صوتی خوش است که مستمع را به عالم غیب توجه دهد/ تقدم هیجان معنوی بر هیجان ظاهری در تلاوت خاشعانه
کد خبر: 3667781
تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۷
راه‌های رسیدن به تلاوت خاشعانه/ آیت الله تحریری مطرح کرد:

صوتی خوش است که مستمع را به عالم غیب توجه دهد/ تقدم هیجان معنوی بر هیجان ظاهری در تلاوت خاشعانه

گروه فعالیت‌های قرآنی: آیت الله محمدباقر تحریری، تولیت مدرسه علمیه مروی ضمن ارائه توضیحاتی پیرامون تلاوت خاشعانه بیان کرد: قرآن باید با صوت خوش تلاوت کرد، اما منظور صوتی است که انسان را به عالم غیب توجه دهد نه اینکه منظور مباحث فرمول‌های ظاهری در صوت و ... باشد.

آیت الله تحریری/گفت و گو با ایکنا/تلاوت خاشعانه
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، تلاوت خاشعانه قرآن، گونه‌ای متکامل از تلاوت قرآن است که قاریان باید خود را به این سمت از تلاوت سوق دهند تا بتوانند از این طریق کلام الهی را در جان‌ها وارد کنند، به منظور بررسی و واکاوی این گونه از تلاوت قرآن و بحث پیرامون پاره‌ای از روایات که در این زمینه وارد شده‌، با آیت الله محمدباقر تحریری، تولیت مدرسه علمیه مروی و از شاگردان برجسته علامه طباطبایی(ره) و آیت الله بهجت(ره) به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه بخش اول آن تقدیم می‌شود؛

در ابتدا و به عنوان مقدمه در مورد خشوع و تعریف آن توضیحاتی ارائه نمایید و بفرمایید که بین خشوع، خشیت و خضوع چه تفاوت‌هایی وجود دارد؟

یکی از صفاتی که خداوند برای مؤمنان مطرح کرده صفت خشوع در نماز است، چنان که در آیه 2 سوره مؤمنون می‌فرماید: «الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ»، در آیات و روایات نیز تفاوت‌هایی بین خشوع، خضوع و خوف وجود دارد، اساسا انسان در مورد توجه به خداوند متعال و اطاعت از پروردگار حالات گوناگونی را پیدا می‌کند.
خاصیت ایمان انسان مؤمن این است که در برابر ذات اقدس الهی حالت کوچکی، احساس می‌کند، در واقع حالت خشوع آن تأثر خاص قلبی است که در برابر یک موجود با عظمت برای انسان به وجود می‌آید که این شخص خودش را در برابر او کوچک می‌بیند و چون نماز اظهار خضوع تام در برابر خداوند متعال است به فرد نمازگزار برای قبل از نماز، حین نماز و بعد از نماز دستوراتی داده‌اند که موظف است آنها را انجام دهد که اینها نمودارهایی از باور انسان به عالم غیب و خدایی که کمال مطلق و محیط به همه موجودات است، هستند، حال هر چقدر برای نمازگزار و یا خواننده قرآن این توجهات بیشتر باشد و در قلب او به صورت باور شکل بگیرد، روح نیز از این توجهات تأثیر می‌پذیرد که این تأثیر را خشوع می‌گویند.

آیا این تأثرات در اعضا و جوارح نیز منعکس می‌شود؟

بله، گاهی این تأثیر در اعضا و جوارح نیز نمایان می‌شود که آن نمایش بیرونی را خضوع می‌نامند که گاهی اعضای بدن حالات خاصی پیدا می‌کند، در نماز اگر بخواهیم مثال بزنیم اینطور است که فرموده‌اند انسان باید در حال قیام سرش بالا باشد و این قیام و خضوع در برابر خداوند نمایان شود، در رکوع آن حالت خمیدگی خاص، خضوع نمازگزار را نشان می‌دهد و در سجده نیز واجب است که هفت موضوع انسان روی زمین باشد که همگی اینها ظواهری برای نشان دادن خضوع است که برای مؤمن اجمالا با یک تأثر قلبی و اظهار ذلت در برابر خداوند متعال همراه است.
هرچقدر معرفت انسان بیشتر، تأثر قلبی نیز عمیق‌تر
البته که بستگی به معرفت انسان نسبت به ذات اقدس الهی در درک رابطه وجودی با او دارد که هر چقدر این درک قوی‌تر شود، تأثر قلبی و حالات دگرگون شده قلب هم مختلف می‌شود که حالات ظاهری نیز با آن مرتبط می‌شود. در روایت وارده شده است که کسی که قلب او خاشع شود، اعضا و جوارح او نیز خاشع می‌شوند و اگر این چنین شد توجه این فرد در نماز به خداوند است.
در نتیجه این حالت قلبی را خشوع می‌‌گویند، اما خشیت آن حالت نگرانی انسان در رابطه با آن کسی که از او خشیت پیدا می‌کند، است که این هم به نوعی حالت قلبی است، اما حالات قلبی انسان متفاوت است، خشیت آن حالت تأثر خاص انسان است که همراه با یک نوع نگرانی است نسبت به اینکه، نکند انسان جایگاه آن موجود با عظمت را حفظ نکند، البته با خوف نیز همراه است و خشیت و خوف تقریبا نزدیک به هم هستند، اما لازمه خشوع یک نوع از خشیت است و همه اینها امور مختلفی است که بر انسان عارض می‌شود.
 
