به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، بیش از دو ماه از زمین لرزه ۷.۳ ریشتری غرب کشور میگذرد، زمینلرزهای که بنیان خانههای ساکنان سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی را در هم ریخت و سقفی که سرپناه مردمان بود را بر سر آنان آوار کرد.
زلزله اگرچه زمین سفت زیر پای ساکنان نوار غربی کشور را لرزاند، اما تجلی گاه وحدت ایرانیان شد، پیر و جوان، خرد و کلان همه دست در دست هم به یاری هموطنان خود شتافتند، از کارگری با دستهای پینه بسته تا پزشکی در اتاق عمل، از هنرمندی بر صحنه تئاتر و سینما تا ورزشکاری در میدان مسابقه، ایران سراسر یک تن شد تا بافت مجروح خود را التیام بخشد.
گروههای زیادی به کمک شتافتند و دست یاری برآوردند و هنوز کمکهایشان در راه سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی میرود؛ تا زمینی را که شکافته است، طرحی نو در انداخته و مردمان را به زیر سقف مهربانی ببرند؛ از روز نخست زلزله ایران سراسر تب بود و خروش، هریک با هر امکاناتی سعی در جمع کردن کمک و ارسال آن به سوی غرب داشتند، برخی سازمان یافته و برخی دیگر انفرادی آن چنان که دیگر نه سرپلی در روزهای نخست خود را تنها دید نه ثلاثی خود را آواره و رها شده.
اینک که دو ماه از آن شب سخت و التهابآور میگذرد، کمکهای مردمی رفت، ساکنان بیمسکن، اضطراری اسکان یافتند، اما این تنها موقتی بود، چرا که باد و باران و برف در کمین بود و نیاز به دیواری، سقفی و پناهی در برابر آن وجود داشت، چاره کار را کانکس دیدند، بار دیگر دست به هم دادند تا برای مردمان زلزله زده کانکس فراهم کنند و از آن روز، روزانه کانکسهایی دولتی و خصوصی به سوی غرب کشور روانه شده است.
کمکهای ایرانیان نه در این نوشتار میگنجد و نه نوشتارهای دیگر، اما میتوان توصیفی داشت از حضور خیرینی از گروههای مختلف اجتماعی در زلزله و پس از آن، خیرینی که حضورشان در این زمین تجربهای برای زمانهای دیگر است، در این نوشتار نه مقصد تعریف است و نه نقد، تنها توصیف جریانی است که فردی آغاز شد و به انسجامی گروهی رسید، انسجامی که چراغی برای وقایع و رویدادهای آینده بوده و میتواند سیل خروشان کمک مردمی را سامان داده و در زمان کوتاهتری سانحه دیدگان و متأثران از وقایع غیر مرقبه را یاری کند، در این جا سعی داریم برخی گروهها را که از آن شب تا به امروز همچنان در صف کمک هستند برشماریم.
هلال احمر و اورژانس، سپاه و ارتش
دو نهاد دولتی که برحسب وظیفه میبایست همیشه در این گونه مواقع حاضر بوده و امداد و نجات را بر عهده گیرند هلال احمر و اورژانس هستند؛ اورژانس از ساعات اولیه با ۱۰۰ تیم واکنش سریع در محل حاضر شد، هفت هزار و ۳۵۰ مصدوم ناشی از زلزله را به صورت زمینی و هوایی با ۲۰۶ پرواز به بیمارستانها و مناطق امن منتقل کرد، طی سه روز نخست زلزله به مناطق امن منتقل و چندین بیمارستان صحرایی را در این مناطق راهاندازی کرد.
