هفت روز از تیر شصت در سایه روایت شد/ بیان ناگفته‌های بسیار در 75 دقیقه
کد خبر: 3686211
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۴
آثار نمایشی تئاتر فجر در بوته نقد 6؛

هفت روز از تیر شصت در سایه روایت شد/ بیان ناگفته‌های بسیار در 75 دقیقه

گروه هنر: هفت روز از تیرشصت، درباره واقعه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 60 است و نویسندگی این نمایش که برعهده کامران شهلایی بود، تمام تلاش خود را کرده بود تا در 75 دقیقه چرایی و چگونگی این ماجرا را برای مخاطبانش تبیین کند اما اینکه او در این زمینه موفق بوده است، جای سؤال دارد.

دوشنبه///هفت روز از تیر شصت در سایه روایت شد/ بیان ناگفته‌های بسیار در 75 دقیقه

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نمایش هفت روز از تیر شصت به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی کامران شهلایی و محمدلارتی با بازی رامین سیاردشتی، فرزین محدث، مژگان خالقی، فرهاد تفری، هدیه رضایی و احمد جعفری در آخرین روز ازسی و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به روی صحنه سالن سایه رفت و در 75 دقیقه در این جشنواره به رقابت پرداخت.

این نمایش روایتی کاملا مستند و متفاوت از بحرانی‌ترین وناامن‌ترین و تعیین‌کننده ترین روزهای تاریخ معاصر ایران بود و در بخش‌هایی از نمایش مستنداتی از تاریخ معاصر همچون سخنرانی شهید بهشتی، امام خمینی(ره)، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پخش شد.

دوشنبه///هفت روز از تیر شصت در سایه روایت شد/ بیان ناگفته‌های بسیار در 75 دقیقه

نمایش با پخش مستنداتی از عزل بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری آغاز می‌شود؛ یعنی حادثه هفت تیرماه سال 60، شش روز پس از عزل صورت گرفت. یعنی روز سه‌شنبه سی‌ام خردادماه سال 60 طرح عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با 177 رأی موافق، 12 رأی ممتنع و یک رأی مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنی‌صدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند.

دوشنبه///هفت روز از تیر شصت در سایه روایت شد/ بیان ناگفته‌های بسیار در 75 دقیقه

 داستان با اتفاقاتی که در دفتر حزب جمهوری اسلامی با حضور شهید سرافزار، نادعلی و کلاهی رخ می‌دهد، ادامه می‌یابد.

با گذشت پانزده دقیقه، نمایش تبدیل به مونولوگ می‌شود؛ یعنی شخصیت‌هایی همچون محمدرضا کلاهی، علیرضا نادعلی، رودابه حسنی، جواد سرافراز، کارمند تایپیست و استاندار نجات یافته خودشان را به مخاطبان معرفی می‌کند. این شخصیت‌ها در معرفی خودشان، هر یک چندین شخصیت را برای مخاطبان‌شان بازگو می‌کنند که همین امر سبب سردرگمی تماشاگران می‌شود و خستگی را برای آنها به همراه می‌آورد.

دوشنبه///هفت روز از تیر شصت در سایه روایت شد/ بیان ناگفته‌های بسیار در 75 دقیقه

در ادامه روند نمایش، مستندی از سخنرانی رضا کیانیان بازیگر سینما و تلویزیون پخش می‌شود که خاطره‌اش را از شهید بهشتی بازگو می‌کند. بنظر می‌رسد کارگردان با قراردادن پخش این مستند و اضافه کردن دیالوگ‌هایی به دیالوگ‌های کارمند تایپیست حزب سعی داشته است، شخصیت محبوب شهید بهشتی را برای تماشاگران معرفی کند اما این چندگانگی موضوعات و بی‌ربط بودن بخش‌ها به یکدیگر ضعف خاصی را به نمایش بخشیده بود.

همانطور که از عنوان نمایش برمی‌آید«هفت روز از تیر شصت»؛ تماشاگر بر این تصور بود که باید هرآنچه که در این نمایش مشاهده می‌کند، باید درباره واقعیت‌های حادثه هفت تیر می‌بود اما در واقعیت اینچنین نبود؛ چراکه کارگردان چندین موضوع که هیچ ربط خاصی به هم نداشتند را کنار هم آورده بود. گاهی به حادثه می‌پرداخت و گاهی به شخصیت شهید بهشتی و گاهی هم وضعیت حجاب و گاهی هم به شخصیت همسر شهید سرافزار و مشکلاتش.

