عاشورا در جغرافیای کوچک زندگی ما هم اتفاق می‌افتد/ کربلا را فقط بیرون نبینید
کد خبر: 3646489
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۱
رواها و نارواهای زندگی براساس سخنان امام حسین(ع)/3

عاشورا در جغرافیای کوچک زندگی ما هم اتفاق می‌افتد/ کربلا را فقط بیرون نبینید

گروه معارف: سنگری با بیان اینکه کربلا و عاشورا رخدادی صرفاً آفاقی نیست، توضیح داد: یعنی کربلا اتفاقی نیست که تنها در بیرون افتاده باشد، یک رخداد انفسی هم هست؛ یعنی در درون ما اتفاق می‌افتد، من از صبح تا شب یا حسینی‌ام یا یزیدی‌ام، در وسعت قلب من دائم درگیری وجود دارد، من این درگیری را یا به نفع عمر سعد نفسم پایان می‌دهم یا به نفع حسین جان و روحم.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، محمدرضا سنگری مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عاشوراپژوه شامگاه گذشته 3 مهر در مراسم سخنرانی مؤسسه فرهنگی ـ هنری فرهنگ عاشورا در دزفول اظهار کرد: وقتی حضرت اباعبدالله(ع) وارد کربلا شدند خطبه‌ای خواندند و اشاره کردند که دنیا تغییر کرده است؛ ناروا روا شد و رواها ناروا شده است. کسی به حق عمل نمی‌کند و از باطل باز نمی‌دارد: «لا ترون الي الحق لا يعمل به؟ و الی الباطل لا يتناهی عنه؟ ليرغب المؤمن في لقائه محقا، فاني لا أري الموت الا سعادة، والحياة مع الظالمين الا برما»

اگر رواها را ترک کنیم و از نارواها بازنداریم، منتظر وقوع عاشوراها در زندگیمان باشیم

وی بیان کرد: امام در این خطبه تصویری برای ما روشن کرد که اگر به حق عمل نکنیم، رواها را ترک کنیم و از نارواها بازنداریم، منتظر وقوع عاشوراها در زندگیمان باشیم؛ آنجا که تیغ بر حلقوم حقیقت بگذارند، عطش سرنوشت نهایی جبهه حق باشد و ما شاهد سرور و شادی دشمنان حق باشیم. هر چند ممکن است این اتفاق در جغرافیای کوچک زندگی ما بیفتد؛ یعنی در محیط کوچک خانه ما.

کربلا هر صبح و شام درون ماست

نویسنده کتاب آینه داران کربلا با بیان اینکه کربلا و عاشورا رخدادی تنها آفاقی نیست، توضیح داد: یعنی کربلا اتفاقی نیست که تنها در بیرون افتاده باشد. یک رخداد انفسی هم هست؛ یعنی در درون ما اتفاق می‌افتد. من از صبح تا شب یا حسینی‌ام یا یزیدی‌ام. در وسعت قلب من دائم درگیری وجود دارد. من این درگیری را یا به نفع عمر سعد نفسم پایان می‌دهم یا به نفع حسین جان و روحم.

این پژوهشگر اظهار کرد: انسان مساوی انتخاب‌های خود است. من در این گزینه‌ها خود را معرفی می‌کنم. می‌شناسانم و دیگران به داوری درباره من می‌پردازند. این جنگ رواها(حق) و نارواها(باطل) دائم در ما اتفاق می‌افتد. ما از صبح تا شب ممکن است چند تا خوبی را کشته باشیم. یعنی حسین جان خود را کشتیم. حسین(ع) یعنی خوبی. پس من این خوبی(حسین) را تشنه لب گذاشتم و شهیدش کردم. امروز یک بدی برای من مطرح شد، وقتی این بدی مطرح شد شما به آن میدان دادید یا ندادید؟ (شما در معرض دائمی الهام فجور و تقوا هستید) اگر به این بدی میدان دادید الان در قلبتان شمر یکه‌تازی می‌کند و شیطان قلبتان را فتح کرده است.

وی ادامه داد: پس کربلا را فقط در بیرون نبینید شاید یک معنای این سخن که «کل یومٍ عاشورا و کل ارضٍ کربلا» همین باشد. ارض اصلی این عالم قلب آدم است و این درگیری دائم در قلب ما اتفاق می‌افتد. ما اینجا فقط صحبت نمی‌کنیم که ذهن ما بزرگ شود. در پی این نیستم که چیزی یاد بدهم. بلکه می‌خواهم به یاد بیاورم. به یاد خودم و شما تا ما در موضع ذکر قرار بگیریم. آن هم ذکری که حسش کنیم. وقتی بیرون برویم احساس کنیم اتفاقی در ما افتاده است. یک تصمیم گرفته‌ایم و یک تحول در ما شکل بگیرد.

