به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، نشست «بررسی وضعیت ناشران و تاثیرگذاری آن بر مخاطب دانشگاهی»، سومین نشست از سلسله نشستهای فصل سخن، ظهر امروز و با حضور حسین شیخ رضایی، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و علی معظمی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات، در محل سازمان جهاد دانشگاهی تهران برگزار شد.
معظمی در این نشست با بیان اینکه در حوزه نشر چالشهایی وجود دارد و اقبال بیشتر به آثار ترجمهای است تا تالیفی، اظهار کرد: مشکل این است که در درجه اول تالیفها با اقبال کمتری رو به رو هستند، ترجمه یعنی مترجم یا ناشر به زبانهای متعددی رجوع کند، که اغلب به زبان انگلیسی مراجعه میشود و دسترسی قابل توجهی به آثار مختلف نیز وجود دارد و مترجمان زبان انگلیسی را میدانند. در درجه دوم، در حوزههایی مانند ادبیات و علوم انسانی، حدی از آزادی بیان وجود دارد که میتوانند یک حرفهایی را بزنند و درست یا غلط مورد اندیشیدن واقع شود.
کار پژوهشی بیشتر در مقابل کیفیت کمتر
وی با اشاره به مسئله کیفیت عنوان کرد: کیفیت در متون ترجمهای علوم انسانی، به اتفاقی برمیگردد که به ناشر مربوط نیست، به دانشگاه برمیگردد، یعنی در دانشگاههای ما اتفاقی که افتاده این است که به سمت ارتقای کیفیت نوشتار دانشگاهیان نمیرویم و این غمانگیز است. باید در ساختار دانشگاه بررسی شود که استاد چه میزان موظف است تدریس کند و چه میزان میتواند راهنمایی پایاننامه یا رساله را برعهده داشته باشد و بعد چه ملاکهای کمی در ارتقای اعضای هیئت علمی قائل هستیم، همه اینها دست به دست هم میدهد تا اساتید به سمت کارهای بیکیفیت بروند و بتوانند تولید اسمی داشته باشند، مقاله و کتاب تولید کنند تا ادامه حیات کار دانشگاهی خود را تضمین کنند. متاسفانه نظام دانشگاهی ما به این سمت رفته که بیکیفیتتر و بیشتر کار کند.
هول دادن افراد به تولید مقاله بیشتر
معظمی گفت: نوشتن یک مقالهای که در آن حرف میتوان زد، از افراد با سطح متوسط وقت زیادی میگیرد، اما وقتی به رزومه برخی مسئولان دانشگاهی نگاه میکنیم، تعداد بیشماری مقاله دارند که اگر اینها مقاله تز خودشان و مقاله دانشجویان آنها هم باشد، اینها حتی نرسیدهاند یک دور مقاله را بخوانند، نمیشود استادی با مسئولیتی که دارد، توانسته باشد این حجم از مقاله را فقط یکبار خوانده باشد، این نظام «هول دادن افراد به تولید مقاله بیشتر» بدون در نظر گرفتن لوازم آن، اساتید را هم به فساد کشانده است.
وی افزود: نظام پژوهشی ما به سمتی رفته که مقالات تولیدی کیفیت قابل توجهی ندارند و این تعداد مقالات با کیفیت را کاهش میدهد، در همه دنیا کتابهای متعددی چاپ میشود که سطح کیفی آنها عالی نیست اما ناشران دانشگاهی میتوانند به عنوان بدنه پژوهشی فعال، تعداد کتاب باکیفیت بیشتری نسبت به ناشران عمومی چاپ کنند.
روی آوردن فارغالتحصیلان علوم انسانی به کار ترجمه
شیخ رضایی در ادامه این نشست و در ارتباط با ضرورت تدریس کتابهای ترجمهای در سطوح مختلف دانشگاهی، اظهار کرد: الان در علوم انسانی اگر به کتابهایی که در بازار موجود است توجه کنید، عموما مترجمان، مترجمهای سرشناسی نیستند، تعداد زیادی فارغالتحصیل بیکار در حوزه علوم انسانی در سطوح مختلف ارشد و دکتری وجود دارد که هیچ کار و شغلی ندارند و یکی از دم دستترین کارها این است که به حوزه ترجمه روی آورند و از ترجمه مقالات استخراجی پژوهش خود آغاز میکنند و باعث شدهاند بازار ترجمه دگرگون شود. در برخی رشتهها مانند فلسفه، بازار جذب شدن فارغالتحصیلان به این حوزه سختتر است. در ایران تعداد کتابهای فلسفه تنوع بیشتری نسبت به سایر کتابهای علوم انسانی دارد و آنقدری که ادبیات فلسفه در این رشته تولید میشود، ادبیات جامعهشناسی تولید نمیشود، به این دلیل که اگرچه ممکن است فارغالتحصیلان جامعهشناسی بازار کار نداشته باشند، اما میتوانند جذب هیئت علمی شوند و مشغول کار پژوهشی شوند، در فلسفه این کار هم نیست و بهطور طبیعی به سمت ترجمه میروند و ما با این مسئله در این رشته بیشتر رو به رو هستیم و این تبدیل به شغل فارغالتحصیلان این رشته شده است.
