به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مقاله «بررسی تطبیقی کارکرد سیاق در المیزان و التفسیر الحدیث در ارزیابی روایات» به قلم رسول محمدجعفری، استادیار گروه قرآن و حدیث دانشگاه شاهد و مرتضی اوحدی، دانشآموخته کارشناسی ارشد این دانشگاه در شماره دوم از دوره دوم نشریه علمی – پژوهشی مطالعات فهم حدیث به رشته تحریر در آمد.
در چکیده این مقاله میخوانیم: یکی از قرائن مقالیه برای فهم آیات قرآن توجه به سیاق آنها است. از این مهم در دو تفسیر: المیزان تألیف علامه طباطبایی و التفسیر الحدیث نگاشته محمدعزت دروزه فراوان استفاده شده است. علامه طباطبایی سیاق آیه را گویاترین دلیل برای فهم مقصود آیه میداند و به باور دروزه در صورتی که در سیاق یکسان آیات دقت نشود، اختلال در فهم صحیح، تدبر و احاطه به حقیقت اهداف قرآنی را موجب خواهد شد.
از این روی هر دو مفسر از سیاق آیات برای کارکردهای متنوع تفسیری استفاده کردهاند. از آنجا که روایات در این دو تفسیر کاربردهای گوناگونی داشته و مؤلفان نیز آنها را یکسر صحیح ندانستهاند، لذا بهوفور اخبار را بر سیاق آیات قرآن عرضه کردهاند و مجموعا با توجه به سیاق، هشت دسته روایت را ارزیابی کردهاند. در این بین چهار دسته روایت به طور مشترک در هر دو تفسیر، دو دسته تنها در المیزان و دو دسته نیز صرفا در التفسیر الحدیث بر اساس سیاق آیات بررسی و تحلیل شدهاند. در این کاویدنها پارهای از روایات با سیاق رد و پارهای دیگر تأیید گردیدهاند، البته گاه نیز روایت در خدمت تأیید سیاق آمده است.
در ادامه این پژوهش به کارکردهای سیاق در المیزان اشاره شده و آمده است: علامه طباطبایی از 14 کارکرد سیاق بهره برده است که عبارت از: بیان احکام شرعی، تاریخگذاری آیات، تبیین مبهمات، تبیین مفهوم آیات، تبیین و تعیین معنای واژگان، تعیین مخاطب، تقیید مطلقات، تناسب آیات، تبیین قواعد ادبی، نقد و اختیار آرای تفسیری، اختیار قرائت، اختیار مرجع ضمیر، نقد و تأیید روایات، تعیین نوع روایت با سیاق هستند.
نویسندگان در این مقاله به کارکردهای مختلف سیاق در التفسیر الحدیث نیز اشاره کردهاند که در این تفسیر دستکم 12 کارکرد داشته است که از این میان میتوان به کارکردهایی چون: تبیین مفهوم آیات، تبیین معنای واژگان، تبیین مرجع ضمیر، کشف تناسب آیات، تاریخگذاری آیات، تعیین مخاطب، رد آرای کلامی، تبیین قواعد ادبی، اختیار قرائت، رد و اختیار آرای تفسیری، رد و تأیید روایات و فهم اعجاز بیانی قرآن اشاره کرد.
نگارندگان در ادامه به کارکرد سیاق در این دو تفسیر در ارزیابی روایات پرداخته و مینویسند: یکی از کارکردهای سیاق در دو تفسیر المیزان و التفسیر الحدیث، بررسی و تحلیل مضمون روایات مرتبط با آیات است؛ به طوری که گاه روایاتی با سیاق آیات تأیید و گاه نقد شدهاند. دیدگاه مشترک هر دو مفسر در نقادی روایات، وجود پدیده جعل و تحریف در روایات است، علامه طباطبایی معتقد است: كسی كه با دقت در روایات تفسیری تدبر نماید، تردید نخواهد داشت که اخبار جعلی در میان آنها فراوان است، اقوال متناقض به یک صحابى یا تابعى بسیار نسبت داده شده است. در میان این روایات قصص و حكایاتى كه قطعا دروغین است، اسباب نزول و ناسخ و منسوخى كه با سیاق آیات وفق نمیدهد، بسیار دیده میشود. به باور دروزه نیز در باب روایات و اقوال تسامح فراوانی صورت پذیرفته و نباید آنها را پیش از بررسی و پالایش متنی، سندی، مطابقی و مقایسهای، قضایای مسلمی در نظر گرفت.
به باور نویسندگان، بررسی دقیق و گسترده سیاق در دو تفسیر مزبور نشان میدهد که علامه طباطبایی با بهرهگیری از سیاق آیات به ارزیابی شش دسته از روایات پرداخته که عبارتند از: روایات تاریخگذاری آیات، روایات تفسیری، روایات جری و تطبیق، روایات سبب نزول، روایات ناسخ و منسوخ و روایات تحریف قرآن، دروزه نیز با بهرهگیری از سیاق آیات به ارزیابی شش دسته روایت پرداخته که عبارت از: روایات تاریخ گذاری آیات و سورهها، روایات جری و تطبیق، روایات تفسیری اهل سنت، روایات جمع قرآن، بهرهگیری از روایات مؤیّد سیاق و روایات سبب نزول هستند.
مؤلفان مقاله معتقد هستند با حذف مشترکات، مجموعاً در دو تفسیر هشت دسته روایت با بهرهگیری از سیاق بررسی و ارزیابی شدهاند: روایات تاریخگذاری آیات، روایات تفسیری، روایات جری و تطبیق، روایات سبب نزول، روایات ناسخ و منسوخ، روایات تحریف قرآن، روایات جمع قرآن، بهرهگیری از روایات مؤیّد سیاق. در این میان چهار دسته اول را هر دو تفسیر بدان توجه داشتهاند، از دسته پنجم و ششم تنها در المیزان سخن به میان آمده است و دسته هفتم و هشتم صرفاً در التفسیر الحدیث مطرح شده است.
در ادامه این پژوهش نمونههای هر یک از موارد فوق در دو تفسیر گزارش شده است؛ برای نمونه ارزیابی روایات مکی و مدنی با توجه به سیاق در هر دو تفسیر وجود دارد که در این زمینه مثالهایی از جلد 9 صفحه 76 تفسیر المیزان و جلد 3 صفحه 414 التفسیر الحدیث ارائه شده است. همچنین مثالهایی برای مواردی که تنها در المیزان و التفسیر الحدیث بدان پرداخته شده نیز آمده است.
یادآور میشود، این مقاله پژوهشی، مستخرج از پایاننامه کارشناسی ارشد مرتضی اوحدی به راهنمایی رسول محمدجعفری، استادیار گروه قرآن و حدیث دانشگاه شاهد است.
علاقهمندان به مطالعه بیشتر مقاله میتوانند اصل مقاله را از
اینجا دریافت کنند.