در ابتدای این برنامه داریوش یاری به آئینهای عاشورایی مرسوم در میان اقوام و نواحی ایرانی پرداخت و گفت: از 14 قرن پیش به این سو و پس از وقوع واقعه کربلا نه در ایران بلکه در میان همه شیعیان در کشورهای مختلف آئینها و مناسک خاصی در ارتباط با واقعه عاشورا وجود داشته است که البته تنوع این آئینها در میان اقوام مختلف ایرانی مثالزدنی است.
وی ادامه داد: جرقه اولیه ساخت مستند ـ داستانی«کربلا؛ جغرافیای یک تاریخ» زمانی بود که این پرسش در ذهن من ایجاد شد که سرچشمه و منشأ این آئینها از کجاست و چرا طی قرنهای متمادی این آئینها همچون متداول بوده است و با فاصله گرفتن از اصل واقعه خللی در انجام آنها رخ نداده است؟ اصلاً ما برای چه در عزای سیدالشهداء(ع) باید بر سر و سینه بزنیم و گریه و مویه کنیم.
تحقیق میدانی و کتابخانهای ساخت«کربلا؛ جغرافیای یک تاریخ» به مدت 6 سال
یاری تصریح کرد: همین امر موجب شد که یک تحقیق میدانی و کتابخانهای تقریباً 6 ساله در مورد آئین و مراسم و مناسک عاشورا میان اقوام ایرانی در دستور کار ما قرار گیرد که خروجی آن نگارش فیلمنامهای شد که دوستان در نخستین مواجهه با آن به من گفتند همین مقدار که صرف تحقیق و نگارش فیلمنامه کردهاید باید زمان صرف ساخت و جلوی دوربین بردن آن کنید.
وی افزود: یادم هست که همانجا من به دوستان گفتم به حول و قوه الهی و با عنایات حضرت سیدالشهداء(ع) ما این فیلم را ظرف 27 جلسه کاری جلوی دوربین برده و به اتمام میرسانیم که خوشبختانه اینگونه هم شد؛ تجربه این کار به من نشان داد که توجیهاتی که برخی از فیلمسازان در زمینه پرداختن به آثار عاشورایی میآورند که مثلاً این کارها زمانبر است و بودجه زیادی برای هزینهکرد آن لازم است چندان پایه و اساس علمی ندارد و اگر نگاه به آنچه که قصد ساخت آن را داریم درست باشد و براین اساس برنامهریزی منطقی صورت گیرد بسیار آسان و سهلالوصول میتوان مقدمات ساخت آثار عاشورایی را فراهم کرد.
این فیلمساز در ادامه گفت: فیلم که ساخته شد من یک لحظه تصور کردم که فیلم نساختم بلکه در قالب فیلم و در قاب تصاویر تنها میهمانداری کردم؛ میهمانداری از مجموعهای از آئینها و مراسمهای مرتبط با عاشورا که باید یک ارتباط منطقی میان آنها به وجود آید که ما سعی کردیم در توالی پلانها همچون نخ تسبیح تمامی این اجزا را در یک ترتیب منطقی کنار هم قرار دهیم.
در تلاش بودیم اثری در ارتباط با عاشورا بسازیم که هالیوودی نباشد
کارگردان مجموعه تلویزیونی «هاتف» تأکید کرد: اگر ما این تصمیم را داشتیم که با استفاده از فناوری روز در زمینه ثبت تصاویر، فضاسازی صحنههایی را خلق کنیم که مثلاً این تصاویر منطبق بر واقعیت روایتگر اصل واقعه باشد، این کار شدنی بود و اینگونه نبوده و نیست که از عهده ما خارج باشد؛ تصور کنید که قصد آن را داشتیم که از اسب به زمین افتادن قمر بنی هاشم(ع) را براثر اصابت گرز آهنی بر سر مبارک ایشان تصویر کنیم، این امر به بهترین وجه با استفاده از تمهیدات و نرمافزارهای تصویرساز امکانپذیر بود اما هدف ما چیز دیگری بود و در یک کلام هدف ما به طور مثال در این مورد خاص باقی ماندن حضرت عباس(ع) بر پشت اسب بود تا امروز همچنان این اعتقاد و اندیشه را داشته باشیم که پس از گذشت 14 قرن عباس(ع) همچنان یکهتاز میدان دفاع از حریم ولایت و امامت(ع) است، امری که امروز در دل آئینها و مراسمهای عاشورایی اقوام گوناگون ایرانی مشهود و هویداست.
