مهم‌ترین مانع و مقتضی هدایت در قرآن
کد خبر: 3668577
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۶

مهم‌ترین مانع و مقتضی هدایت در قرآن

گروه اندیشه: دلشادتهرانی ‌معتقد است که عوامل و موانع تربیت و هدایت در قرآن مطرح شده است اما مهم‌ترین مانع را می‌توان رابطه نکوهیده با امور و مهم‌ترین مقتضی را تقوا دانست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مصطفی دلشاد تهرانی، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، در چهاردهمین جلسه تفسیر قرآن خود در مجتمع آموزشی رشد، به نقش قرائن متصل لفظى، سازمان آیات، موانع و مقتضيات هدايت و تربيت در آیات قرآن پرداخت.

هدایت و سازمان آیات قرآن

وی در این نشست گفت: به نظر می‌رسد آیات قرآن کریم از یک سازمان با عنوان مبانی، اصول و روش‌ها برخوردار هستند. وقتی ما آیات را مطالعه می‌کنیم این توجه که آیه بیانگر بحثی در حوزه مبانی، اصول یا روش‌هاست، می‌تواند ما را راهنمایی کرده و تکلیف ما را در فهم و استفاده از آیه روشن‌تر بکند. 

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث افزود: همچنین سازمان آیات خود را در یک نظام نشان می‌دهد که به ما کمک می‌کند آیات را از نظر هدایتی مورد تدبر قرار دهیم. همه آیات قرآن در یک نظام هدایتی و تربیتی قرار داد که می‌توان آن را به چهار گروه تقسیم کرد. آیاتی که بیانگر موانع، مبانی، اصول و روش‌های هدایت و تربیت را بیان می‌کنند. سازمان آیات زمینه‌ای را فراهم می‌کند که ما، به هر یک از آیات قرآن از منظر هدایتی و تربیتی نگاه کنیم و همه آیات قرآن را زنده ببینیم.

دلشاد تصریح کرد: در این خوانش ما هیچ آیه‌ای را کنار نمی‌گذاریم، از بین نمی‌روند و تعطیل نمی‌شوند، البته ممکن است روش‌ها تغییر کند. 

وی با بیان اینکه می‎توان همه آیات قرآن را از منظر هدایتی و تربیتی خواند و آن را در یکی از این 4 بخش قرار داد، گفت: در بحث موانع و مقتضیات هدایت و تربیت، آیات قرآن را می‌توان تقسیم‌بندی کرد. این تقسیم‌بندی البته اعتباری است. در آیات قرآن کریم موانع و مقتضیات هدایت و تربیت شامل 5 گروه آیه است که عبارتند از آیاتی که بیان‌کننده مانع و مقتضی اصلی و لازم هدایت، موانع و مقتضیات فردی هدایت، موانع و مقتضیات اجتماعی، موانع و مقتضیات سیاسی، موانع و مقتضیات اقتصادی هدایت و تربیت.

دلشادتهرانی با بیان اینکه پیامبران نقش اجتماعی دارند، گفت: حضور دین در قرآن اجتماعی نیز هست و مطالب اساسی در این زمینه دارد. اینکه قدرت در یک جامعه چگونه توزیع شده مورد توجه قرآن بوده است، کتاب‌الله به این توجه کرده است که چگونه گروه‌های صاحب قدرت می‌توانند عامل یا مانع هدایت شوند، مورد توجه قرار گرفته است. این طور نیست که پیامبر کاری به مناسبات فاسد اقتصادی و قدرت سیاسی نداشته باشند. پیامبران به دنبال این نبوده‌اند که در جایگاه حاکم سیاسی قرار بگیرند، اما اگر زمینه‌اش فراهم می‌شده، در این جایگاه قرار گرفته و از آن به عنوان یک مقتضی مناسب برای هدایت و تربیت استفاده می‌کردند. جامعه‌ای که در تنگنای اقتصادی باشد، موانع هدایت بیشتر خواهد بود، همین طور مباحث سیاسی، اجتماعی و فردی نیز چنین است.

