فقر و بیکاری در جامعه توحیدی معنا ندارد/ همراهی عدالت و رشد
کد خبر: 3684594
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۶
در نشست علمی «الگوی توزیع درآمد و ثروت از منظر قرآن کریم» عنوان شد:

فقر و بیکاری در جامعه توحیدی معنا ندارد/ همراهی عدالت و رشد

گروه حوزه‌های علمیه: در نشست علمی «الگوی توزیع درآمد و ثروت از منظر قرآن کریم» که در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در قم برگزار شد، ضمن تاکید بر اینکه در جامعه توحیدی، رشد عین عدالت است عنوان شد: فقر و بیکاری در جامعه توحیدی، معنا ندارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدکاظم رجائی، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) سوم بهمن ماه در کرسی نقد و نظریه «الگوی توزیع درآمد و ثروت از منظر قرآن کریم» گفت: الگوی توزیع درآمد و ثروت از منظر قر آن کریم به مجموعه نظا‌م‌مندی از مبانی، زیرساخت‌ها، اهداف و فروض و راهبرد‌ها و نهاد‌هایی گفته می‌شود که در ساختاری منطقی، نقشه جامعی از شکل‌گیری درآمد تا توزیع آن میان آحاد جامعه همانند پیدایش و توزیع خون در بدن را نشان دهد.

وی افزود: برخی نظریه‌پردازان غربی گفته‌اند ما هیچ توجیهی نداریم که دولت بیاید ثروت عده‌ای پولدار را گرفته و به بخش دیگری از جامعه به نام فقرا بدهد که البته این مسئله با نگاه قارونی که قرآن، آن را مطرح کرده سازگار است؛ زیرا قارون نیز می‌گفت: من خودم علم داشته و توانسته‌ام این ثروت را به دست آورم.

رجائی بیان کرد: در بحث ما، مالکیت حقیقی آسمان و زمین و آفرنیش مطرح است؛ زیرا همه چیز تحت مالکیت خداست و خداوند فرموده است: «قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِی أَوَلَمْ یَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَکَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَکْثَرُ جَمْعًا وَلَا یُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ»؛‌ای قارون من فکر و بازو و پول تو را خلق کرده‌ام بنابراین مبنای بحث از نگاه قرآن تغییر می‌یابد.

وی با بیان اینکه از نگاه قرآن، مال در دست انسان، امانت است با اشاره به آیه شریفه ۱۰۳ توبه «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» بیان کرد: خداوند دو نوع هدایت تکوینی و تشریعی را برای انسان قرار داده است؛ خداوند هدایت تکوینی را برای بقای نسل قرار داد و هدایت تشریعی نیز برای جهت‌دهی او قرار داده شد.

وی با بیان اینکه افرادی مانند جان لاک نیز هدایت تکوینی را قبول دارد و تا اینجا با ما همراه هستند که خداوند آفرینش را برای انسان خلق کرده است، عنوان کرد: ما در بهره‌مندی از موهبت‌های الهی می‌توانیم از طریق کار، کسب درآمد کنیم که تا اینجا نیز جان لاک در میان فلاسفه غربی همراه با ما است که کار، منشا کسب درآمد است؛ البته ما کار را عبادت می‌دانیم؛ همان طور که معطل کردن نعمات الهی، گناه و ربا ممنوع است؛ یعنی کار، علاوه بر کسب درآمد، عبادت است.

رجائی با اشاره به مقوله تربیت اجتماعی بیان کرد: حاکمیت، خانواده و فرد سه رکن این تربیت هستند؛ که وظیفه سیاست‌گذاری بر عهده دولت است و خانواده نیز وظایف خود را دارد و این سه محور در بحث اقتصادی با هم در نظر گرفته می‌شوند.

