به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، تفسیر «همگام با وحی» اولین تفسیر تنزیلی شیعه که به قلم مفسر قرآن کریم حجتالاسلام عبدالکریم بهجتپور به رشته تحریر درآمده است، چندی است که با استقبال مناسب جامعه قرآنی و فرهنگی کشور مواجه شده و پس از مناظرات و مباحثات گوناگون درباره آن، به نظر میرسد که با تولید ادبیات علمی و مبانی نظری آن در کتاب «تفسیر تنزیلی، مبانی، اصول، قواعد و فوائد» در نقطهای ایستاده که تقریباً شبههای در رابطه با آن وجود ندارد و با نگارش جلدهای جدید آن، لایههای جدیدی از فهم مراد خدای متعال از کلام الهی حاصل شده است.
در منهج تفسیری تفسیر تنزیلی حجتالاسلام بهجتپور، شاهد نوآوریهایی نسبت به تفسیرنگاریهای پیشین هستیم که در جای خود قابل بررسی و تأمل است. با خبر شدیم که بهزودی جلد ششم این تفسیر به چاپ میرسد و روانه بازار میشود. از همینرو گفتوگویی با نویسنده کتاب داشتیم که در ادامه از نظر میگذرد؛
حجتالاسلام عبدالکریم بهجتپور در گفتوگو با خبرگزاری ایکنا به ارائه توضیحاتی از آخرین وضعیت «همگام با وحی» پرداخت و بیان کرد: در حال حاضر جلد ششم از تفسیر همگام با وحی در حال چاپ شدن است، در جلد پنجم به سورههای یونس، هود، یوسف و حجر پرداخته شد و در این جلد نیز به ترتیب به سورههای انعام، صافات، لقمان و سبأ تفسیر شده است.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به ویژگیهای این جلد از تفسیر همگام با وحی تصریح کرد: بر اساس مطالعات درونقرآنی و با توجه به تاریخ به این نتیجه رسیدیم که مکه دارای دو مرحله از دعوت بوده است؛ یک مرحله این بوده که مسلمانان مخفی و پیامبر(ص) علنی بودهاند؛ سورههایی که در این دوران بر رسول خدا(ص) نازل میشده، سورههایی بوده که امهات اندیشه اسلامی را مطرح میکرده و به یک گفتمان اسلامی تبدیل میشد؛ آنگاه از این اندیشهها دفاع میشد.
بهجتپور در ادامه افزود: در ۵۴ سوره ابتدایی این اتفاق افتاده که از سوره علق آغاز میشود تا سوره حجر ادامه مییابد، بعد از این مرحله خداوند در انتهای سوره حجر دستور میدهد که جامعه دوقطبی شود؛ یعنی مسلمانان علنی شوند و بعد از آن اندیشهها و گفتمان شرک را نقد کنند، در این سورهها عمدتا مردم دعوت به رفتار عقلایی میشوند اما از سوره انعام به بعد، مسلمانان علنی شده و انتقادات صریح از مواضع شرک صورت میگیرد و مشرکان نیز مورد استیضاح میشوند.
صاحب تفسیر همگام با وحی بیان کرد: برای نمونه در سوره انعام بیش از ۲۰ بار واژه «قُل» به کار رفته است و با این واژه مشکران مورد استیضاح واقع شدهاند و همین رویه در سورههای صافات، و لقمان و ... ادامه مییابد، لذا این هم حالت دوم این دوره محسوب میشود.
بهجتپور بیان کرد: در نتیجه میتوان گفت که اولا پیامبر(ص) مسلمانان را علنی کرد و هنگامی که علنی شدند باید صفشان را در مواردی از مشرکان جدا کنند، ضمن اینکه باید مهارت زندگی با مشرکان را نیز بیابند؛ سورههای مربوط به دوره دوم، سورههایی است که در کنار استیضاح گفتمان شرک و تداوم تثبیت گفتمان اسلامی، مهارتهای زندگی علنی را به مسلمانان (به عنوان یک اقلیت) در برابر مشرکان (که اکثریت جامعه را به خود اختصاص میدادند) ارائه داد.
وی در ادامه افزود: این سورهها مسلمانان را توانا کرد که در برابر تهاجم فرهنگی دشمن در این دوره بایستند و این رویکرد غالب سورههای مرحله دوم است، از جلد ششم همگام با وحی نیز با این رویکرد مشغول به تفسیر شدیم و تا سوره مطففین که هشتاد و سومین سوره است که در مکه نازل شده است، چند جلد به این مرحله از دعوت پیامبر(ص) اختصاص پیدا خواهد کرد.
بنابر این گزارش، نویسنده معتقد است که راه درست کشف مهندسی قابل استناد به اسلام، مطالعات روششناختی در گزارههای دینی است که دارای چهار مرحله است؛ نخست مطالعه در سیر نزول سورهها بهترتیبی که بر پیامبر(ص) فرود آمد؛ قرآن با توصیفها و توصیههای تدریجی خود، به پالایش و اصلاح فرهنگ مردم پرداخت؛ مرحله دوم بر این اساس شکل میگیرد که بدانیم که موافق آیهای که میفرماید «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ؛ سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست»(قیامت/۱۹) تبیین قرآن تابعی از نزول تدریجی قرآن و پس از آن است؛ بنابراین بیانات پیامبر(ص) و دیگر تبیینکنندگان قرآن که بهعبارت دیگر سنت نامیده میشود را باید پیرو و تابع آیات قرار داد.
مرحله سوم استفاده از گزارههای دینی و تفسیر به ترتیب نزول در مهندسی فرهنگی مرحله جری و تطبیق آیات بر جامعه جدید است که به دوگونه است؛ گاه موردی و جزئی است و گاه اجتماعی و کلان. جری و تطبیق دقتهای فراوانی میطلبد. در مرحله نهایی، آنچه باقی میماند، تفکیک مردم به طبقات گوناگون فکری یا سِنّی و تشخیص شیوه انتقال مفاهیم مهندسیشده به هر یک از آنها است که نیاز به مطالعات روانشناختی و انسانشناختی و تربیتی دارد.