مهم‌ترین مانع هدایت

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث در خصوص موانع و مقتضیات اصلی گفت: مانع اصلی هدایت و تربیت نسبت آلوده و پستی است که انسان با هر امری از امور این عالم برقرار می‌کند. این راه هدایت و تربیت را می‌بندد و اگر این مانع به صورت جمعی ظهور پیدا کند، راه هدایت یک جمع را می‌بندد. در اصطلاحات قرآن کریم و به تبع قرآن در احادیث، تعبیری که برای این عنوان شده است، تعبیر دنیاست. 

وی تصریح کرد: دنیا از ریشه اصلی دنی یا دنو به معانی اصلی پستی و نزدیکی است. سه معنای استعمالی در آیات قرآن دارد. یک معنای استعمالی دنیا به معنای رابطه پست و آلوده و تعلق نادرست به زندگی این‌جهانی است که انسان با هر چیزی می‌تواند برقرار کند. این دنیا در اصطلاح پیشوایان دین دنیای نکوهیده و بازدارنده است. هر جا در آیات و روایات گفته شده که دنیا را ترک کنید و دور بیاندازیم و به دنیا پشت کنید، مراد این دنیای مذموم است. این دنیا رابطه‌ای پست، آلوده و نفسانی با هر امر مادی و معنوی می‌تواند باشد. 

دلشادتهرانی افزود: اگر ما با میز ریاست نسبت آلوده‌ای برای خودنمایی و قدرت‌زدگی برقرارکردیم، دنیای نکوهیده‌ای خواهیم داشت. همچنین نماز و روز ریایی از این دست است که مانع اصلی رشد و کمال است. در نظام‌های تربیتی که به این امور دامن می‌زنند و مثلا انسان‌ها را وادار می‌کنند که ریایی زندگی کنند، سخت‌ترین مانع را برای هدایت ایجاد می‌کنند. انسان باید از دنیای نکوهیده که دنیای خود انسان است آزاد شود. 

وی افزود: برای مثال در آه وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ: و زندگى دنيا جز مايه فريب نيست» (آل‌عمران، 185) این کدام زندگی دنیایی است؟ اینجا تعبیر شده الحیاة الدینا که صفت و موصوف است و نه مضاف و مضاف‌الیه، یعنی اگر صفت حیات دنیایی شود، هیچ چیز جز غرور، بازیچه فریب و کالای بی‌ارزش نیست. یعنی شما اگر رابطه پست با چیزی برقرار می‌کنید این هیچ چیز نیست. از این رو در ترجمه فارسی باید گفت زندگی دنیایی یعنی زندگی که صفتش پست است. اگر بگوییم زندگی دنیا، ممکن است با زندگی این جهان خلط شود. 

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث ادامه داد: دومین معنای دنیا زندگی دنیایی است، دنیای این‌جهان چون پست‌ترین مرتبه وجود است به این نام نامیده شده است که باید در آن به دنبال هدایت باشیم. مثلا در آیه  رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً: پروردگارا در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت [نيز] نيكى عطا كن» (بقره، 201) این جا دنیا، زندگی این‌جهانی است که لزوما چیزی پست نیست. 

دلشادتهرانی افزود: در برخی از روایات گفته شده است که زندگی این جهانی بهترین فرصت است. به تعبیر امام علی(ع) زندگی این جهانی جایگاه فرود آمدن وحی الهی است. انسان در این مرتبه قرار گرفته است که تعالی بیابد. از این رو نباید زندگی این جهانی را مذمت کرد. 
وی افزود: سومین معنای دنیا، هر امر نزدیک‌تر به ماست. در آیه «وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ: و در حقيقت آسمان دنيا را با چراغهايى زينت داديم» (ملک، 5)، این جا دنیا امر نزدیک به ماست. باید در مطالعه آیات به این سه معنا توجه کرد. 

