به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)
دوم، پیش از شرح اصل ماجرا به اختصار به این نکته باید توجه بدهم که گاه شرایطی خاص اقدامی را میطلبد؛ اما کسی که آن اقدام را از بیرون میبیند و بدون آگاهی از شرایط مزبور درباره آن قضاوت میکند، قطعا به خطا میرود. نمونه این قضاوت عجولانه و نابجا را میتوان در مورد عکسهای امام موسی صدر با دختران بیحجاب مشاهده کرد. پناه بر خدا از عصر رسانه! آیا پرهیز از قضاوت شتابزده و دعوت به حسن ظن مطابق منطق و اخلاق نیست؟ پس «ضع امر اخیک علی احسنه» کجا رفت؟ خدا نکند روزی نامحرمی در استخری در حال غرق باشد و طلبه ملبسی برای نجات او اقدام کند و عکسی منتشر شود، که خواهند گفت: «به به! روحانیت معظم با نامحرمان به استخر هم میرود»!.
سوم، با ذکر این مقدمه به سراغ اصل ماجرا می روم. بر خلاف تصور اولیه، این عکس متعلق به یک کنسرت موسیقی در یکی از دانشگاههای تهران نیست! این عکس در کرمانشاه و در سر پل ذهاب گرفته شده است؛ لازم است اینجا اشاره کنم که حقیر به سبب دغدغه و احساس وظیفه شخصی و مسوولیتی که دارم، در 40 روز گذشته بارها به مناطق زلزله زده سفر کرده و اقدامات مختلفی اعم از ساخت و ساز تا هدایت گروههای فرهنگی و جهادی را پیگیر بودهام.
چهارم، در این آخرین بار، برای سخنرانی در مراسمی دعوت شدم که به بهانه شب یلدا برپا شده بود تا مرهمی باشد بر زخم دل داغدیدگان. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد و حاضران جلسه می توانند بر آن شهادت بدهند این بود که پیش از سخنرانی من، مجری آهنگ بسیار حزنآلود و غمگینانهای را بدون هماهنگی پخش کرد که شیون و ضجه را از نهاد جمعیت برآورد.
اینجا بود که بر خلاف میل و رویه همیشگیام در برنامه مداخله و آن را قطع کردم. وقتی از بنده برای سخنرانی دعوت شد دقایقی درباره امید به خدا و آینده سخن گفتم و تلاش کردم آرامش به جمع باز گردد. سپس سریعا از نوازندگان تنبور و نی که به عنوان سازهای مراسمات آیینی، نه سازهای مناسب لهو و لعب، در منطقه کرمانشاه شناخته میشود، استفاده کرده و خواستم سریعا بالای سن بیایند و دقایقی را با همراهی ایشان به خواندن اشعار بزرگان فرهنگ و ادب با مضامین عارفانه و امیدبخش اختصاص دادم و خنده و شادمانی را به جمع بازگرداندم.
پنجم، به این توجه شود که این اقدام، اقدام کسی است که 40 شب و روز گذشته را با دغدغه بازگشت امید به زندگی در مناطق زلزلهزده سپری کرده است، اما ناگهان دستاورد خود را در معرض تندباد فنا میبیند و بیاختیار از جا بر میخیزد؛ اقدامی که بر حسب تشخیص وظیفه شخصی آنی بود و در درستی و نادرستی آن میتوان سخنها گفت، اما به هر حال امید است که دانستن این زمینه ها تا حدی از آزاردهندگی عکس بکاهد.
ششم، بودند و هستند کسانی که با مشاهده این عکس کلمه استرجاع بر زبان میرانند، فریاد وا اسلاما سر میدهند، و هر چه گفتنی و نگفتنی باشد بر من می گویند. از هیچ کدام شکایتی ندارم؛ انما اشکوا بثی و حزنی الی الله و الیه المشتکی.
تنها گلهای که دارم این است که بی خبر ماندن از حال درماندگان و مستضعفان و چشم فروبستن بر آلام و اسقام ایشان به مراتب به استرجاع و وا اسلاما گفتن شایستهتر است؛ چنانکه خداوند فرمود: «ولا تحاضون علی طعام المسکین فویل للمصلین» و فرمود: «فلا اقتحم العقبه و ما ادریک ما العقبه، فک رقبه،او اطعام فی یوم ذی مسغبه،یتما ذا مقربه،او مسکینا ذامتربه» و رسول خدا «من لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» را در همین موضع فرمود.
و اما سخن هفتم و آخرین، بیاییم یک بار برای همیشه در قالب کرسی های آزاداندیشی تکلیف موسیقی، کاربرد و ترویج ان را در جمهوری اسلامی معین کنیم.»
شادمان کردن دیگران مجوز هتک حرمت لباس مقدس روحانیت نیست
محمدرضا نایینی در واکنش به این یادداشت با انتشار پیامی در کانال تلگرام خود، توجیهات قاسمیان را برنتافت و اینچنین از وی انتقاد کرد: «اکنون که پیرامون تصویر منتشر شده توضیحاتی را ارائه فرمودهاید به عنوان برادری کوچک، مطالبی را به عرض عالی میرسانم: قبول دارم که گاه شرائطی خاص اقدامی را میطلبد و کسی که در باره ی آن اقدام از بیرون و بدون آگاهی از شرائط مزبور قضاوت کند ممکن است به خطا برود اما اکنون و پس از توضیح همه آن شرائط، ذهن بنده قانع نشد. هر شغلی اقتضاءات خاص خود را دارد. جامعه از يك روحانی متوقع است که آنان را به یاد معاد و مبدأ بياندازد و اين ارتباطى به حلال و حرام بودن ذاتى عمل ندارد. بسيارى از كارها حلالند اما ما به عنوان يك روحانى و به خصوص مدیر مدرسه ی علمیه حق نداريم مرتكب آن ها شویم. من نیت عمل شما را حمل به صحت کردهام اما زشتی آن کار، واقعی است و میدانید مجرای حمل به صحت نیست.
مثالهایی که زدهاید نیز از نظر فقهی با نوع عمل حضرت عالی در تصویر منتشر شده تفاوت دارند که اگر مایل بودید وجه تفاوت را در جلسهای علمی به عرض عالی می رسانم. اجمالا قصد نجات غریق، رافع حرمت است ولی قصد شادمان کردن دیگران مجوز هتک لباس مقدس روحانیت نیست. این بنده ی ناچیز، از حضور فعال جناب عالی در مناطق زلزله زده کمال تشکر را دارد و امیدوار است بتواند این رفتارتان را سرمشق برای خود قرار دهد؛ اما یک کردار نیکو هرگز مجوز کردار ناروای دیگر نمی شود.
برای بازگرداندن آرامش به جمع آن عزیزان کافی بود با مراعات هویت صنفی خود با بیان شیوایتان محاسن کلام اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را بیان میفرمودید. بر فرض که تکلیف کاربرد و ترویج موسیقی در کرسی های آزاد اندیشی معین شود اما ما به عنوان روحانیت وظیفه ی ترویج دین خدا را داریم نه ترویج موسیقی.»