شما نماز را مثال زدید، اما آیا می‌توان بین نماز و قرائت قرآن نیز از این جهت که قاری قرآن هم باید اعمال خاصی را انجام دهد تناسب ایجاد کرد؟

وادی نماز و قرآن از یک جهت مشترک هستند، قرآن، کلام الهی است که با ما سخن می‌گوید و در نماز هم مقداری از قرآن خوانده می‌شود، اما به جهت دیگری نیز مشترک هستند و آن این که انسان توجه می‌کند که در برابر چه حقیقتی قرار گرفته و چه حقیقتی با او سخن می‌گوید.
در اینجا دو حالت عارض می‌شود، یک اینکه انسان حالت ذلت و کوچکی پیدا می‌کند و از طرف دیگر حالت تشکر از خداوند نیز به او دست می‌دهد که لیاقت پیدا کرده که خداوند او را مورد خطاب قرار دهد.
در نتیجه اینجا نیز به این صورت است که هر مقدار که انسان درک اولیه‌اش نسبت به محتوای قرآن بیشتر باشد و توجه کند که چه کسی و با چه مضامینی با او سخن می‌گوید و این سخن گفتنش برای چیست و این سه مسأله حل شود برای انسان به باور تبدیل می‌شود و آن حالت اظهار ذلت در برابر ذات اقدس الهی بیشتر خواهد شد.
ایت الله تحریری/ایکنا/مصاحبه پیرامون تلاوت خاشعانه

اینکه در پاره‌ای از روایات به بحث حزن و محزون خواندن قرآن اشاره شده است، منظور چیست؟

بله، از این جهت می‌بینیم که در روایات بحث حزن و گاهی هم بحث گریه کردن هنگام قرائت قرآن مطرح می‌شود که این حزن نیز نتیجه آن حالت خشوع است و گاهی هم نتیجه خشیت می‌شود، گریه نیز این چنین است که در وجود انسان دارای اقسامی است و در وجود انسان زمینه‌های مختلفی دارد، یکی از زمینه‌های مطلوب آن این است که خشیت الهی انسان را به گریه بیندازد که انسان عظمت خدای متعال را درک می‌کند.
در نتیجه در خواندن قرآن و در نماز که یک نوع تمرکز با عالم غیب است این توجهات باید برای انسان مؤمن تداعی شود، از این جهت می‌بینیم که وقتی اولیای الهی آیات بشارت را می‌خوانند از آن جهت که ذات اقدس الهی انسان مؤمن را به خوبی‌ها بشارت می‌دهد، حالت فرح پیدا می‌کردند، چون ایمان در این جا به این صورت ظهور پیدا می‌کند؛ چراکه ایمان نیز در هر جایی ظهور متناسب به خودش را دارد.
وقتی انسان بشارت را می‌بیند که خدای متعال برای مؤمنان چه موهبتی را در نظر گرفته است و زمانی که قرآن می‌خواند، خودش را لایق این بشارت‌ها می‌داند که خداوند برای او عطا کرده سرور به وجود می‌آورد، البته این سرور نیز به خود نیست، بلکه به بشارتی است که خداوند می‌دهد که بسیار هم مطلوب است. از آن طرف هم وقتی که انسان مؤمن به آیات عذاب می‌رسد چون احتمال می‌د‌هد خودش نیز مبتلای به این عذاب شود، لذا این تهدید را شامل حال خودش نیز می‌داند و حالت حزن پیدا می‌کند.
در نتیجه قرآن حقیقتی است که در هر مرحله‌ای از آن برای مؤمن حرکت آور است، یک حرکت به سمت جلو و دیگری هم حرکت به سوی توقف از انجام دادن امور نامطلوب که وقتی آیات وعید و تهدید را می‌شنود موجب می‌شود که حواسش را جمع کند که به این موارد مبتلا نشود. بنابر این می‌بینیم که خواندن قرآن به چه اهدافی و با چه ظرفیت معرفتی اگر همراه باشد آن اثر مناسب خودش را می‌گذارد.