هلال احمر نیز در موضوع امداد و نجات کم نگذاشت، گرچه نقدهایی به سازماندهی گروههای دیگر بر این نهاد وارد است، اما نمیتوان از ارزشها و فداکاری نیروهای داوطلب کم کرد، از همان ساعات نخست حادثه ۳۸ تیم واکنش سریع، ۲۷ تیم درمانی و ۳۱ تیم سگ زنده یاب به محل حادثه اعزام و در ساعات اولیه ۲۵ هزار چادر از استانهای مجاور به منطقه ارسال کرد و در نهایت بیش از ۸۵ هزار تخته چادر اسکان اضطرای را بین مردم توزیع کرد. این علاوه بر توزیع سبدهای زمانی غذایی بود.
ارتش نیز با توجه به حضور در شهر سرپل ذهاب از همان روز نخست و با توجه به وظیفهای که در هنگام صلح و در زمان حادثه دارد، در برپایی بیمارستان صحرایی، آوار برداری، توزیع کمکهای مردمی و نظم بخشیدن و محافظت از اموال ساکنان زلزلهزده از هیچ کمکی دریغ نکرد، چنانکه یکی از نیروهای خود را در همین راه از دست داد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیجیان نیز در این حادثه از هیچ کمکی دریغ نکردند، آنها وارد روستاها شدند و آوار برداشتند و کمک رساندند و نیروهای مهندسی آن تا دو روز قبل بیش از هشت هزار کانکس برای ساکنان زلزلهزده فراهم کردند، تمامی یگانها و واحدهای سپاه حضوری مؤثر، اما مظلومانه در زلزله غرب کشور داشتند، رسانهها در شهر بودند و سپاه در روستاها، گرچه کمک رسانی نیاز به رسانه نداشت، اما سپاه در غرب کشور هر آنچه داشت در طبق اخلاص گذاشت، از برپایی بیش از ۱۰ بیمارستان صحرایی تا محافظت و توزیع کمکهای مردمی در بین زلزلهزدگان.
وزارت بهداشت، نیروی انتظامی، شهرداریها، آتشنشانی، وزارت نیرو، نفت و دیگر نهادهای دولتی نیز بر حسب وظیفه همگی در این رویداد حاضر بودند که کارنامه ناموفقی را به جای نگذاشتند.
جامعه قرآنی؛ پیشتازی و استمرار در کمک
جامعه قرآنی کشور یکی از گروههای غیردولتی بود که از روزهای نخست زلزله به صورت منسجم وارد عرصه کمک رسانی به زلزلهزدگان غرب کشور شد. جامعه قرآنی کشور با همکاری خبرنگاران خبرگزاری ایکنا و نیز حمایت جمعی از فعالان قرآنی کشور به ویژه جامعه قرآنی کرمانشاه و افرادی، چون علیاکبر ملکشاهی و نیز دو قاری کرمانشاهی وحید نظریان و محمدرضا ابوطالبی و اعلام شماره حسابی اقدام به جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی مردم خیرخواه کشور کرد.
کاروان کمکهای جامعه قرآنی کشور یک بار در روزهای نخست زلزله کرمانشاه با کمکهای اهدایی مردم به این استان سفر کرد و بار دیگر کاروان خود را به همراه کمکهای انساندوستانه و مصحفهای شریف قرآن کریم و اساببازیهای کودکانه در چهلمین روز جانباختن هموطنان زلزله زده به میان زلزلهدگان برد و قرار است برای سومین بار نیز در ۲۰ دیماه، بار دیگر به مناطق زلزله زده بروند. البته جامعه قرآنی همچنان در حال جمعآوری کمک و ارسال آن به مناطق زلزلهزده غرب کشور است.
هنرمندان و هنر جمعآوری و ساماندهی کمک به مردم
هنرمندان ایرانی از جمله گروههایی بودند که از روزهای نخست زلزله غرب کشور تا به امروز در عرصه کمک رسانی به مردم آسیب دیده حاضر بودند، در روزهای نخست هر هنرمندی خود احساس مسئولیت کرده و با توجه به سطح مقبولیت در میان مردم شماره حسابی را اعلام و اقدام به جمعآوری و کمک به زلزلهزدگان غرب کشور کرد.