یاری گفت: اصلاً اگر قرار بود براساس واقعه تاریخی حرکت کرده و چیزی را طبق مقاتل از قلم نینداخته و همه چیز را با جزئیات کامل بازگو کنیم که خروجی کار چیزی شبیه به فیلمهای هالیوودی میشد کمااینکه این نگرانی هم وجود داشت که فیلمی ساخته شود که در عین سادگی و سرراستی روایت، نوعی نگرش شرقی و اسلامی در آن تزریق و روایت شود و ما از ظواهر تاریخی نقل شده در ارتباط با واقعه عاشورا به عمق معانی و مفاهیم والای این حادثه تاریخی نفوذ کنیم.
وی اظهار داشت: ما در ساخت فیلم«کربلا؛ جغرافیای یک تاریخ» که در اصل گردآوری مجموعهای از آئینهای سرشناس مرتبط با واقعه عاشورا بود برای ثبت هر آئین مورد نظر به سراغ بهترینهای هر یک از این عرصهها رفتیم؛ اگر قرار بر اجرای قطعهای تعزیه بود به سراغ بهترین تعزیهخوان حال حاضر در ایران رفتیم، در مورد پردهخوانی عاشورا نیز پرسوجویی شکل گرفت که نقال و پردهخوانی از بقایای نسل طلایی پردهخوانی و نقالی مذهبی در ین کار با ما همکاری کند حتی در مورد تداوم و تسلسل حسی پلانهای این فیلم که مثلاً عنصری همچون موسیقی نقش بسزایی در آن داشت بهترین گزینه را یعنی استاد مجید انتظامی انتخاب شد.
بیننده در مواجهه با «کربلا؛ جغرافیای یک تاریخ» خود را جزئی از روایت میپندارد
کارگردان فیلم قرآنی«حبیب» ادامه داد: تمام سعی ما در روایت این فیلم بر این امر متمرکز شد که بیننده در مواجه با آن چنین حس کند که خود او نیز جزئی از اجرای آن است، حضور خود را در این فیلم حس کند و با اجزا و اتفاقات موجود در آن همذاتپنداری کند، براین اساس ما حتی در انتخاب مکانهای اجرای مراسم و آئینهای عاشورایی که قصد تصویربرداری از آن را داشتیم نهایت دقت را به کار بستیم، مثلاً میتوانستیم اجرای تعزیه را در تکیههای معروف و چشمنواز تهران همچون نیاوران و طرشت ضبط کنیم اما تصور کردیم که تکیه معاونالملک به واسطه اعتبار و حس نوستالژیکی که دارد و این حس میتواند به مخاطب نیز منتقل شود برای این مناسبتر است.
یاری گفت: در جریان روند مطالعه و تحقیق این فیلم نیز به موارد جالب توجهی برخورد کردیم و آن اینکه مثلاً در عرصه موسیقی اقوام و نواحی ایرانی تا چه اندازه حرمت و ادب به واقعه عاشورا رعایت میشده است؛ آخرین خنیاگر ترکمن که مرحوم نیز شده است با تار خود روضةالشهداء و مقتل حضرت علیاکبر(ع) را اجرا میکند؛ توجه داشته باشید که او اهل تسنن است، حالا این فرد وقتی به ماه محرم و صفر میرسد، تار ساز خود را پاره کرده و به حرمت ماه عزا آن را وارونه از سر در خانهاش آویزان میکند.
