نقدی بر نمایش «عقربه ها بر می‌گردند» به روی صحنه می‌رود
کد خبر: 3672580
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۱

نقدی بر نمایش «عقربه ها بر می‌گردند» به روی صحنه می‌رود

گروه فرهنگی: نقدی بر نمایش «عقربه‌ها بر می‌گردند» به نویسندگی و کارگردانی کامبیز میرزایی، از هفتم آذرماه در «مکتب خانه تئاتر آن» در بابل به روی صحنه رفت که تا یکماه ادامه دارد.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از مازندران نمایش «عقربه ها بر می گردند»  به نویسندگی و کارگردانی کامبیز میرزایی از هفتم آذر ماه  در «مکتب خانه تئاتر آن» در بابل  به روی صحنه رفت  و تا هفتم دی ماه ادامه دارد. 

خلاصه داستان نمایش می پردازد به دختری به نام «رها»  بازیگری که در برقراری تعادل میان وظیفه اجتماعی و هنری خود دچار مشکل شده است و در این میان آدم های پیرامونی، هر کدام به نوعی در نجات و سر در گمی او نقش بازی می کنند و...

در این نمایش خاطره علی نژاد، حسین رمضانی، محمد نجاریان، مریم حسن پور، مجتبی مهدی نیا، وحید مهاجریان، اسد غفاری، درسا بی آزاری، علی منتظری، الهام حبیبی، هدی بیابانی، فاطیما موسوی، شقایق عفیفه، علی ارجمندی، میکاییلا میرزاده، امیر کریمی و سینا شجاعی به ایفای نقش می پردازند .ندا بابازاده، علی ارجمندی و سعیده جعفری دستیاران کارگردان و  مجتبی مرتضوی انتخاب موسیقی این نمایش را بر عهده دارد.

سعید طاهرنژاد کارشناس تئاتر در باره این نمایش می گوید: اساس اتفاق و آنِ  نمایش در ایجاد قرار داد از سوی گروه نمایش و باور آن از سوی مخاطب است، برخوردی است که مارا به جهان تئاتر نزدیک و از جهان خویشتن جدا می کند. مکان ، یا بهتر محلی که در جهان نمایش در آن اتفاق می افتد از نیمکت خیس پارکی در شهریورماه یکهزارو سیصدو … و مردی که با این توضیح  شمارا  به جهان نمایش دعوت می کند «عقربه ها بر می گردند» ، دعوتی موفق که با کنایه های طنازانه بازیگر همراه می شود ، صحنه ای کوچک با استفاده تمام قد از امکانات صحنه که در جابه جایی صحنه ها آنچنان هوشمندانه عمل می کند که فاصله گذاری ها «توضیحات صحنه از بیان بازیگر» کاملا به جا اتفاق می افتند، کلیتی که با مضمنون اجتماعی زندگی ما همخوانی دارد و می توان آن را به عنوان تجربه ای موفق به حساب آورد. چنین تجربه ای در ساخت اجزای این نمایش را می توان در چیدمان درست امکانات صحنه ، منطق مند بودن عناصر شکل دهنده و مهمتر استفاده و دانش هنرهای تجسمی در ساخت تصویر جستجو وکرد.  فارغ از کلیت نمایش حال اجزای شکل دهنده نمایش که باید در خدمت مضمون و ساختار زمینه شکل گیری اثر را فراهم کنند تبدیل به چالش جدی نمایش می شوند و مهمترین عنصر اجرایی و انتقال دهنده در تئاتر بازیگر است ، این جا که مساله «ابژه» توسط «سوبژه» مطرح می شود.

روالی که تا ورود شخصیت کسری مخاطب را در همزیستی با آن صحنه قرار می‌دهد و اما بعد از آن است که مراحل جدا شدن مخاطب اتفاق می افتد . شخصیتی که با تکه کلام ها شوخی هایش سعی بر ایجاد ارتباط با اجزای نمایش را دارد، که با بیان گاه نا مفهوم و مواجهه با شخصیت رها تبدیل به یک تیپ می شود که گویی تا انتهای نمایش فقط و فقط برای خنداندن مخاطبان حضور دارد، مساله ای که شاید در پس بیان تلخ مضمون اجتماعی نمایش سعی بر دلپذیر کردن نمایش را دارد اما تبدیل به یک بحران می شود، بحرانی که اسباب خروج همزیستی مخاطب و تئاتر را فراهم می کند و اینجاست که آدم های نمایش عقربه ها بر می گردند دچار فرافکنی و عدم باور آن صحنه می شوند ، آنی که در فریادها ، میمیک های باسمه ای و حرکات بی دلیل مستولی می شود و به واقع شخصیت رها را می‌توان سردمدار چنین اتفاقاتی به حساب آورد،  زمینه ای که برای فراهم آوردن بستر حضور شخصیت مهتاب شکل نمی گیرد اما با بازی بجای شخصیت «مهتاب» تعدیل می شود .اما این خود در مواجهه با شخصیت رها شکل می گیرد و به شدت شخصیت مهتاب را تحت تاثیر قرار می دهد تا در نتیجه مضمون و پیام «مهتاب » به درستی دریافت نشود.

حال که وارد ساعت دوم نمایش شدیم شخصیتی یرای تعدیل فضا به نام شقایق وارد می شود که مارا از همزاد پنداری با شخصیت ها جدا کند و همان شیوه طنازانه را انتخاب می کند که در مواجهه با «کسرا » نقش فاصله گذاری را ایفا می کند ، اما اینجا هم قربانی میمیک، و تکرارهای گاها غیر ضروری می شود و آنچنان از پیام نمایش جدا می شود که انگار وصله ناجور است.   در انتها تکمیل چرخه زمان و مکان که با توضیح بازیگر «به شیوه فاصله گذاری» نقش روزبه در مساله قضاوت ، تاویل مخاطب را تحت تاثیر ، یا نابود می کند.

در نگاه اجمالی جزییاتی در کلیت نمایش  «عقربه ها بر می گردند» کارکرد عناصر متن نمایشی در میانه و پایان را تحت تاثیر قرار دادند که آغاز فوق العاده نمایش را محو می کند، با این همه هوشمندی کارگردانان در چیدمان، طراحی کنش های بین  متنی اثر را کاملا توجیه می کند و این مساله در بستر شکل گیری نمایش تا انتها حفظ می شود.

 حمیدرضا گل محمدی تواندشتی

captcha