به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، علی براتی گجوان، نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی به مناسبت شهادت امام رضا(ع)، یادداشتی با موضوع «تصویر امام رضا(ع) در رمان معاصر» را در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار داده است؛ متن این یادداشت را در ادامه میخوانید.
«یکی از ابزارهای مهم و کاربردی برای رماننویسان معاصر، اسطوره و شخصیتهای دینی است؛ زیرا اسطورهها ازجمله کلان روایتهایی هستند که میتوانند در موقعیتهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محمل اندیشهها، تجربیات و مسائل نوظهور بشری باشند و بر غنای هر نوع ادبی بیفزایند و در تحول ساختاری آنها تأثیر گذارند و پیوند روایت و معنا را مستحکمتر کنند؛ ازاینرو استفاده از شخصیتهای دینی در قالبهای ادبی معاصر بهویژه رمان، میتواند از دو جنبه فرم و معنا تأملبرانگیز باشد؛ به این معنا که این شخصیتها به دلیل شکل روایتی که دارند، نهتنها میتوانند بر فرم و ساختار صوری رمان بهعنوان یک قالب روایی معاصر تأثیر گذارند، بلکه به دلیل ارجاعات معنوی و معرفتی، میتوانند ظرفیتهای بیکرانی را در اختیار رماننویسان قرار دهند، بهگونهای که نویسنده بتواند به کمک زبان، برای القای مفاهیم، معانی و تبیین اندیشه و بازتاب گفتمانهای غالب جامعه استفاده کند.
با آگاهی از چنین نقشی است که داستاننویسان امروزی در جستجوی ساختار منسجم و چیزی که بتواند منعکسکننده نگرش جدید عصر، جهان و انسان و دین باشد، به روایتهای دینی روی میآورند؛ زیرا باور دارند که وجود شخصیت دینی میتواند به ساختار روایی متن انسجام بخشد و به ماندگاری، جذابیت و تأثیرگذاری آن کمک کند.
رمان بهواسطه استفاده از این ظرفیت، زمینهساز بازخوانی و بازنگری داستانهای دینی در حیطه شخصیتهای مذهبی است و هم خود بستری برای تبلور فضای اجتماعی و سیاسی حاکم میشود. لوکاچ تأکید دارد که «گرایش رمان، ترکیب اسطوره و تاریخ است تا بتواند سیمای بشر را در تمامیت آن عرضه کند» (زرافا،1386: 264).
رسیدن به این نتایج تنها به آثاری بستگی دارد که بتواند از سطح ظاهری شخصیتهای دینی و پوپولیسم جاری در نگاه عامه عبور کرده و اساس یک اسطوره را با همه عناصر آن در ساختار و عناصر روایی رمان حل کرده باشد؛ بنابراین روایت دینی به آن رمانی گفته میشود که بر اثر تحولات اجتماعی و اهداف سیاسی، فرهنگی و فکری در زمان خود و واگویه آن در زمان حال یا دلایلی شخصی، با تغییر و تبدیل ساختاری و حل شدن در سطح پیرنگ روایی داستان، بنمایه و عناصر اسطورههای خود را با شخصیتها و خویشکاریهای آنها عجین کند و متن را در ارتباط آشکار یا پنهان با متون دینی عرضه کند.
با این توضیح که دریافتهای کهن از شخصیتهای دینی باید بهروز شود و نیازهای جامعه فعلی را مدنظر خود قرار دهد تا بتواند جوابگوی نیاز امروزین جامعه شود، گفتنی است با نگاه من شیعه، شخصیتهای دینی آموزههای جهانی دارد که اگر رمان بتواند نماینده این تفکر و قالب آن برای این موضوع باشد، دغدغه نویسنده دینی برآورده خواهد شد.
بنابراین هدف از کاربرد شخصیتهای دینی و بنمایههای دینی، تنها عرضه جوابهایی از پیش تعیینشده نیست، بلکه ایجاد زمینههای تفکر و تعمق درباره پرسشهایی جدید است که انسان معاصر با آن روبرو است. نویسنده ضمن نمایاندن شخصیتهای دینی و تجدید حیات این شخصیت، به نمایش دغدغههای خاص زمانه روی میآورد و با ایجاد بستر تجربههای عینی و ذهنی، انسانهای معاصر را به تفکر و واکنش وامیدارد؛ بنابراین همانگونه که حضور اسطوره در جوامع امروزی مبیِّن دلهره انسان زمانزدهای است که به نیستی و مرگ خویش میاندیشد، بیشک رویآوردن به داستانهای دینی و حماسی که غالباً ماهیتی تراژیک دارند، خود گویای انطباق و قدرت اسطورهها و شخصیتهای دینی در نمایاندن موقعیت اسفناک و غمبار انسان معاصر است؛ با این نگاه گذرا میتوان به این نتیجه رسید بیش از آنکه نیاز دین و شخصیتهای دینی به توجه ما باشد، این انسان معاصر است که به وجود مقدس چنین شخصیتهایی نیازمند است.
رمان دینی منفک از شخصیتهای دینی و نگاه آنان به جهان هستی نیست پس در هر تولید رمان نیاز مبرم به چنین نگاهی احساس میشود اما مشکلاتی هم بر سر راه نویسندگان چنین آثاری وجود دارد؛ شخصیتهای دینی را میتوان به دو نوع تقسیم کرد؛ شخصیتهای معصوم و شخصیتهای عادی؛ شخصیتهای معصوم بنا به باور همه، انسانهای کاملی هستند وقتی قرار است در رمانی قرار گیرند، توانایی تغییر چنین شخصیتهایی غیرممکن است چون باور کلی ما اجازه چنین کاری را نخواهد داد؛ اما شخصیتهای غیر این را میتوان تغییر رفتاری در همان ضلع مثبت داد؛ برای همین است نویسندگان ما از حاشیه به متن میرسند و در درون رمان از زبان چنین شخصیتهایی، شخصیت معصوم دررمان تجلی پیدا میکند.
با این مقدمه نهچندان بلند، میتوان به سراغ موضوع این بحث رفت: تصویر امام رضا(ع) در رمانهای معاصر؛ در رمانهایی که با موضوعیت امام رضا شکل گرفته شده است، پیدا و پنهان زندگی این بزرگوار از حاشیه به اصل پرداخته شده است؛ رمان «ولادت» اثر سعید تشکری، «از عشقآباد تا عشقآباد» منصور انوری، «دخیل عشق» مریم بصیری، «اقیانوس مشرق» مجید پورولی کلشتری و ... همه به حاشیههای زندگی و تأثیر وجود مقدس ایشان در تاریخ و زندگی معاصر امروز میپردازند و باید حق داد که نتوانند به زندگی ایشان از منظر و نگاه خودشان بپردازند اما کتابهایی هم هست که در عین کوتاه بودن، برشی از زندگی ایشان است؛ «یک قمقمه دریا» محمدهادی زاهدی، «اعترافات غلامان» حمیدرضا شاهآبادی و «اوما» از نگارنده که در حال چاپ است.»