کارگردان فیلم«کربلا؛ جغرافیای یک تاریخ» ادامه داد: در سیر تحقیقاتمان در مورد این فیلم به این نتیجه رسیدیم که ریشه تمام آئینهای عاشورایی در یک چیز است و آن لبیک به ندای حضرت امام سجاد(ع)؛ یادگار کربلای حسینی است، آنجا که حضرت فرمودند تنها در مصیبت پدرم گریه و مویه کنید و از هر کار تلافیجویانه و انتقام قاتلان پدرم حذر کنید، هر چند که تاریخ گواه آن است که زید پسر آن حضرت فرمان پدر را نشنیده گرفت و مثلاً فردی به نام مختار ثقفی وقتی اذن از امام سجاد(ع) برای قیام انتقامجویانه نمییابد متوسل به محمد بن حنفیه میشود اما فرزند کوچک آن امام یعنی حضرت امام محمدباقر(ع) که در زمان وقوع واقعه کربلا ، 5 سال بیشتر ندارد مطیع فرمان پدر است و فرهنگی را در عالم تشیع مرسوم میسازد که در آئینها و مراسم عزای حسینی متجلی است، امری که اگر به تحرکی نظامی و مثلاً انجام اقداماتی تلافیجویانه مبدل میشد شاید اثرات و برکات آن تا به این لحظه پا برجا باقی نمیماند و در مقطعی از تاریخ ناپدید میشد اما امروز شاهد هستیم که در مناسبت محرم و صفر نه تنها برگزاری آئینها و مراسمهای عزای حسینی کمرنگ نشده است بلکه هر سال بر حرارت و شور آن افزوده میشود و البته این اتفاق نافی عملکرد تاریخساز فردی همچون مختار نیست که اقدام او در برههای از تاریخ اگر هیچ پیامد مثبتی نداشت حداقلش این بود که التیامبخش دل پر سوز و گداز بازماندگان شهدای دشت کربلا بود.
آئین همچون لباسی است که بر تن فرهنگ مینشیند
وی با اشاره به اینکه فرهنگ عاشورا به واسطه برگزاری آئینهای گوناگون میان اقوام است که توانسته همچنان پابرجا باقی بماند و به حیات خود ادامه دهد گفت: آئین همچون لباسی بر تن عریان فرهنگ مینشیند و آن را آراسته میسازد، آئینهای عزا احیاگر فرهنگ حسینی و عاشوراست همچنان که در جمله معروفی از خود حضرت امام حسین(ع) نیز داریم که فرمودند:«أنا قتیلالعبرات» یعنی من کشته اشکها هستم.
یاری به ساخته اخیر خود در رسانه ملی یعنی سریال «هاتف» که در دهه اول محرم از شبکه اول سیما پخش شد نیز اشاره کرد و گفت: در عرصه کنونی جامعه باید به دنبال مصادیق و مفاهیم امروزی منبعث و ملهم از واقعه عاشورا باشیم، موضوعی که ما در برخی از آثار همچون «هاتف» به دنبال آن بودیم و پرداختن به مسائل ارزشی و دینی را در بستر اجتماعی مورد توجه قرار دادیم.
وی در پایان در پاسخ به این پرسش که چرا آثار سینمایی و تلویزیونی عاشورایی آنچنان که باید و شاید تولید و به مخاطبان مشتاق عرضه نمیشوند گفت: فیلمسازی عاشورایی در روزگار کنونی همچون شتریسواری دولا دولاست، هم میخواهیم به بیان واقعه تاریخی بپردازیم و مفاهیم و مصادیق عاشورا را در زندگی روزمره اجتماعی جستجو کنیم و هم اینکه بیان صریح را برنمیتابیم و توهم آن را داریم که نکند چنین پرداختی وهن به مقدسات باشد در حالیکه چنین پرداختی اگر به مذاق ما خوش نمیآید مشکل از خود ماست چرا که عاشورا آینه تمامنمای ماست که براین اساس معتقدیم «کلالیوم عاشورا و کلالأرض کربلا» پس اگر با آن در تضاد هستیم و مغایرت داریم علتش آن است که عاشورا بر روی ما کارکردی نداشته و بیتأثیر بوده است.
امیرسجاد دبیریان