به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری در ابتدای این مراسم با اشاره به حضور و همکاری خانواده شاعران درگذشته، اظهار کرد: امسال سومین یادواره زلال را در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) در مشهد به همت حوزه هنری و آستان قدس رضوی و به همت خانوادههای محترم شهدا و نویسندگان و شاعران سفر کرده برگزار میکنیم.
وی درباره نحوه شکلگیری سلسله برنامههای ماهانه «یادهای زلال» اظهار کرد: دیدیم بین خانوادههای شاعران درگذشته، فرزندانی هستند که صاحب استعدادند و شعر میگویند. مانند خانواده شهید زارعی که دخترشان، زهره زارعی شاعر است. خانم مریم ترنج دختر مرحوم تیمور ترنج، فرزند مرحوم آغاسی، فرزند مرحوم چایچیان و ...نیز شاعران توانایی هستند. این نسل نشان میدهد که میتواند روی پای خود بایستد و برنامههای خوبی برگزار کند و این برنامهها را مدیریت کند. این برنامه ها میتواند استمرار داشته باشد.
قزوه ادامه داد: این برنامه میتواند به فراخور شاعرانی که از آنها یاد میشود در شهرهای مختلف برگزار شود و همچنین بنیادهایی به یاد این شاعران برپا شود. اخیرا متوجه شدم بنیاد مرحوم سبزواری افتتاح شده است و حرکت خوبی در این زمینه صورت گرفته است و میتواند خانهای برای خانواده شعر و نویسندگی و تفکر باشد. حوزه هنری هم خانه همیشگی شاعران بوده و هست.
این شاعر با تأکید بر این که احمد زارعی در شعر انقلاب و دفاع مقدس استثناء است؛ عنوان کرد: طرحهایی که احمد در ذهن داشت، منجر به شعر دفاع مقدس شد و نخستین کسی است که در سال 64 جرقه کنگرههای شعر جنگ تحمیلی را میزند.
وی افزود: نقش استاد مشفق کاشانی هم در شعر بر هیچکس پوشیده نیست. این بزرگان معلمان شعر انقلاب بودند. اینها آمدند و با تمام توان در خدمت انقلاب اسلامی بودند. مشفق کاشانی برای تمام مناسبتهای انقلاب شعر دارد.
زارعی را انسانی شجاع و در عین حال دردمند دیدم
مرتضی امیری اسفندقه نیز ضمن ابراز خرسندی از حضورش در این مراسم، اظهار کرد: خرسندم که مرحوم مشفق کاشانی و شهید زارعی در یک روز برفی دستم را گرفتند و به یادم بودند. امروز خیلی نیاز داشتم که به یاد دو بزرگوار باشم. دل شاعر در دهانش است و با خود میگفتم که چه کسی امروز دست مرا خواهد گرفت و استاد مشفق و احمد زارعی پیام را از دلم دریافت کردند و مرا فراخواندند.
وی همچنین گفت: احمد زارعی را به چشم سر ندیدم، اما به چشم سِر، از مصطفی محدثی خراسانی نخستین بار شنیدم که او «سِر» دان بود. محدثی خراسانی به سادگی چنین لقبی را به هر کسی نمیداد. احمد زارعی را در شعر انسانی شجاع دیدم. در عین حال در برخی شعرهایش او را دردمند دیدم و تعجب کردم که این دو چگونه در کنار هم جمع شدهاند. همچنین طهارت را در اشعار زارعی دیدم.
این شاعر کشور با اشاره به تأثیر مشفق کاشانی بر شعر کشور، گفت: مشفق کاشانی را دیدم و از ایشان دست خطی دارم و نامهای برایم نوشت. قصیدهای برای استاد نوشتم و ایشان هم با همان ردیف و قافیه برایم پاسخی نوشتند.
