به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) نشست «طلبه طراز انقلاب اسلامی» عصر امروز 29 شهریورماه با حضور طلاب حوزههای علمیه شهر تهران در موسسه فرهنگی شهدای هفتم تیر برگزار شد. در این نشست، آیتالله علیاکبر رشاد، رئيس شورای حوزههای علمیه استان تهران به تشریح زوایای طلبه طراز انقلاب اسلامی پرداخت و اظهار کرد: عنوان این جلسه «طلبه طراز انقلاب اسلامی» است. اگر بخواهیم این عنوان را تحلیل مفهومی کنیم، چهار واژه این ترکیب را ساختهاند. اول واژه طلبه است. طلبه به معنای انسان جستوجوگر و پرسندهای است که پیوسته در جستجو برای به چنگ آوردن سه عنصر معرفت، معنویت و مهارت است. وی افزود: کلمه طراز 10 معنی دارد مانند شاخص، نگارگر، نقاش و زیورگر. طلبه طراز انقلاب اسلامی انسان پرسشگر و پژوهشگری همراه و همسو و هم افق انقلاب اسلامی است. سومین کلمه «انقلاب» است. در آستانه دیدار اخیر با رهبر انقلاب حقیر مفهوم انقلاب را یک ساعت تحلیل کردم. قیاس آن با واژگانی دیگر مثل نهضت، جنبش و خیزش و تفاوتهای این مفاهیم را عرض کردم. از جمله تفاوتها این بود که انقلاب در معنای اعلا و برین خود یک حادثه نیست بلکه یک برآیند و یک فرآیند پیوستهِ پویا و ایست ناپذیر است.
وی ادامه داد: انقلاب، برآیند و ثمره سعی و تلاش نسلهاست. برآمد فوارههای قدکشیده از خون پاک شهیدان که طی نسلها فرو ریخته است و اینک آن خونها در قامت لالههای دلکش سر بر آورده است. در قالبهایی چون معرفت، حرّیت، آزادی و ... . آنچه ما به آن انقلاب میگوییم پدیده و حادثه نیست. قیام لحظهای است اما انقلاب تمام شدنی نیست. انقلاب وقفه پذیر نیست، بالنده و رونده و پوینده است. انقلاب هم برآیند است و هم فرآیند. این انقلاب، اسلامی و برآمده از اسلام ناب است؛ نه اسلام سازش، نه اسلام عافیت، نه اسلام تک بُعدی و نه اسلام رحمانی. اسلامِ جامعیت است. اسلام جامع نگرِ جامعهگرِ دنیاگرِ آخرتگرا. دنیاگر است اما دنیاگرا نیست. اهداف آن روی در آخرت دارد. طلبه طراز انقلاب اسلامی یعنی این.
آیتالله رشاد در ادامه به بحث تحول در حوزههای علمیه اشاره کرد و گفت: آرمان تحول آرمان دیرینهای است. نسل ما با این آرمان تنفس کرده و زیسته است. نیم قرن است آرمان نسل اصلاحگر حوزه علمیه است. اما باید توجه داشت که این آرمان از دو چیز رنج میبرد: اول فقدان نظریه منسجم آشکار و دوم، عدم تبدیل این نظریه به نظام. تا زمانی که سلبیّات و آفات را بر میشماریم هنوز در مقدمات هستیم. آنگاه که به سوی مثبِتات رویآور شویم وارد مرحله جدیدی شدهایم. تا زمانی که به بازگویی سلبیّات میپردازیم هنوز در اول راهیم و نتوانستهایم آرمان تحول را به یک نظریه منسجم فنی تبدیل کنیم.
وی خاطر نشان کرد: اینکه میگویم از آسیب شناسی حوزه باید عبور کنیم به این معنا نیست که آسیب شناسی تمام شده است. همه اینها باید در قالب نظریه تبلور پیدا کند. البته خود نظریه هم انتزاعیات است و تا زمانی که در قالب نظام سامان نیابد نمیتواند وارد مرحله عمل بشود. مختصری این کار انجام گرفته است. در کتاب نظام آموزش پروش مآل 180 آسیبی که میشود گفت را طبقه بندی کردهایم. خیلی از آسیبها را نمیشود گفت و باید حل کرد.
وی در پایان به یکی از این آسیبها اشاره کرد و یادآور شد: هنوز طلبههای ما روزآمد و کارآمد نشدهاند. اگر شد، میشود طلبه طراز انقلاب اسلامی. طلبه ما روزآمد نیست، غالبا در این روزگار زندگی نمیکند و به خود آگاهی تاریخی دست نیافته است. ما باید میراث معرفتی بازمانده از سلف را خلاقانه بازشناسی، بازآرایی و باز ارائه کنیم ولی در ظرف زمان، تا دست پروردگان حوزه به طلابی روزآمد و کارآمد بدل شوند. ما باید اجتهاد را متحول کنیم ولی با مبانیای که سلف ساختهاند. باید اجتهاد را تخصصی کنیم. اگر بخواهیم اجتهاد را تخصصی کنیم باید علوم انسانی را با فقه درآمیزیم.