وی با بیان اینکه در بحث خانواده، درآمد اولیه در مواردی مانند مصارف خصوصی، تکافل اجتماعی و سپرده‌گذاری هزینه می‌شود به بحث کفاف اشاره کرد و گفت: کفاف و حد کفاف، خط و حد مرز نیست که مرز تعلق و عدم تعلق زکات در آن مطرح باشد؛ بلکه سطح زندگی عرف جامعه، کرانه پایین کفاف است.

رجائی با اشاره به آیه ۷۱ سوره نحل «وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ» گفت: خداوند تفاوت سطح زندگی، درآمد و ثروت و کفاف را پذیرفته، ولی این مسئله که یک درصد سرمایه مابقی جامعه را در اختیار بگیرند نپذیرفته است و به‌شدت با اسراف و تبذیر برخورد کرده است.

این نظریه‌پرداز با بیان اینکه پایه، اقتصاد در نظام اسلامی، تربیت توحیدی است عنوان کرد: در نظام سرمایه‌داری، انسان اقتصادی، انسانی است که دنبال حداکثر کردن سود است، ولی در اسلام این مسئله متفاوت است؛ البته انسان مومن، این طور نیست که دنبال سود نباشد، ولی دنبال سود حلال منصفانه برای نفقه عیال، توسعه زندگی و انجام واجبات نظامیه و تکالیف شرعی اجتماعی و ... است که بر دوش او نهاده شده است.

رجائی تصریح کرد: در جامعه‌ای که تربیت توحیدی دارد بی‌دانشی، فقر و بیکاری معنا ندارد و اگر افرادی زیر حد کفاف باشد به سرعت با کمک دیگران توانمند شده و به حد کفاف می‌رسد؛ بنابراین عدالت با رشد عجین است و مرزی میان این دو نیست.

وی اظهار کرد: شهید صدر تکلیف عموم مسلمین در کمک به فقرا را در حد نیاز‌های شدید معرفی می‌کند که البته بنده به این مسئله نرسیدم و فرمایش شهید صدر را توجیه نشدم.

در ادامه دو تن از ناقدان نیز نقد‌هایی به سخنان ارائه‌دهنده ایراد کردند. حجت‌الاسلام والمسلمین معلمی، در سخنانی گفت: نویسنده تلاش کرده تا الگوی توزیع درآمد را به سمت ریشه‌های اصیل اعتقادی یعنی توحید، مالکیت و ... که مبنایی است ببرند که از نقاط قوت این نظریه است.

وی افزود: نگاه نویسنده به بحث الگو، نگاه جامعی است و شامل مبانی، اهداف، زیرساخت‌ها و ... می‌شود که این مسئله نیز ارزشمند است، همچنین به بحث توزیع مصرف نیز توجه داشته است.

تمام مسئولیت رفع فقر را به گردن مسئولان نیندازیم

معلمی با اشاره به برخی اشکالات خطاب به ارائه‌دهنده اظهار کرد: بحث شما در توزیع، متمرکز بر رفع فقر است و اگر گفته می‌شود مسئولان، دولت و مومنان، مسئول هستند در کنار آن، باید تاکید شود که مسئول اصلی رفع فقر، خود فقیر است؛ همان طور که در روایت است فردی خدمت پیامبر آمد و ایشان فرمود: برو کار کن؛ پیامبر می‌توانستند مبلغی به او بدهند و او را بی‌نیاز کنند، ولی راه پایداری را برگزیدند.

این محقق ادامه داد: وقتی مردم احساس کنند مسئولیت ایجاد شغل، آموزش و ... تنها بر عهده دولت است، تنها روز به روز توقعات بیشتر و مسئولیت‌پذیری‌ها کمتر خواهد شد و فشار بر دولت که مخصوصا حوزوی است بر حوزه و مراجع بیشتر می‌شود.