دکتر سنگری با بیان اینکه اگر نارواها را از زندگی بزداییم رواها در زندگی جاری می‌شود، گفت: یکی از نارواها در زندگی که در روایات ما هم به آن اشاره شده این است: «ایاک والکسل والضجر؛ از تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز» دو ناروا نباید در محیط زندگی شما باشد. این سخن را امام حسین(ع) می‌گوید که سرتاپا نشاط است و پدرش می‌گوید: «در امر حق نشاط داشته باشید». دو چیز زندگی را تباه می‌کند. اگر این دو خصوصیت را داشته باشید از زندگی‌تان لذت نمی‌برید. «فأنهما یمنعانک من حظک من‌الدنیا و الآخره؛ از تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز که این دو خصلت تو را از بهره دنیا و آخرت باز می دارد.»

مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی توضیج داد: اولین ناروا، کسالت است، بی‌حالی،‌ بی‌رمقی، بی‌انگیزگی. ما در دعای ابوحمزه ثمالی می‌خوانیم «اللهم انی اعوذبک من‌الکسل والفشل» کسالت علائمی دارد. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «ان دعی لحرث الدنیا عمل و ان دعی لحرث الاخره کسل» فرد کسل اگر به کشت دنیا (امور دنیوی) دعوت شود به آن عمل می‌کند و اگر به امور آخرتی دعوت شود به تأخیر می‌اندازد و انجام نمی‌دهد.

«حوصله ندارم» تباهمان می‌کند

این محقق و نویسنده ادامه داد: «ضَجَر» یعنی بی‌حوصلگی. چقدر ما این کلمه (حوصله ندارم) را زیاد به کار می‌بریم. اینها ما را تباه می‌کنند. آدم‌های کسل نه از زندگی این دنیا لذت می‌برند و نه در آخرت. دین ما دین کسالت نیست. خداوند دوست دارد دائم تحول در وجود ما باشد. پس اگر کسی بگوید نمی‌دانم چرا از زندگی لذت نمی‌برم، یکی از دلایل وجود دو عنصر کسالت و بی‌حوصلگی است. بی‌حوصله نباشید. در برخوردهایمان با فرزندانمان حوصله کنیم، وقت بگذاریم، با فرزند خود قدم بزنیم، کنار او بنشینیم.‌ نه برای موعظه، بگذاریم او حرف بزند ما مهربانانه و صمیمانه گوش دهیم. بچه‌ها هر قدر بزرگ‌تر شوند باید روابط عاطفی ما با آنها بیشتر شود. کاری کنیم که امام حسین(ع) می‌کرد. امام حسین(ع) از اسبش پیاده می‌شد، دخترش را روی پای خود می‌نشاند و به حرفش گوش می‌داد؛ این تربیت حسین(ع) است.

وی تأکید کرد: باید بیشتر خود را بسازیم. بی‌حوصلگی زمینه‌ساز بسیاری از اختلافات خانوادگی ماست. همسر حرف می‌زند و شوهرش با تلفن همراه خود سرگرم است. موقع صحبت کردن اینها را کنار بگذارید. واقعاً‌ با هم صحبت کنید. روابط ما قطع شده است. در مهمانی‌ها همه با تلفن همراهشان مشغول هستند. این پدیده برای برقراری ارتباط بود اما ضد ارتباط شده است.

سنگری با تأکید بر اینکه با نشاط باشیم، اظهار کرد: چه کنیم بانشاط باشیم؟ هر از چندگاهی آب به صورت خود بزنیم، به اندازه استراحت کنیم نه بیش از اندازه، ورزش کنیم، قرآن بخوانیم، نشاط ایجاد می‌کند. خود عبادت نشاط‌ آور است. نظم در برنامه روزانه‌مان داشته باشیم. اگر نظم نباشد دائم نگران هستیم و این نگرانی در چهره و رفتار ما خود را نشان می‌دهد، همه آن را حس می‌کنند. بدی نکنید. چرا که کسالت می‌آورد. بدی دکور چهره انسان را به هم می‌ریزد و بلافاصله اثر می‌گذارد.

چه چیز به قلب انسان نشاط می‌دهد؟

سنگری افزود: امام موسی‌بن جعفر(ع) می‌فرماید: چشم نامه‌رسان قلب است. راست و دروغ در چشم انسان آشکار می‌شود. چه چیز به قلب انسان نشاط می‌دهد؟ کینه‌زدایی کنیم. حتی اگر مقصر باشیم برویم عذرخواهی کنیم. عظمت روح انسان در همین قضایا است. بزرگ‌منشی همین است. یکی دیگر از منکرات زندگی ما «مراء و جدال» است. یعنی بگو مگو. امام حسین(ع) می‌فرماید: «کسی که بگو مگو را ترک کند و او مقصر باشد خداوند یک خانه در بهشت برای او می‌سازد و کسی که بگو مگو را ترک کند و حق با او باشد خداوند بر بالاترین جای بهشت برای او خانه می‌سازد.» این پیام حضرت اباعبدالله(ع) است. بسیاری از بدی‌های بزرگ رهاورد اختلافات و مسائل کوچک است. اینها جمع می‌شود و یک بحران را رقم می‌زند.

captcha