یاور همدانی شاعر و دوست مرحوم مشفق کاشانی نیز در سخنان کوتاهی گفت: از بدو ورودم به تهران 40 سال میگذرد و در انجمن ادبی حافظ با جناب مشفق آشنا شدم. درد و اندوه از دست دادن این دوست همچنان برای من ناگوار است و به همین دلیل نمیتوانم بیش از این دربارهشان صحبت کنم.
مشفق کاشانی ذاتا مشفق بود
عباسعلی براتیپور، شاعر پیشکسوت کشور نیز اظهار داشت: شهید سید مرتضی آوینی درباره شاعران میگوید: «شاعر گوش در ملکوت دارد و دهان در عالم مُلک و آنچه را که از ملکوت میشنود باز میگوید. حتی آن شاعران که زبان شیطانند، شعر خود را از آسمان دزدیده اند».
وی تصریح کرد: خاطرات زیادی از این دو بزرگوار دارم. مرحوم احمد زارعی در طول سالهایی که در حوزه هنری جلسات شعر داشتیم، حضور پیدا میکردند و شعرها را نقد میکردند.هیچ وقت فراموش نمیکنم لحظه بیماری که ایشان داشت و ما برایشان دعای توسل خواندیم. احمد زارعی در دفاع مقدس برای خود پهلوان بود و ایشان را بیمار دیدم و خیلی تأسف خوردم. برایش دعا کردیم ، اما خداوند بیشتر دوست داشت او را پیش خود ببرد.
براتیپور گفت: احمد زارعی متعلق به این دنیا نبود. معتقدم شاعران انقلاب در برزخ دور هم جمع هستند و جلساتشان آنجا پا بر جاست. درباره مشفق کاشانی هم باید بگویم ایشان ذاتا مشفق بود و سالهای سال از اشعار ایشان استفاده کردیم.
خصوصیت مشفق کاشانی و زارعی، معلمی آنها بود
محمدرضا سنگری شاعر و پژوهشگر شعر آئینی نیز در سخنانی با بیان این که انسان های بزرگ مخاطبانشان را میایستانند، تصریح کرد: در نخستین برخوردها با دو چهره بزرگ مشفق کاشانی و احمد زارعی، با این خصوصیت مواجه شدم. سال 65 وقتی اتوبوسی که حامل 25 نفر از دوستان شاعر بود و به سمت اهواز میرفت، برای نخستین بار، با کسی که موسس و بانی بسیاری از جریان های فرهنگی بود آشنا شدم و دیدم که این شخصیت با تمام جوانی، چه ربایشی دارد. وقتی در کنارشان قرار می گرفتیم تا مدتی محکوم به سکوت بودیم.
وی تاکید کرد: خصوصیت دیگر این شاعران، معلمی آنها بود. استاد مشفق کاشانی، وقتی به جبهه آمده بود، وقتی تا حدود خط مقدم آمده بود، دلواپس استاد مهرداد اوستا بود. یادم هست که خانم صدیقه کاشانی از سنگری به سنگر دیگری میرفت و برنامه اجرا میکرد. در آن دوران شاعران اینگونه معلمی میکردند. بسیاری از شاعران خراسانی، شاگردان شهید احمد زارعی هستند.
سنگری ادامه داد: عمده تئوریها و حرفهایی که امروز میگویم، دو دهه پیش شهید احمد زارعی مطرح کرده بود. وی چهرههای دانشگاهی را جذب میکرد. شهید زارعی استادان دانشگاهی را به فضای ادبیات انقلاب اسلامی آورد و امروز بعد از گذشت بیش از دو دهه از فوت ایشان، جای کسی که ادبیات انقلاب اسلامی را در فضای دانشگاهی مطرح کند، خالی است. این شیوه معلمی را مشفق کاشانی هم داشت.
وی اظهار کرد: این دو بزرگوار حلقه وصل جریانهای گوناگون و حتی گاهی متعارض بودند. مشفق کاشانی دلهای شاعران و اهالی ادبیات را به هم نزدیک میکرد و خداوند درباره پیامبران چنین ویژگی را بر می شمارد. این خصوصیات، در این دو بزرگوار میتوانستیم ببینیم.