وی با اشاره به مقوله هوش اجتماعی بیان کرد: اگر انسان‌ها نفع خود را در نفع جامعه ببینند نه اینکه آن را پله ترقی خود بدانند بسیار مهم است؛ در مرامنامه‌هایی که در بازار اسلامی در گذشته داشتیم این بود که وقتی شاگرد به درجه‌ای از توانمندی می‌رسید، کمک می‌کردند تا شاگردان بتوانند مغازه بزنند؛ بنابراین در مرامنامه بازاریان متدین گذشته بحث رقابت به شکل امروزی مطرح نبوده است.

وی گفت: پیشنهاد می‌کنم در متن یکسری مفاهیم مرتبط مانند برکت اضافه شود همچنین علاوه بر بحث حقوق طبیعی، مسئله فطرت نیز در تبیین موضوع مورد توجه قرار گیرد.

وی تاکید کرد: پیشرفت حقیقی همان عدالت است و پیشرفت به مثابه عدالت است، ولی حضرتعالی این دو را در کنار هم بیان کردید.

معلمی گفت: شما فرمودید اگر الگوی مصرف خانواده اصلاح شود مترتب بر آن الگوی جامعه نیز اصلاح خواهد شد، ولی این ملازمت نیاز به اثبات دارد و صرف ادعا درست نیست.

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین هادی عربی، محقق و استاد حوزه عنوان کرد: هیچ بحثی به اندازه عدالت در طول تاریخ مورد توجه و بحث نبوده و مفسران و فق‌ها و اندیشمندان علوم اجتماعی و ... همه به آن پرداخته‌اند و امروز هم اگر این بحث با هر رویکردی ارائه شود باز هم کسی تصور نمی‌کند بحث کهنه‌ای است که نشان می‌دهد این بحث ذوابعاد و پیچیده است.

عربی بیان کرد: نگاه به این بحث از منظر قرآن و روایات و دفاع از الگوی توزیع درآمد و ثروت قرآنی از نقاط مورد تقدیر این نظریه است.

این محقق و استاد حوزه به برخی ابهامات این بحث پرداخت و گفت: ایشان الگو را بیان ساده‌ای از واقعیت برشمرده که تمایل به رویکرد اثباتی را القاء می‌کند، اما متن رویکرد را هنجاری اتخاذ کرده است یعنی الگوی بایسته از نظر قرآن در درآمد و توزیع آن را نشان می‌دهد؛ البته این طور نیست که بگوییم قرآن بحث اثباتی ندارد؛ زیرا قرآن انسان را هلوع و عجول و ... نامیده است.

عربی بیان کرد: برای من روشن نیست که مراد نویسنده از نقشه جامع در باب توزیع و درآمد چیست؟ ملاک در واگذاری امکانات به بخش خصوصی و دولتی چگونه است و آیا به همه به صورت مساوی است یا با روش دیگری باید بدهیم.

وی افزود: هدف مقاله گویا این است که ما به دنبال دفاع از این هستیم که بگوییم احکام شریعت در مورد توزیع، عادلانه است همچنین عنوان مقاله الگوی توزیع درآمد است، اما مقاله به سرعت به سراغ عدالت رفته است.

عربی بیان کرد: رویکرد بحث از جهت قرآنی و اینکه روش ما تفسیری است یا روش اجتهادی و یا غیر آن، معلوم نیست و اگر روش تفسیری باشد، ادله کافی نسبت به این استنباط وجود ندارد و اگر فقهی هم باشد باز این مشکل وجود دارد.

وی تاکید کرد: بحث دقیقا مسئله عدالت را مسلم و مفروض گرفته که عدالت و توزیع عادلانه همان است که احکام شریعت گفته، نه اینکه احکام شریعت چیزی را گفته است که عادلانه است و ما اگر احکام را بیرون بیاوریم دیگر هیچ مشکلی نیست در حالی که ما باید وضعیت عادلانه را شرح دهیم.

عربی بیان کرد: اگر مالکیت حقیقی از دید مولف را بپذیریم بر همین اساس، این مسئله را توجیه خواهند کرد که اگر کسی به علت نبوغ در یک کاری درآمد هنگفت دارد خود را هم مالک حقیقی بداند.

 

captcha