به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، قانون ترویج کتابت قرآن کریم به رسم الخط مفاخر ملی که مشتمل بر ماده واحده و یک تبصره بود در جلسه علنی روز چهارشنبه هشتم شهریورماه ۱۳۹۶ مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ ۲۲ شهریورماه به تأیید شورای نگهبان رسید. این خبر مهم و مسرتبخش را دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ۲۹ شهریورماه به دکتر روحانی رئیس جمهور ابلاغ کردند و در پی آن دکتر روحانی سوم مهرماه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ و چنین مرقوم کردند: در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به پیوست «قانون ترویج کتابت قرآن کریم به رسم الخط مفاخر ملی» که در جلسه علنی روز چهارشنبه هشتم شهریورماه یک هزار و سیصد و نود و شش مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۲۲/۶/۹۶ به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره ۵۲۸۴/۲۵۹ تاریخ ۲۹/۶/۹۶ مجلس شورای اسلامی واصل شده، جهت اجرا ابلاغ میشود.
براساس این گزارش؛ در تبصره این ماده واحده چنین آمده است؛ «دولت مجاز است در جهت اجرای این قانون هر ساله از یارانههای موجود برای چاپ و نشر قرآن موردنظر به بخشهای غیردولتی اعتباری اختصاص دهد»، البته در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هنوز برنامه مشخصی را اعلام نکرده است، اما معاونت نظارت بر چاپ و نشر قرآن سازمان دارالقرآن الکریم نشستهای متعددی را با ناشران، کارشناسان و صاحبنظران برگزار کرده است یکی از این نشستها آسیبشناسی رسم الخط قرآنی است که با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی(ره) در هفته پژوهش برگزار شده است.
مشروح این نشست در ادامه از نظر میگذرد؛
احمد زرنگار، عضو هیئت علمی دانشگاه و معاون نظارت بر چاپ و نشر قرآن سازمان دارالقرآن الکریم در این نشست درباره رسم الخط قرآن به دیدگاههای مراجع عظام تقلید اشاره کرد و گفت: آيتالله مكارم شيرازی در این باره معتقدند؛ هيچ دليلی بر توقيفی بودن رسم الخط قرآن وجود ندارد و دلايل مهم آن به طور كامل روشن است و يک دليل آن وجود قرآنهايی با رسمالخطهای مختلف، در موزهها و كتابخانههای بلاد مختلف است. ايجاد زمينه فكری به منظور كتابت صحيح قرآن از ضروريات جامعه اسلامی است و ايجاد اصلاحات در كتابت قرآن، استفاده از رسم الخط واحد و هماهنگسازی كتابت با تلفظ، مسائلی هستند كه بايد زمينه آن را در جهان اسلام به وجود آورد.
وی افزود: دیدگاه آيتالله صافی گلپايگانی این است که در تهيه و تنظيم قرآن با رسمالخط ايرانی، بايد همان ترتيب و تنظيم صفحاتی كه در قرآن با خط عثمانطه رعايت شده است، رعايت شود. همچنین آيتالله جعفر سبحانی بر این عقیده هستند که بايد دستگاههای فرهنگی، نسبت به چاپ قرآن با رسمالخط ايرانی اقدام كنند، قرآن با رسمالخط ايرانی، بايد با آرم و نشان جمهوری اسلامی ايران، در شمارگان ميليونی چاپ شده و به كشورهای مختلف جهان صادر شود.
زرنگار در ادامه با اشاره به پیشینه رسم الخط قرآن بیان کرد: هنگامی كه خليفه سوم(عثمان) با اشاره بزرگان صحابه دستور كتابت چند مصحف را داد، كاتبان اين قرآنها، مطابق با رسمالخط زمان خود اقدام به كتابت كردند و مهمترين ويژگی رسمالخط عربی آن روز، فقدان نقطه و علامتهايی برای صداهای كوتاه بود. صدای بلند «آ» تنها در كلماتی كه حروف كمتری دارند میآمد، مانند: «قالَ، جاءَ، كانَ، قامُوا، اَلنّارُ... و در بسياری از كلمات كه بيشتر از سه حرف دارند نيامده بود، مانند: ظلِمينَ، كفِرينَ، مُنفِقينَ، البَيَّنتِ، سُلطن و... كاری كه صحابه كردند، تنها پيروی از رسمالخط زمان خودشان بود و هيچگونه سرّی و يا حكمتی در آن نيست.
