با گسترش علوم روانشناختی در دهههای اخیر و اثبات به تاثیر سلامت روان بر همه فعالیتهای بدنی، علوم رفتاری و شناختی ورزش در دانشگاهها تدریس میشود. از باب اهمیت این موضوع و به مناسب هفته ورزش، مهین عقدایی، استاد علوم رفتاری و شناختی ورزش دانشگاه شهید بهشتی در گفت و گو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: اگر از روح که ودیعه الهی به همه ماست، بگذریم میتوان گفت بدن انسان متشکل از دو قسمت روان و جسم است، ارتباط جسم و روان دیگر بر ما پوشیده نیست زیرا میتواند همه فعالیتهای جسمانی ما را تحت تاثیر قرار دهد؛ با یک مثال بسیار ساده میتوان گفت اگر صبح که از خواب بلند میشوید و وضعیت روانی خوبی به علت بیخوابی یا بدخوابی ندارید، جسم شما هم بیرمق خواهد بود و انرژی و انگیزه زیادی برای فعالیت ندارید، به عکس اگر آرامش فکری داشته و خوب خوابیده باشید، انگیزه و انرژی بالایی برای فعالیت جسمانی و ورزش خواهید داشت، پس شناخت ابعاد روانی از این جهت که می تواند بر جسم ما اثر بگذارد هم مهم است، در مجموع مثل یک طنابی که تارهایش به هم تنیده، جسم با روان یعنی همان تفکر و ذهن ما به هم پیوسته است.
عقدایی افزود: پس روانشناختی در فعالیتهای ورزشی و بدنی کارساز و مفید است. یک ورزشکار موفق کسی است که در مباحث رواشناختی و روانی کار کرده است و یک ذهن خوب دارد.
مدیر گروه علوم رفتاری ورزش دانشگاه شهید بهشتی در ادامه گفت: تفکرات ما راه و روش زندگی ما را مشخص میکند، من اول باید در فکرم به این نتیجه برسم که میخواهم ورزش بکنم یا نه، اگر من به این باور برسم که باید ورزش کنم و اهمیت آن را درک کنم، آن وقت ورزشکاری موفق خواهم بود و اگر هم نتوانم زمانهایی را به ورزش در میادین ورزشی اختصاص دهم، حتما بیست دقیقه یا نیم ساعت در خانه ورزش خواهم کرد. همین ورزش در خانه، تغییرات فیزیولوژیکی و تحولاتی در بدن ما به وجود میآورد که سلامتی را تضمین و نشاط به وجود میآورد.
کارشناس ورزشی کشورمان با اشاره به صحیح نبودن فکر و انگیزه بعضیها از ورزش کردن تصریح کرد: فکر ناصحیح و عدم مبارزه با افکار منفی موجود در جامعه باعث شده است که عده ای نه برای سلامتی بلکه برای خودنمایی و ظواهری که به آنها در جامعه بها داده شده است، به باشگاه ورزشی میروند.
وی افزود: راه مقابله با این آسیبها، شروع از نزدیک ترین افراد خانواده است، اگر تفکر من درست باشد میتوانم آن را ابتدا به اعضای خانواده خود و بعد به همکاران و جامعه منتقل کنم تا مثل خوشه رشد کند. چرا ما با این سمت رفته ایم که بعضیها ورزش را برای زیبایی اندام و ظواهری که به آن بها داده شده است، انتخاب میکنند؟ این جامعه را تک تک انسانها می سازند. ذهن اجتماعی تک تک انسانها به کل جامعه منتقل میشود. در این میان افرادی هم که در جامعه صاحب نظر بودهاند و تفکراتشان میتوانسته بر جامعه اثر بیشتری بگذارد، خودشان را کنار کشیدهاند، من معتقدم حضور افکار مثبت و اثرشان بر جامعه میتواند فضا را عوض کند. نیروهای منفی یا به تعبیر قرآن، شیطان همیشه در جامعه حضور دارند چون از این تبلیغات و این رفتارهای منفی دارند سود میبرند و منبع درآمدی برای آنها به وجود آورده است. پس ما در برابر جریانی قرار داریم که دارد مثل امواج خروشان به سوی ما میآید، بنابراین به حضور مثبت نیروهای مثبت نیاز داریم تا در مجامع مختلف حضور داشته باشند و اعلام نظر کنند، شروع آن هم از خانواده است. اگر هر کس بتواند خانواده خود را نسبت به یک امر صحیح توجیه و قانع کند، قطعا میتواند به جامعه هم تعمیم دهد و موثر باشد.