محمدحسین یساقی، رزمنده دوران دفاع مقدس، در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، با اشاره به اینکه سال 1364 اولین اعزام من به جبهه بوده است، اظهار کرد: در آن زمان 16
سال بیشتر نداشتم و به دلیل نسبت فامیلیام با شهید شوشتری، به پیشنهاد ایشان به منطقه
عملیاتی رفتم.
وی ادامه داد: در آن منطقه عملیاتی به ما گفتند در سرنوشت نیروهای اطلاعات عملیات، یا شهادت است،
یا اسارت و یا مجروحیت و من این شرایط را پذیرفتم و به جبهه رفتم و تا سال 67 در جبهه حضور داشتم.
این رزمنده دوران دفاع مقدس در ادامه
گفتههای خود با بیان اینکه در جبهه تجهیزات دشمن بسیار مجهزتر از ما بود،
اظهار کرد: 38 کشور از نظر نظامی دشمن را تأمین میکردند که یکی از آنها
ایتالیا بود که دو میلیون مین در مرز نصب کرده بود. توپهای مشهور فرانسوی
که مثل موشک همه چیز را نابود میکرد و زمین را شخم میزد از دیگر تجهیزات
دشمن به شمار میرفت.
سپاه هفتم دشمن در عملیات والفجر 8 قویترین نیرو بودوی ادامه داد: در مدت هشت سال جنگ، دشمن از نظر
زیرساخت خودش را تجهیز کرده بود و قادر به تولید سلاحهای مختلف بود.
لجستیک آنها قوی بود و سپاه هفتم آنها که در عملیات والفجر8 مقابل ما بود
از قویترین نیروهای آنها محسوب میشد.
ایمان در جبهه قویترین سلاح برای مقابله با دشمن
یساقی عنوان کرد: دشمن 126
گردان آماده مسلح داشت و حدود 200 گردان پشتیبان ولی ما تنها 140
گردان داشتیم؛ با وجود بیشتر بودن سلاحهای دشمن، در جبهه تنها ایمان بود که به ما قدرت میداد.
این رزمنده دوران
دفاع مقدس در ادامه گفتههای خود با اشاره به اولین شب تمرین و آموزش غواصی در جبهه، اظهار کرد: شهید گریبانی، فرمانده عملیات، 150 نیروی غواص را در اولین شب تمرین به آب
برد و گفت: «بچهها خودتان را به خدا
بسپارید».
قرنطینه بودن نیروهای غواص در واحد اطلاعات عملیات
وی با
بیان اینکه در واحد اطلاعات عملیات به دلیل حساسیتی که داشت، نیروهای غواص در قرنطینه بودند،
عنوان کرد: روز سوم غواصی، عینکم شکست، گفتم اجازه بدهید به اهواز بروم تا عینکم را تعمیر کنم، میخواهم قرآن بخوانم، اما اجازه ندادند چراکه عملیات حساس بود و به خاطر لو نرفتن اطلاعات، افراد در قرنطینه بودند.
این رزمنده ادامه داد: از لحظهای که به قرنطینه آمدیم با
خانواده مکاتبه نداشتیم. 16 بهمن در یک کمپرسی با جمعیت 70 نفر به سمت منطقه در داخل نخلستانها رفتیم.
یساقی با اشاره به خاطرهای از عملیات والفجر 8 و یکی از معجزات در این عملیات، اظهار کرد: یکی از خاطرات من در این عملیات مربوط به شهید غلامرضا ذاکریان است که متولد مهدی شهر سمنان بود. این شهید به زیارت امام رضا(ع) نرفته بود و خیلی آرزوی زیارت امام رضا(ع) را داشت.
وی ادامه داد: شهید ذاکریان قبل از اینکه به جبهه برود به مادرش گفته بود بعد از سه ماه که از جبهه برگشتم باهم به زیارت امام رضا(ع) میرویم. این شهید در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید و پیکرش اشتباهی به مشهد آورده شد و حرم امام رضا(ع) را طواف کرد و به زادگاهش سمنان برگردانده شد.