وی ادامه داد: «ابوالعباس مراكشی» برای رسمالخط عثمانی و كلماتی كه در اين رسمالخط حالت ويژهای دارند، مانند: «بِأئيدٍ» به جای «بِأ َيدٍ» و يا «لَااَذبحنَّهُ» به جای «لَاَذبَحَنَّهُ» و كلمات ديگری از اين قبيل، يک سلسله معانی و اسرار عرفانی دست و پا كردهاند، كه هيچگاه مورد توجه علمای رسم، حتی طرفداران رسم عثمانی قرار نگرفت. (خط) نيز مانند هر پديده ديگری، قابل تغيير و تكامل است؛ از این رو در همان قرون اوليه، خط عربی تحولات عمدهای يافت، كه نقطهگذاری و اعرابگذاری توسط كسانی چون «اَبوالاَسود دُؤَلي، يحيي بني يَعمُر و خليلبن احمد فراهيدي، از آن جمله بود و بعضی از صحابه و تابعين، از اِعمال اين تحولات در قرآن ناخشنود بودند و میگفتند: «جَرِّدُوا القُرآنَ».
زرنگار در ادامه به دلایل بهرهگیری از خط قیاسی اشاره و تصریح کرد: به جهت ضرورتهای موجود و برای آسانسازی يادگيری قرآن، اين تحولات در مصحف راه يافت و جا افتاد و مقبوليت پيدا كرد و با پيدايش علوم ادبی و قواعد املايی و دستوری در زبان عربی، كاتبان قرآن، از خط قياسی پيروی كردند. مثلاً؛ در صفحهای از قرآن كه به خط (ابن مُقله بيضاوی شيرازی (328 – 272 هـ) برجای مانده است، حضور رسم قياسی به خوبی مشهود است و كلماتی مانند «الظّالِمُونَ – ياهامانُ – كاذِبينَ – فَاَخذناهُ و... با (الف) نوشته شده، در حالی كه اين كلمات در رسم عثمانی چنين است؛ (الظّلِمُونَ – يهمنُ – كذِبينَ و...)، اوج اين تحول را در قرآنی به خط (ابن بَوّاب: (متوفّی 391ق) خطاط و خوشنويس بغدادی میبينيم كه همزمان با تحول خط نسخ توسط اين خوشنويس برجسته، قرآن به صورت قياسی كتابت شده است. نيز در قرآنی كه به خط (ياقوت مستعصمی) در دست است، همين حالت دیده میشود.
وی ادامه داد: برخی از دانشمندان پيشين مانند ابوبكر باقلانی (متوفّی 203ق)، ابن خلدون و محمد عزت دروزه، پيروی از رسم الخط عثمانی را لازم ندانستهاند. (ابن خلدون) در كتاب مقدمه خود، با دلايل و بينات بسياری اثبات میكند كه هيچ گونه الزامی بر محافظت از رسمالخط عثمانی وجود ندارد و میتوان آن را براساس اصول و مبانی زبان عربی، با رسمالخط قياسی (املايی) به نگارش در آورد و نيز (محمد عزت دروزه) در كتابت تاريخ قرآن آورده است؛ نبايد نوشتن قرآن را به خط معمول زمان خودمان (قياسي) كه خواندنش به مراتب آسانتر و آموزش آن بسيار سادهتر است، با آن كه هيچ منعی از جانب پيغمبر اكرم(ص) و صحابه ندارد، حرام و مكروه بدانيم. همچنين گروهی از دانشمندان علوم قرآنی از جمله ]زَركشي صاحب ألبرهان (متوفی 794ق) و شيخ عزالدين عبدالسلام (متوفی 660ق) و صاحب تبيان[ اعتقاد بر اين است كه در هر زمانی لازم است قرآن طبق قواعد عربی همان زمان نوشته شود و نگارش قرآن به رسمالخط عثمانی برای مردم جايز نيست.
