ع) استفاده میکردند.
یساقی بیان کرد: ما در آموزش غواصی قرنطینه بودیم، مثلا یادم میآید که عینکم شکسته بود و میخواستم برای تعمیر آن به اهواز بروم اما نمیشد چراکه 30 روز در قرنطینه دوره آموزشی تحت فشارهای سخت بودیم به گونهای که نمیتوانستیم در قالب نامه و یا تلفنی با اعضای خانواده خود ارتباط داشته باشیم.
در ادامه این نشست، جواد عبداللهی، یکی دیگر از غواصان لشکر نصر در عملیات والفجر 8 با اشاره به اینکه در اولین اعزام خود به جبهه در سال 1362، 16 سال داشته است، بیان کرد: رزمندگان در واحد اطلاعات عملیات به سختی گزینش میشدند؛ در آن زمان شهید خزائی که یکی از فرماندهان در لشکر نصر بود، در جمع ما گفتند: «هر کس به این واحد میآید راه برگشتی ندارد من با وجود این شرایط انتخاب کردم که در این واحد بمانم».
وی ادامه داد: آموزشهای واحد اطلاعات عملیات آنقدر سخت بود که تمام عضلاتم گرفته بود به گونهای که نمیتوانستم نماز
بخوانم. بعد از تمرین آموزشی شهید خزائی به ما گفتند: «هر
کس میخواهد بماند و هر کس میخواهد سوار اتوبوس بشود و برود؛ آنجا بود که متوجه شدیم این 48 ساعت تمرین آموزشی سخت برای گزینش نیروها بود».
عبداللهی اظهار کرد: بعد از پایان دوره آموزشی، دوره قرنطینه رزمندگان آغاز شد که در آنجا فقط یک بار ما را به اهواز بردند تا مکالمه تلفنی کوتاه با خانوادههایمان داشته باشیم و از ما خواستند
که در مورد موقعیت و عملیات صحبتی نکنیم.
این رزمنده در ادامه گفتههای خود در خصوص شب عملیات غواصی، عنوان کرد: ما تیمهای دو نفرهای بودیم که یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ پا میزدیم؛ داخل آب که بودیم آنقدر آب وارد دهانم شد که حالت
تهوع به من دست داد و برای اینکه صدایی از من شنیده نشود سرم را زیر آب میکردم تا آب دهانم خارج شود.
وی ادامه داد: در طول مسیر خیلی خسته شده بودم و دعا میکردم که زودتر به آن طرف
اروند برسیم؛ وقتی دستم شن ساحل را لمس کرد، فکر کردم آب ما را برگردانده است و به همرزم خود گفتم ما برگشتیم؟ او گفت اینجا هم شوخی میکنید؛ عراقیها رو به روی ما هستند آن لحظه
خیلی خوشحال شدم چون از رسیدن به آن طرف اروند ناامید بودم.
در ادامه، محمد گلمحمدی، یکی دیگر از غواصان لشکر نصر در عملیات والفجر 8 گفت: اولین بار در سال 1361 به عنوان امدادگر به جبهه اعزام شدم و در عملیات والفجر 3 و 4 شرکت داشتم؛ سه بار در جبهه حضور پیدا کردم و آخرین اعزام من سال 1364 بود که به عنوان غواص در لشکر نصر در عملیات والفجر 8 بودم.
وی تصریح کرد: بعد از عملیات والفجر 4 یکی از دوستانم به من پیشنهاد کرد که دوباره به جبهه بروم و به من گفت قرار است به مکان باصفایی برویم و بعد از کمی شوخی با یکدیگر تصمیم گرفتم دوباره به جبهه اعزام شوم.