به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از کهگیلویه و بویراحمد، ما در پنج سال گذشته آنچنان وابسته تلگرام شدیم و آنقدر به آن اعتماد داشتیم که حتی به فکر جایگزینی برای آن نبودیم و البته این بدان معنا نیست که تلگرام باید همیشه فیلتر بماند، اما بر اساس الزامات پدافند غیرعامل باید فکر همه چیز را کرد.
اگر همه اتفاقات اخیر را کنار هم بگذاریم به لحاظ وسعت، اهمیت و دربرگیری باید فیلتر شدن تلگرام را در صدر این اتفاقات قرار داد.
اینکه تلگرام و فیلتر شدنش در آرام شدن اوضاع چه تأثیری داشته موضوع بحث نیست بلکه بحث روی تأثیراتی است که روی زندگی ایرانیان گذاشته است.
تلگرام سبک جدیدی از زندگی است و اصلاً باید زندگی ایرانیان را به پیش از تلگرام و پس از تلگرام تقسیم کرد.
اینکه چرا تا این حد این شبکه اجتماعی در زندگی مردم نفوذ کرد به سابقه دولتها در مواجهه با شبکههای اجتماعی برمیگردد.
ایرانیان که از زمان شکل گیری شبکه های اجتماعی همواره فیس بوک، توئیتر و شبکه های اجتماعی فیلتر شده زیادی را پشت سر گذاشته بودند با ورود تلگرام بالاخره لذت استفاده از شبکه های اجتماعی به صورت رسمی را چشیدند.
پنج سال گذشته و حتی روزهای سخت انتخابات خرداد سال 1396 به رغم همه گمانه زنیها نه تلگرام فیلتر شد و نه سرعت اینترنت ذره ای کمتر شد.
این شبکه رسمی جای همه چیز را گرفت، کسب و کارها را تغییر داد، مناسبات خانوادگی را عوض کرد و دنیای جدیدی پیش روی مخاطبانش گذاشت و هیچ کس حتی نمیتوانست به روزی فکر کند که این شبکه نباشد تا اینکه تلگرام فیلتر شد.
فیلتر شدن در کنار همه ناراحتیهایی که ایجاد کرد و کسب و کارهایی که تعطیل کرد درسهایی برای همه داشت، مثل آن درسهایی که پس از هر زلزله برای خودمان تکرار می کنیم.
در سالهای گذشته دولت بارها از شبکه ملی اطلاعات و پیام رسانهای داخلی و هزاران برنامه خبر داده بود که میتوانند جایگزین تلگرام و واتس آپ باشند.
اما تعطیلی تلگرام نشان داد که هیچ کدام از آن برنامهها و شبکههای ملی جوابگوی نیاز مخاطبان نیستند و اگر هم کیفیت لازم را داشته باشند نتوانسته اند به مخاطبان این ضمانت را بدهند که از اطلاعاتشان علیه آنها استفاده نخواهد شد و این مهمترین دلیلی است که مخاطبان اقبالی نسبت به شبکههای داخلی نشان نداده اند.
کسانی از شبکههای اجتماعی داخلی حمایت کردند که همواره طرفدار فیلترینگ هم هستند و این خود موضوعی است که بی اعتمادی میآورد.
چطور میتوان هست و نیست خود را در شبکهای گذاشت که همواره صاحبانشان آماده خاموش کردن آن هستند.
شبکههای اجتماعی که اغلب ردپایی از صدا و سیمایی دارد که عملکردش مهمترین عامل سوق دادن مردم به سمت شبکههای اجتماعی خارجی است.
موضوع شبکههای اجتماعی داخلی دقیقاً مثل تولید گوشی تلفن همراه داخلی شده است، پروژهای که سال ها پول و وقت دولت ها را تلف کرد و آخر سر یک نتیجه بیشتر نداشت.
بازار تلفن همراه قابل رقابت نیست و ما خیلی تلاش هم کنیم فراتر از گوشی های بی کیفیت glx پیش نمی رویم و در نهایت مسئولان به این نتیجه رسیدند حالا که قرار است در بازار تلفن همراه فقط فروشنده باشیم باید الزامات قانونی برای ساماندهی و نظام مند کردن بازار آن را فراهم کنیم.
همین دست دست کردنها آخر سر دولت را به جایی رساند که با حداقل 10 سال تأخیر به همان نقطه اول برگردد تا با اجرای طرح رجیستری گوشیهای تلفن همراه روی پیشگیری از قاچاق این کالا متمرکز شود.
تلگرام و اینستاگرام هم همین است، عدهای معتقدند باید فیلتر شوند تا هم از آسیبهایش مصون بمانیم و هم شبکههای داخلی در فضایی انحصاری رشد کنند و بدون حضور رقیب باکیفیت بازاری برای خود کسب کنند، 2 راهکاری که در شبکههای اجتماعی یا ما را به گوشی glx میرساند و یا پراید.
اما کارشناسان و متخصصان حوزه رسانه و فناوری اطلاعات بر این باورند که باید دولت ها به جای رفتارهای سلبی تمرکزشان را روی ساماندهی، قانونگذاری و سیاستگذاری روی این شبکهها بگذارند.
گرچه فیلترینگ همیشه آخرین راه حل برای هر دولتی میتواند باشد اما حالا که دست مسئولان روی دکمه فیلترینگ رفته بهتر است قبل از بازگشایی مجدد یکبار برای همیشه تکلیف مردم را با تلگرام و همه شبکه های فیلتر شده و تکنولوژی هایی که در آینده قرار است ایجاد شود روشن کنند.
از آنجا که در تکنولوژیهای اینچنینی تولید کننده عمده به حساب نمیآییم باید سماجت را کنار بگذاریم و مفروضات ذهنی را دور بریزیم و پیش از آنکه هزینههای بیشتری بپردازیم با نگاهی به تجربیات گذشته تصمیمی درست بگیریم که نظر همه بخشهای جامعه در آن دیده شود.