به گفته معاون نظارت بر چاپ و نشر قرآن؛ براساس اين ديدگاه، لازم است در هر دورهای، قرآن طبق قواعد رسمالخط همان عصر و منطقه كتابت شود و بهتر است قرآن با رسمالخط عثمانی هم محفوظ بماند و اهل فن قواعد آنرا هم حفظ كنند تا به منزله گنجينه گرانبها برای نسلهای آينده باقی بماند. برخی از دانشمندان معاصر نيز كتابت قرآن، براساس رسمالخط قياسی را لازم و بر آن تأكيد دارند، همچنين دكتر عبدالفتاح شبلی در كتاب (رسم الخط المصحف العثمانی) و دكتر صبحی صالح در كتاب (مباحث فی علوم القرآن) بر رسم الخط قياسی تأكيد ورزيدهاند. به عنوان نمونه، سخن صبحی صالح را نقل میكنيم: «عموم مردم نمیتوانند قرآن را با رسم الخط عثمانی بخوانند، بنابراين بهتر است، بلكه واجب است قرآن برای آنان مطابق با اصطلاحات روز (رسم الخط قياسی) نوشته شود».
زرنگار در ادامه گفت: بيش از 10 قرن بود كه قرآن با رسم الخط قياسی (املايی) نوشته میشد و در نتيجه خواندن قرآن برای عموم و نوآموزان آسان میکرد، تا اينكه قريب از نيم قرن پيش به اين سو، در مصر از سوی بعضی از علمای «اَلاَزهر» لزوم متابعت از رسمالخط عثمانی و شيوه صحابه صدر اسلام در تحرير قرآن مطرح شد و به دنبال آن مصحفی به خط (محمد بن علی بن خلف حسينی) با رسم الخط عثمانی كتابت و زيرنظر بعضی از علمای اَلاَزهر چاپ و منتشر گشت، و اين نسخه مبنای كتابهای بعدی، از جمله نسخه عثمانطه قرار گرفت. اين نسخه در بسياری از كشورهای اسلامی مقبوليت يافت، و در ايران نيز همان قرآن شيوع پيدا كرد و دركنار قرآنهای متداول كه همگی با رسم قياسی نوشته شده بود قرار گرفت و هدف از آن همسويی و هماهنگی با ديگر كشورهای اسلامی بود. شايد بتوان گفت كه پيروی از يک شيوه متروک، كه مشكلات عمدهای برای خوانندگان دارد، لازم نيست و هيچ گونه دليل شرعی بر آن وجود ندارد، زيرا صحابه فقط از رسمالخط زمان خود پيروی كردهاند و هيچگونه حكمت يا سرّی در آن وجود نداشته است.
وی تصریح کرد: ضمن اينكه موارد غيرقياسی رسمالخط قرآن را نبايد حمل بر خطا كرد، در عين حال نبايد به عصمت صحابه نيز قائل بود، احتمال خطا و اشتباه در كار آنها نيز میرود، همانگونه كه آنان خود در مواردی يكديگر را به خطا و اشتباه متهم میكردند. از جمله در روايتی از عكرمه نقل شده است، كه چون مصاحف را بر عثمان عرضه كردند مواردی از غلط را در آن پيدا كرد و گفت: آنها را تغيير ندهيد، به زودی عرب خود آنها را با زبانهايشان تغيير خواهند داد و نيز روايت شده كه حجاج بن يوسف ثقفی، يازده مورد از مصحف عثمانی را تغيير داد، اين روايات نشان میدهند كه در ميان پيشينيان هم كسانی معتقد به خطای كاتبان مصاحف عثمانی بودهاند، حتی در ميان چند مصحفی كه به دستور عثمان كتابت شد، از لحاظ رسمالخط اختلافهايی وجود داشته است.