افرادی، همچون افسانه بایگان، نوید محمدزاده، نیکی کریمی، پرویز پرستویی، الهام پاوهنژاد، سید جواد رضویان، سید جواد هاشمی، یکتا ناصر، عبدالحسین برزیده، محمدعلی باشه آهنگر و فریبا کوثری از نخستین هنرمندان عرصه سینما و تئاتر بودند که به میان زلزله زدگان رفته و یا کاروان کمکهای اهدایی مردم را جمعآوری و به کرمانشاه ارسال کردند و پس از آن هنرمندان دیگری به این جمع پیوستند.
پس از آن کم کم هنرمندان نیز به صورت گروهی وارد شده و کمکهای خود را تحت مدیریت الهام پاوه نژاد و جواد رضویان که هفتهها در کنار زلزلهزدگان در آن مناطق بودند قرار دادند و تا به امروز این کمکها ادامه دارد. هنرمندان دیگری در عرصه موسیقی و هنرهای تجسمی نیز بیکار نبودند، شهرام ناظری و خانواده کامکارها و پورناظریها، سالار عقیلی و علیرضا قربانی نیز پیشتاز کمک اهالی موسیقی بودند و هنوز در حال ساماندهی کمکهای مردمی هستند.
اسطورههای ورزش و کسانی که زلزله آنان را اسطوره کرد
زلزله غرب کشور بار دیگر نشان داد کسانی که به دل مردم راهپیدا کردهاند تنها عملکرد ورزشی آنان نبوده بلکه حضور مردمی این افراد در مناسبتهای مختلف و میدانداری در عرصههای مختلف است؛ ورزشکاران و اسطورههایی، چون علی دایی، خداداد عزیزی، علی کریمی، کیانوش رستمی و علی پروین و دیگر ورزشکاران، افرادی بودند که در زمین لرزه غرب کشور پیشتاز شدند؛ افرادی که زمانی در میدانهای ورزشی افتخار آفریدند و پرچم مقدس ایران را برافراشتند، این بار پرچمدار کمک به مناطق زلزلهزده شدند.
هریک کاروانی راه انداختند و در منطقه حاضر و کمک حال مردم شدند، علی دایی به تنهایی توانست بیش از ۱۰ میلیارد تومان کمک را برای مردم جمع آوری و عهده داری ساخت کانکس و مسکن برای زلزلهزدگان شود و به صورت هفتگی و ماهیانه گزارش آن را به مردم ارائه کند.
ورزشکاران علاوه بر جمع آوری کمکهای مردمی، بازیهای خیریهای را در میان زلزلهزدگان ترتیب دادند و سعی کردند لبخند را به میان لبهای مردم آسیب دیده بازگردانند.
اما تنها این افراد نبودند؛ کسانی دیگر از جامعه رسانهای ورزش نیز از روز نخست در کنار مردم مصیبت دیده ماندند و صدای آنان شدند، جواد خیابانی، گزارشگر ورزشی، اسطوره مردم زلزله زده شد، از روز نخست با صدای بغض کرده مردم را به کمک فرخواند و خود به سرپل ذهاب رفت و روزها و شبهای طولانی در آنجا ماند و در تهران نیز میزی برپا و کمکهای مردمی را جمع آوری کرد.
در این میان گروههای دیگر ورزشکار نیز بیکار ننشستند، گروههایی مانند آفرودرها در روزهای نخست زلزله به امداد رسانی در مناطق صعبالعبور پرداختند و گروههای دیگر نیز، چون جامعه پیشکسوتان ورزشی همچنان در تدارک کانکس برای اسکان موقتزلزله زدگان هستند.
خبرنگاران، خبر رسانی در بحران و کمک به زلزلهزدگان
در میان همه گروههایی که زلزله زدگان را دستگیری کردند شاید، گمنامترین آنها خبرنگاران و فعالان رسانهای کشور بودند، خبرنگارانی که از لحظه نخست وقوع زلزله مردم را در جریان اخبار قرار دادند و خود با برپایی گروههایی در فضای مجازی و مناطق زلزلهزده علاوه بر خبر رسانی عهدهدار جمعآوری، ارسال و مدیریت کمکهای مردمی شدند.
