امیرعلی دانایی، بازیگر سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان اینکه ورودش به عالم بازیگری با سریال «کلاه پهلوی» بوده، اظهار کرد: اولین بازی من در سینما به کاری طنز با نام «سهدرجه تب» بر میگردد که در آن با رضا عطاران همبازی بودم. در ادامه نیز در فیلمهایی چون «آذر،شهدخت، پرویز و دیگران» و «آپاندیس» بازی کردم، البته درباره فیلم «آپاندیس» باید بگویم، این فیلم در جشنواره فجر دیده نشد، درصورتی که این کار در جشنواره مونترال که یکی از فستیوالهای معتبر سینماست و ایران سالهاست نتوانسته مقامی در آن کسب کند، عنوان بهترین فیلمنامه را به خود اختصاص داد.
وی افزود: درباره نحوه حضورم در فیلم سینمایی «انزوا» نیز باید بگویم که کارگردان این فیلم (مرتضیعلی عباسمیرزایی)، دوست صمیمی حسین نمازی کارگردان «آپاندیس» بودند که اتفاقاً در فیلم نیز به عنوان بازیگر حضور داشتند. در آنجا من با میرزایی آشنا شدم و پایه حضور من در فیلم سینمایی «انزوا» شکل گرفت، البته اینکه در کارهای متفاوت حضور داشته باشم انگیزهای دیگری بود که باعث شد نقش فیلم «انزوا» را که برایم تازگی داشت تجربه کنم.
دانایی با تاکید بر اینکه شخصیتی که در «انزوا» آن را بازی میکند، هیچ ربطی به کارکتر واقعیش ندارد، گفت: نقشی که من در «انزوا» بازی کردم در زندگی شخصی هیچ ربطی به من ندارد. برای نمونه شخصیت فیلم پدر دو فرزند است، اما من بچه ندارم، ولی تازگی و تفاوتی که در نقش وجود داشت به من انگیزه و اشتیاق داد تا در کار حضور داشته باشم.
وی درباره عکسالعملهای مردم نیز اینگونه توضیح داد: من این فیلم را هم در ایام جشنواره و هم در زمان اکران با مردم دیدهام و جالب است بدانید زمانی که فیلم در برج میلاد به نمایش در آمد با استقبال بسیار خوب تماشاگران مواجه شد، بهنحوی که بعد از پایان فیلم به شدت کار را تشویق کردند. در اکران عمومی هم با وجود اینکه کار در ایام خوبی روی پرده نرفته، امید دارم فیلم با استقبال خوبی مواجه شود، چون اگر شرایط نمایش این فیلم به درستی فراهم شود، تماشاگر از دیدن آن ناراضی از سالن بیرون نخواهد آمد.
در بخشی از این گفتوگو خبرنگار ایکنا اظهار کرد: ما در محافل سینمایی درباره فیلم دینی و شاخصههای آن تا به حال اظهار نظرهای متعددی کردهایم و برای آن الگوهای متعددی هم ارائه کردهایم که عمدتاً پارامترهایمان هم آثاری را شامل میشود که در سطح خلاصه شدهاند، اما تا به امروز کمتر نگاهی عمیق به موضوع موردنظر (دین در سینما) شده، والا اگر اینگونه بود، فیلمهایی چون «انزوا» یا «جدایی نادر از سیمین» را باید دینیترین اثر ممکن تعریف میکردیم، چون پیام و هدفی که فیلم در پی بیان آن است بسیار محترم و قرآنی است. تنها تفاوت این قبیل کارها این است که بدون ادعا حرف خود را میزند و از گفتن حرفشان توقع خاصی ندارند.
دانایی در انتها درباره موضوع مطرح شده فوق نیز چنین جواب داد: این نکته را قبول دارم که بخشی از سینما تجارت است. برای همین نیاز است تا کارهای مختلفی تولید شود، البته اینکه در آثار سینمایی پیامهای ارزشمند وجود داشته باشد ربطی به ژانر ندارد، زیرا یک فیلم کمدی نیز ممکن است پیامی اخلاقی یا دینی را در خود مستتر داشته باشد که در کارهایی دیگر قابل مشاهده نیست. در فیلم «انزوا» نیز موضوع قضاوت است و اینکه آدمها را به گفته دیگران یا برداشتهای خود قضاوت نکنیم، چون قضاوت کردن امری نیست که از توان هر آدمی باشد. در انتهای سخنانم باید تاکید کنم به شخصه علاقه دارم در کارهایی حضور داشته باشم که حرف برای گفتن دارد و پیامشان بر پایه ارزشها استوار است.