یک قاری قرآن باید چه سیری را طی کند تا قرائتش همراه با این درجه از اثرگذاری باشد؟

ائمه(ع) راه‌کارهای گوناگونی را برای ما بیان فرموده‌اند، یک وقت است که شخص می‌خواهد به صورت رسمی به قرائت قرآن بپردازد و اصطلاحا قاری شود، اما یک وقت هم می‌خواهد قرآن را قرائت کند از این جهت که دستور داده‌اند که «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»، چراکه خود قرائت قرآن زمینه‌‌ای برای حرکات تکاملی دیگر است، در نتیجه با این دیدگاه وارد می‌شود که با مفاهیم قرآن انس پیدا کند و معارف قرآن در جانش قرار گیرد و پس از این مراحل نسبت به التزام عملی به آن مفاهیمی که به دست آورده وارد شود و در این زمینه بکوشد، اگر کسی چنین دیدگاهی داشته باشد چنان که ائمه(ع) نیز به ما فرموده‌اند یقینا قرائت قرآن او نیز با محتوا خواهد بود.
در یک بیانی امام علی(ع) می‌فرماید: کتاب خدا را یاد بگیرید، چون بهترین گفتار و بلیغ‌ترین موعظه است و سعی کنید که در آن فقیه شوید؛ چراکه قرآن بهار دل‌ها است و بهار هم دل را زنده می‌کند و بهار که می‌آید فصل خزان از بین می‌رود، قبل از این که انسان به قرآن رجوع کند و در آن وارد شود مبتلای به خزان و رکود و به تعبیر امروزی‌ها یک نوع افسردگی است و این قرآن است که انسان را زنده و شاداب می‌کند.
آیت الله محمدباقر تحریری/مدرسه مروی/گفت و گو با ایکنا/تلاوت خاشعانه
تلاوت قرآن، راهی برای سوق دادن روح به سمت معارف غیبی
می‌فرماید به قرآن شفا پیدا می‌کنید، اما تلاوت نیکو نیز داشته باشید، این تلاوت راهی است برای این که یک انقلابی در ما ایجاد شود، در نتیجه خود تلاوت اصل نیست، بلکه یک طریق و راهی برای فهم معارف است که انسان تحریک شود و روحش به سمت معارف غیبی سوق پیدا کند، چون مادامی که ما در این عالم هستیم و ارتباطاتی داریم مبتلای به غفلت هستیم و زمینه‌هایی ما را حرکت می‌دهد.
یکی از این زمینه‌ها عبارت از صدای خوب است که در واقع یک زیبایی هنرمندانه است، لذا گفته‌اند قرآن که بهترین گفتار است با بهترین صوت بخوانید و بهترین صوت نیز صوتی است که ما را متوجه عالم غیب کند و منظور فرمول‌های ظاهری صوت و ... نیست.
البته این هم خوب است اما گاهی دیده‌ می‌شود بعضی از اولیاء الهی وقتی قرآن را به صورت ساده و با ترتیل می‌خوانند چنان تأثیری در جان می‌گذارد که این صوت به جهت آن محتوا بهترین صوت است؛ چراکه در زمان ائمه(ع) نیز این بساط قرائت و صوت و لحن و ... وجود نداشته، البته دارای صوت بوده‌اند اما با این مسائل همراه نبوده و آنها به اصل توجه می‌کردند، البته این که انسان با این شکل‌ها نیز قرآن بخواند ایرادی ندارد اما آن اصل نباید فراموش شود.
هیجان‌های ظاهری در تلاوت باید تبدیل به هرجان معنوی شود
گاهی اوقات مشاهده می‌شود که در مجالس ما فقط همین مسائل ظاهری مورد توجه قرار می‌گیرد و قاری قرآن نیز فقط صدایش را بالا و پایین می‌کند تا به انواع مختلف یک آیه را بخواند. اما علت این کار چیست؟ برای این است که یک هیجان ظاهری ایجاد شود؟ این هیجان ظاهری ایجاد می‌شود اما این هیجان باید به هیجان درونی را ایجاد کند و شنونده و خواننده باید در خود معنویت و حالت حزنی را درک کنند.
در روایات نیز توصیه شده‌ایم که قرآن را با حزن بخوانید، خاصیت حزن نیز این است که انسان را به فکر وا می‌دارد، رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ»، قرآن با حزن نازل شده، به این معنا که نزول قرآن برای دگرگونی است که ما متوجه خودمان و آن جایگاهی که خداوند برای ما قرار داده شویم، این حزن مانند حالتی است که انسان در طول روز کار می‌کند اما نمی‌داند نتیجه کارش چیست در نتیجه این نگرانی حزن به وجود می‌آید. حزن حقیقی در واقع نگرانی در این است که انسان فکر کند و ببیند این سیر وجودی‌اش به کجا منتهی می‌شود، قرآن این سیر وجودی را برای ما بیان می‌کند.
در نتیجه حقیقت قرائت قرآن برای حصول به خشوع و خشیت است که همراه با حزن نیز باشد و گاهی هم ممکن است که به بکا و گریه بینجامد، از این رو می‌بینیم وقتی ائمه(ع) قرآن می‌خواندند مستمعان را مجذوب می‌کردند، در روایت دارد که وقتی امام حسن(ع) قرآن تلاوت می‌کردند کوچه‌ای که منزل ایشان در آنجا واقع شده بود بسته می‌شد، علت هم این بود که آن تأثیر حقیقی را در جان‌ها داشت و ائمه(ع) با آن هدف عالی حرکت می‌کردند. لذا در روایات برای قرائت قرآن نشانه‌هایی را بیان فرموده‌اند که آثاری هم بر آن مترتب کرده‌اند.

ادامه دارد ...


مرتضی اوحدی



captcha