وی در ادامه درباره کتاب هفت جلدی «معجم رسم العثمانی» که در عربستان به چاپ رسیده است، گفت: در این کتاب بعضی از كلمات در جايی به یک رسم و در جايی با رسم ديگر آمده است. البته درقرون اوليه، قاريان قرآن چندان توجهی به خط قرآن نداشتند، بلكه آنها قرآن را از طريق سماع از مقريان و اساتيد قرائت ياد میگرفتند و بدين گونه مشكل عدم نقطهگذاری هم حل میشد. (ابن مجاهد) نقل میكند كه (اصمعی) از (ابوعمرو بن علاء) درباره آياتی كه راجع به حضرت ابراهيم(ع) است پرسيد، كه جايی «و بركنا عليه» و در جای ديگر «و تركنا عليه» است، (هر دو در سوره صافات، اوَلی آيه 113 و دومی آيه 108) چگونه از هم شناخته میشوند؟ چون در رسم عثمانی هر دو كلمه به يک شكل نوشته شده است، وی گفت: به هيچ وجه شناخته نمیشوند، مگر با شنيدن از پيشينيان.
وی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: هيچ گونه حجت شرعی در دست نيست كه پيروی از رسمالخط صحابه را واجب كند. با توجه به اينكه اين رسم در عصر ما دشواریهای عمدهای در جهت يادگيری قرآن ايجاد میكند، بهتر است از رسمالخط قياسی پيروی شود و اساساً پيروی از رسمالخط عثمانی امكان ندارد، و حتی مصحفهايی مانند: مصحف چاپ مصر و يا مصحف عثمانطه كه مدعی پيروی از مصحف امام يا همان مصحف عثمانی هستند، به طور عمده از آن فاصله گرفتهاند، زيرا مصحف امام هيچ گونه نقطه و اعراب و علامتهای تجويدی نداشته است و اگر بنا بر پيروی از رسم صحابه باشد، بايد اين علامتها هم كنار گذاشته شود. خط مصحف امام شبيه خط نَبطی بوده و اين نسخهها با خط نسخ كه توسط (ابن مُقله بيضاوی) و (ابنبواب) ابداع و نوشته شده، وحتي در مواردی رسمالخط عثمانی رعايت نشده است.
وی در ادامه به نظر ابو عمرو دانی كه كتب متعددی درباره رسم الخط عثمانی تألیف کرده است، اشاره کرد و گفت: در مصحف عثمانی، كلمه «اَولياء» در اضافه به ضمير «هم» و «كم» بدون همزه نوشته شده و به صورت «اولياهم» و «اولياكم» آمده است، در حالی كه اين كلمه در مصحف چاپ مصر و عثمانطه كه مدعی پيروی از مصحف عثمانی هستند، با همزه نوشته شده و به صورت «اوليائهم و اوليائكم» آمده است. و اگر روايت (دانی) درست باشد، مصحف چاپ مصر و عثمان طه از رسم عثمان تخلف كردهاند. اكنون كه رسم عثمانی به طور كامل قابل پيروی نيست و مسلمانان به ویژه مسلمانان بلاد شرق اسلامی بيش از 10 قرن با رسمالخط قياسی عادت كردهاند، يا لااقل از زمان (ابن مُقلد) به بعد غالب قرآنها به رسم قياسی تحرير شده، چه لزومی دارد كه باز هم به رسم عثمانی، آن هم به صورت ناقص برگرديم و نوآموزان و عموم مردم را دچار زحمت کنیم؛ از این رو پيشنهاد میكنيم كه در تحرير و كتابت قرآن كريم از همان رسم قياسی پيروی شود و صدای بلند به صورت (الف) نوشته شود و اين مشكل عمده كه بر سر راه نوآموزان و عموم قرار دارد حل شود.