خبرگزاری ایکنا نخستین خبرگزاری بود که خبرنگاران آن به کمک زلزلهزدگان شتافت و همانگونه که پیشتر اشاره شد در کنار جامعه قرآنی کاروان کمک خود را ارسال کرد. رسانهها و خبرنگارانی که در مناطق زلزله زده حضور داشتند، هم خبر رسانی میکردند و هم به زلزلهزدگان کمک میکردند و هم واسطه بین آنان و مسئولان شدند. در این میان رسانهای، همچون مجموعه همشهری نیز در شهر زلزلهزده سرپل ذهاب کمپی را برای تمامی خبرنگاران حاضر برپا کرد و با تدارک امکاناتی به خدمت رسانی به اصحاب رسانه پرداخت.
اما کمک به زلزلهزدگان تنها از سوی این گروهها نبود، گروههایی، همچون ستاد بازسازی اربعین، خیرین سلامت، خیرین مدرسه ساز، موکبهای اربعین و گروههای بیشمار دیگر، حوزههای علمیه و مدارس دینی اهل تشیع و اهل سنت دست در دست هم در آن جا حضور داشتند. این علاوه بر گروهها و نهادهای مردم نهادی بود که از روزهای نخست زلزله به میان مردم رفته و هریک بر اساس تخصص و توانایی خود سعی در کمک رسانی به مردم کردند، گروههایی مانند دامپزشکان، دانشجویان، مددکاران، خیاطان، آشپزان و معماران بناهای ساختمانی هنوز در آن مناطق حضور دارند و سعی در مرهم گذاشتن بر زخمهای زلزلهزدگان دارند.
افرادی نیز در راه کمک رسانی به مردم جان باختند، یکی از نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران که پیش از این به آن اشاره شد و فردی از بوکان در آذربایجان غربی و دیگری از مازندران جان خود را برای کمک رسانی به مردم زلزلهزده از دست دادند و برای همیشه از سوی مردم زلزله زده به عنوان شهدای راه خدمت به زلزله زدگان از آنان نام برده میشود.
به گزارش ایکنا هزار و 700 روستا و حدود ۱۲ هزار باب منزل مسکونی صد در صد در این حادثه تخریب شدهاند که البته میزان و درصد تخریب خانهها در روستاها متفاوت بوده است؛ عدم رعایت استانداردهای مهندسی در ساخت و ساز منازل مسکونی، عامل اصلی در تخریب ساختمانها بوده است. 15 هزار و ۷۰۰ خانوار در چادر زندگی میکردند، این تعداد چهار هزار و ۵۰۰ خانوار توسط بنیاد مسکن نیازمند شناسایی شده که تاکنون به ۹۰۰ خانوار کانکس تحویل داده شده است. همچنین تا به امروز 9 هزار و 550 دستگاه کانکس تحویل شده است، که هفت هزار و 981 دستگاه آن توسط قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسدارن که از سوی دولت متولی تهیه این تعداد کانکس شده بود به زلزله زدگان تحویل و تعداد ۱۳۶ دستگاه بنیاد مسکن، ۳۹۳ دستگاه ارتش و ۶۴۰ دستگاه توسط خیرین تامین شده است؛ این در حالیست که همچنان نیاز به کانکس به ویژه در این سرمای سخت زمستانی در مناطقزلزله زده وجود دارد. علاوه بر این، نیاز به محیطها و فضاهایی مانند حمام و سرویسهای بهداشتی ضروری است چرا که به گفته مسئولان وزارت بهداشت در صورت عدم تأمین این موارد خطر شیوع بیماریهای واگیر در میان زلزلهزدگان وجود دارد.