کتابهای فارسی فقط در سطح کارشناسی تدریس شود
وی ادامه داد: در مورد ترجمه نظر شخصی من این است که درست است ما باید یک بخشی را تالیف کنیم، اما اینکه همه حوزه نشر ما تالیفی باشد، نه اینگونه نیست. این نگاه که دانشجو باید حتما کتاب خودمان را بخواند، یک سوءظن به علوم انسانی در سطح بینالملل است. در حوزه ترجمه به جز کتابهایی که برای مخاطب عمومی ترجمه میشود، برای مخاطب دانشگاهی و در قالب کتاب درسی، استراتژی درست این است که در سطح کارشناسی فقط ترجمه تدریس شود، ترجمه اگر بالاتر از سطح کارشناسی باشد، توجیهی ندارد، دکتری اگر باشد که بدتر است. اگر کتابی تولید میشود که باید فقط سر کلاس خوانده و تدریس شود، دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری باید حتما از متن اصلی استفاده کند و سرعت تولید این کتابها آنقدر زیاد است که شما نمیتوانید آن را به فارسی منعکس کنید.
وی گفت: چند مسئله در این رابطه وجود دارد، اول مسئله زبان است، زبان فارسی نمیتواند بازنمایی از زبان اصلی کتاب باشد و ترجمه سطح نازلتری نسبت به متن اصلی خواهد داشت، سرعت تولید این کتابها نیز به مراتب بیشتر از سرعت ترجمه فارسی است و اگر بخواهیم دانشجو را ملزم به خواندن این کتابها کنیم، کار اشتباهی است. یک ناشر دانشگاهی برای دوره کارشناسی و حداکثر ارشد کتاب فارسی تولید کند و پس از آن به عهده دانشجو و استاد باشد و از متن اصلی استفاده کنند. کتاب باید در مقطعی ترجمه شود که دانشجو زیاد به زبان غیرفارسی مسلط نیست و این ترجمه مورد استفاده او قرار میگیرد.
شیخ رضایی درباره این مسئله که در خارج از کشور کتابهای دانشگاههای معتبر را در اینترنت راحت میشود پیدا کرد و ناشران با رضایت خود این کار را رایگان انجام میدهند و این کار تخلف است، تصریح کرد: این کار قانونی نیست و پایگاه اصلی این اقدام هم در روسیه است و هر چند وقت یکبار یک شکایتی علیه اینها در دادگاه مطرح میشود و آدرس سایتهای خود را هر چند وقت یکبار تغییر میدهند و بعد از مدتی در دسترس نیست. برخی ناشران دانشگاهی به این دلیل که برخی کتابهایشان مخاطب کمی دارد، تیراژ کمی از آن چاپ میکنند و قیمت بالایی هم دارند و اگر فایل این کتاب آنجا قرار بگیرد، ناشر ضرر میکند. هر چند نسخه الکترونیکی و پولی برخی کتابها وجود دارد و مشکلی ندارد اما دانلود رایگان کتاب، ناقض قانون کپیرایت است و خلاف است. در ایران هم نبود این قانون و عدم رعایت آن ضرر میزند و اغلب تصاویر و صفحات کتابها بدون رعایت این قوانین اسکن میشود و در صفحات مجازی و کانالها قرار داده میشود. اتفاق بدتری که میافتد سیستمهای پخش میان راه کتاب را چاپ الکترونیک میکنند و این را روانه بازار میکنند، اینها غیراخلاقی و غیرقانونی است. مشکل آنهایی است که رایگان است.
عدم رغبت اساتید به معرفی کتاب در کلاس درس
وی گفت: ما و ناشران حلقههایی هستیم که قبل و بعدی داریم که اینها در کارمان تاثیر دارد، اکنون جو غالب در دانشگاهها این نیست که دانشجو کتاب بخواند، فقط جزوه میخوانند. پدیدهای که چند ساله وجود دارد، در مقطع کارشناسی دانشجو جزوه هم نمینویسد، صدای استاد را ضبط میکنند و این بین دانشجویان تقسیم میشود و هر دانشجو یک جلسه را پیاده میکند و سر امتحان همه یکجور مینویسند و حتی تفاوت در جملهبندی هم وجود ندارد. اینکه استادی برود سر کلاس کتابی معرفی کند و دانشجویان کتاب را بخوانند از مد افتاده است، البته این موضوع در رشتههای فنی کمتر است، اما در علوم انسانی این مسئله بیشتر است و خود اساتید هم رغبتی به معرفی کتاب ندارند. بیشتر مخاطب کتابهای ناشران دانشگاهی، کتابخانههای دانشگاه است و تعداد دانشجوی کتابخوان کم است.