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث ادامه داد: آیه 23 سوره یونس «فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: پس چون آنان را رهانيد ناگهان در زمين بناحق سركشى مى‌كنند اى مردم سركشى شما فقط به زيان خود شماست‏ شما بهره زندگى دنيا را [مى‏طلبيد] سپس بازگشت‏ شما به سوى ما خواهد بود پس شما را از آنچه انجام مى‏‌داديد باخبر خواهيم كرد»  خداوند بیان می‌کند که ریشه سرکشی و تجاوزگری‌های شما، به زیان خود انسان‌ها است که سبب آن بهره‌وری کوتاه از زندگی دنیایی است. ریشه مصیبت‌های انسان زندگی دنیایی، خودکامگی منزلت پرستی و ... است. 

دلشادتهرانی ادامه داد: در آیه «وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ: و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و قطعا سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى كنند بهتر است آيا نمى‏ انديشيد» (انعام، 32) بیان شده است که زندگی دنیایی جز لهو و لعب چیزی نیست. لهو چیزی است که انسان را از پرداختن به واجبات باز می‌دارد. لعب هم سرگرمی است که فایده‌ای ندارد و موهوم است. زندگی که صفتش دنیایی شود جز این‌ها چیزی نخواهد بود. 

وی تصریح کرد: همچنین در آیه 185 سوره آل‌عمران و 20 سوره حدید، بیان شده است که زندگی دنیایی جز کالای فریب چیزی نیست و اگر ما این رابطه پست را برقرار کنیم، نخواهیم توانست به کمال برسیم. به تعبیر امام علی(ع) در پستی دنیا نزد خداوند هیچ معصیتی و گناهی نشود، مگر به سبب دنیای نکوهیده و کسی به چیزی در نزد خدا نرسد، مگر به ترک این دنیای نکوهیده. 

مهم‌ترین مقتضی هدایت 

دلشادتهرانی با طرح این سوال که حال مقتضی اصلی هدایت و تربیت از منظر قرآن چیست؟ گفت: تا انسان در برابر این دنیای نکوهیده سپری فرار بکند، راه نجات حاصل نخواهد شد. تا انسان از وابستگی‌های پست آزاد نشود، نخواهد توانست متصف به صفات الهی شود. در منطق قرآن کریم بهترین مقتضی که می‌تواند انسان را نجات دهد، تقواست، از این رو نمی‌توان از قرآن کریم بهره هدایتی و تربیتی گرفت الال با مجهز شدن به تقوا. این مسئله را بر اساس آیه دوم سوره بقره، «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ: اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است» این مسئله را می‌توان دریافت. 

وی در پایان گفت: در خصوص عامل فردی هدایت باید گفت که هدایت و تربیت به خواست خود انسان باز می‌گردد. انسان اگر بخواهد و تلاش کند، هدایت پیدا می‌کند و کسی نمی‌تواند او را گمراه کند و اگر بخواهد با کمترین چیز گمراه می‌شود. گاهی ما خبرهایی می‌شنویم که یک انسان با امری بسیار جزئی به باد فنا رفته است. اگر انسان بخواهد اینگونه است. از طرف دیگر انسان‌هایی هستند که با وجود همه فشارها بر راه هدایت باقی مانده‌اند، آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايت‏ يافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى ‏رساند بازگشت همه شما به سوى خداست پس شما را از آنچه انجام مى‏ داديد آگاه خواهد كرد» (مائده، 105) به این مسئله پرداخته است. انسان باید خود را بپاید در حالی که ما به جای این کار می‌خواهیم عالم را بپاییم. در درجه اول هر کسی موظف است خود را بپاید که اگر انسان راه یافته باشد، هر که گمراه شود به انسان زیانی نمی‌تواند برساند. انسان مسئول است و نمی‌تواند بار گناه خود را به گردن دیگری بیاندازد. عوامل دیگری هم موثر است، اما هیچ عامل موثری در تربیت به نحو علت تامه در هدایت عمل نمی‌کنند، بلکه زمینه‌سازند و در میان عوامل موثر در تربیت انسان، از همه موثرتر خود انسان است. این مسئله را در آیه 120 سوره آل عمران هم می‌توان دید. 

captcha