یکی دیگر از ضعف‌های نمایش موردنظر این بود که حادثه هفتم تیر را به درستی واکاوی نکرده بود و در نهایت این پرسش برای مخاطب باقی می‌ماند که چرا حادثه هفتم تیرماه رخ داد؟

دوشنبه///هفت روز از تیر شصت در سایه روایت شد/ بیان ناگفته‌های بسیار در 75 دقیقه

کارگردان در لابه لای نمایش، یک سری اطلاعاتی به تماشاگر می‌دهد که برایش مبهم است و همین ابهام سبب می‌شود که نتواند به درک درستی از ماجرا برسد. برای مثال اسم معتمد از زبان محمدرضا کلاهی بیان شد اما در ادامه توضیحی برای شخصیت داده نشد؛ بسیاری از اسامی بدون توضیحی به میان می‌آورند، بدون هیچ گونه توضیح و نسل جدیدی که هیچ اطلاعاتی از تاریخ ندارد، با شنیدن این اسامی دچار ابهام می‌شود.

از ضعف‌های نمایش که بگذریم، به نقاط قوتش می‌رسیم. یکی از ویژگی‌های نمایش، موسیقی زنده بود که توسط علی‌سینا رضانیا انجام می‌شد. این موسیقی که همراه با داستان پیش می‌رفت، به بازیگران کمک می‌کرد تا احساس خود را به راحتی به تماشاگران منتقل کنند؛ به خصوص در بخش‌های پایانی ماجرا که همسر شهید سرافراز از مشکلاتش می‌گوید و یا علیرضا نادعلی که به مظلومیت شهدای هفتم تیر اشاره می‌کند که با این بخش‌ها، اشک را در چشمان تماشاگر ایجاد می‌شود.

حضور بازیگران حرفه‌ای در این نمایش، غنای بیشتری را به آن بخشیده بود که در این میان رامین سیاردشتی و مژگان خالقی در این نمایش بسیار خوش درخشیدند و تأثیرگذار بودند.

رامین سیاردشتی که نقش محمدرضا کلاهی را بازی می‌کرد، با پیراهن آستین کوتاه و شلوار لی بود که با همان تیپ در دفتر حزب جمهوری اسلامی مشغول به کار بود. او آنقدر در کارش دقیق بود که اعتماد بسیاری از اعضای حزب را جلب کرده بود و همین اعتماد سبب شده بود تا در میان اعضا وارد شود و با کمک مجاهدین خلق، نقشه شوم بمب گذاری را درجلسه‌ای که شهید بهشتی و بسیاری از سران حضور داشتند را اجرایی کند.

دوشنبه///هفت روز از تیر شصت در سایه روایت شد/ بیان ناگفته‌های بسیار در 75 دقیقه

کارگردان درباره تیپ شخصیتی کلاهی بسیار هوشمندانه وارد شده بود و سعی کرده بود این تیپ متفاوت را به خوبی برای تماشاگر ارائه کند.

همچنین در بخش‌هایی از نمایش، محمدرضا کلاهی به تنهایی‌هایش اشاره می‌کند، به آن روزی که برای آخرین بار از منزلش خارج می‌شود و کسی انتظارش را نمی‌کشد. او از روزهای بدون عشقش می‌گوید و شاید کارگردان می‌خواست شخصیت کلاهی را اینطور جلوه دهد که او آنقدر در کارش جدی است و به گروهکش وابسته بود که همه زندگی‌اش را وقف کارش کرده بود و البته در ادامه معرفی‌اش به این نقطه می‌رسیم که او در ادامه روند زندگی‌اش با شخصی به نام مستعار مینا ازدواج و به اروپا فرار می‌کند.

همچنین در بخش‌هایی که محمدرضا کلاهی در حال معرفی شخصیتش است که در این بخش‌ها شاهد مونولوگ‌گویی‌اش هستیم، او را درحالتی مشاهده می‌کنیم که درحال ساختن بمب است و باز هم کارگردان هوشمندانه او را اینچنین برای مخاطب معرفی می‌کند.

درآخرین بخش مونولوگ‌گویی شخصیت رودابه حسنی، ضعف جدی را از سوی نویسنده شاهد می‌شویم و آن هم درمورد فرزندانش است که می‌گوید ما همسران شهید حتی اجازه نداریم سرنماز گریه کنیم و یکبار دخترم به من گفت که "من بدم می‌آید شما نماز می‌خوانی چون سرنماز گریه می‌کنی" این دیالوگ بنظر می‌رسد در شأن یک همسرشهید که در روند داستان متوجه می‌شویم که خود هم چریکی بوده  کمی اشتباه و ضعف جدی به شمار می‌رود.

نمایش با مونولوگ‌گویی محمدرضا کلاهی، مرموزترین تاریخ انقلاب به پایان می‌رسد و همچنان شخصیت کلاهی و حادثه هفتم تیردر ابهام باقی می‌ماند.

زینب رازدشت

captcha