بازخوانی سه مبنای شکل‌گیری انقلاب اسلامی در قرآن
کد خبر: 3689317
تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۴
سیدمحسن میرباقری مطرح کرد:

بازخوانی سه مبنای شکل‌گیری انقلاب اسلامی در قرآن

گروه اندیشه: سیدمحسن میرباقری در نشست «مبانی قرآنی انقلاب اسلامی» ضمن ارائه تعریفی از انقلاب اسلامی بیان کرد: مبانی قرآنی انقلاب در دعوت به بندگی خداوند، پذیرش حاکمیت خداوند و دعوت به تقوای الهی خلاصه می‌شود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) نشست «مبانی قرآنی انقلاب اسلامی» از سلسله نشست‌های فرهنگ سازی و توسعه فعالیت‌های قرآنی، عصر امروز 17 بهمن ماه با حضور عبدالهادی فقهی‌زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سیدمحسن میرباقری، استاد بازنشسته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، واقع در معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
میرباقری در ابتدای سخنان خود بیان کرد: ابتدا باید تعریفی از انقلاب ارائه کنیم، انقلاب اسلامی حرکتی در ادامه و احیای بعثت انبیاء الهی بود و امام راحل(ره) و مردم نیز به همین عنوان قیام کردند و با این نگاه باید به قرآن نگاه کنیم و ببینیم انبیاء چگونه دعوت مردم را دعوت می‌کردند.
وی در ادامه افزود: یکی از انبیا حضرت نوح(ع) بود که دعوتش را بر سه پایه بنیان می‌گذارد، اول این که به مردم می‌گوید خدا را بپرستید، دوم می‌گوید معبودی جز او نیست و سوم به تقوای الهی دعوت می‌کند، لذا ایشان دعوت به بندگی و اخلاص و تقوای الهی می‌کند، در سوره شعرا، قرآن پنج بار، از زبان پنج پیامبر، یک جمله را تکرار می‌کند و آن جمله نیز این است که حضرت هود(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت صالح(ع)، حضرت لوط(ع) و حضرت شعیب(ع) می‌گفتند من رسول امینی از جانب خداوند هستم، پس شما تقوای الهی را پیشه و از من اطاعت کنید که در اینجا ولایت را مطرح می‌کنند.

بازخوانی سه مبنای شکل‌گیری انقلاب اسلامی در قرآن
میرباقری تصریح کرد: در نتیجه اولین مرحله از دعوت، دعوت به بندگی خدا، دوم، دعوت به تقوا و سوم نیز دعوت به پرستش حاکمیت خدا و ولایت خدا بوده است، اگر اندکی در انقلاب اسلامی دقت کنیم، این سه مبنای قرآنی را می‌بنیم، البته گفته‌اند انقلاب بر مبنای استکبار ستیزی و قیام لله بوده و هست، اما به نظر بنده تمام مبانی تعریف شده در این سه مورد خلاصه می‌شود، ابتدا دعوت به تعبد، دوم دعوت به تقوای الهی و سوم دعوت به قبول حاکمیت خداوند.
این قرآن پژوه در ادامه سخنان خود بیان کرد: انبیاء(ع) آمدند که مردم را به بندگی خدا دعوت کنند و این کار را نیز انجام دادند، پیروان انبیاء(ع) نیز شعارشان، شعار بندگی خدا بود، حتی انبیاء(ع) به قبول کردن خدا دعوت نمی‌کردند و یک جا قرآن نمی‌گوید که یک قومی با پیامبر(ص) مخالفت کرده باشند مبنی بر این که گفته باشند ابتدا خداوند اثبات شود. لذا بحث سر این نبوده که آنها خداوند را نشناسند.
استاد بازنشسته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در ادامه تصریح کرد: علت این دعوت از سوی پیامبران نیز این بود که در نهایت مردم از بندگی نفس بریده شوند و به بندگی خداوند برسند که این مورد در بین ادیان الهی تثبیت شد، اما متاسفانه در رنسانسی که در غرب رخ داد، اینها با گذشتگان بیگانه شدند و نتیجه این شد که با انبیاء(ع) و خدا بیگانه شدند و گفتند کاری با خداوند نداریم، برخی از آنها هم گفتند که خداوند مرده است، با این اوصاف باید گفت که به طریق اولی دیگر به آخرت اعتقادی نداشتند.
وی بیان کرد: البته آن جریانی که در غرب حاکمیت پیدا کرد اینگونه رفتار کردند و طرز تفکرشان بر این مبنا قرار گرفت، شعار آنها نیز بر پایه انسان محوری استوار شد، اگر بخواهیم در چند جمله بیان کنیم باید بگوییم که آنها با خدا و آخرت بیگانه شدند، زندگی دنیا را اصل قرار دادند، دعوت به نفس محوری کردند و گفتند انسان، خود محور ارزش است و در مقوله آزادی نیز به این شکل وارد شدند که آزادی را به معنای آزادی از خدا مطرح کردند.
این قرآن پژوه با طرح این پرسش که آیا این جریان غربی اجازه آزادی در معاهدات انسانی را می‌دهند؟ پاسخ داد: پاسخ منفی است، انسان در دید آنها محور ارزش است، در حرف‌های این افراد، آزادی به معنای آزادی در برابر خدا است، درست در مقابل دعوت انبیاء(ع) که به مردم می‌گفتند، ارزش انسان به بندگی او در برابر خدا است که این بندگی موجب تقرب و رشد ما می‌شود، در نتیجه دنیای امروز به نفس محوری دعوت کرد که به نظر بنده کامل‌ترین مصداق آیه 23 سوره مبارکه جاثیه هستند که خداوند فرمود: «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْديهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُون‏».

بازخوانی سه مبنای شکل‌گیری انقلاب اسلامی در قرآن
میرباقری بیان کرد: با این تعریفی که از آزادی ارائه دادند، تعریف از اخلاق نیز تغییر یافت، در تفکر توحیدی، اخلاق، عملی است که ما را به خدا نزدیک کند، غربی‌ها در برابر دعوت انبیاء(ع)، خط متضادی را ایجاد کردند، امروز می‌بینید که از مسأله هم‌جنس‌گرایی که از پلیدترین مسائل است، به عنوان اخلاق، طرفداری می‌کنند و می‌گویند این مسأله نشان‌گر آزادی است.
استاد بازنشسته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در ادامه تصریح کرد: سال‌ها بعد نیز شاهد این بودیم که چند انقلاب مارکسیستی به وجود آمد که آنها نیز شاخه‌ای از اومانسیم بودند که باز هم مبنای آنها روی نفس محوری استوار بود و حتی فلسفه نفی ماوراء الطبیعه را نیز مطرح کردند و نتیجه این شد که جهان تبدیل به دو قطب غرب و شرق شد، سرمایه داری همراه با دموکراسی غرب و اومانیسم شرقی که در مبنا با هم فرقی نداشتند و مبنای هر دو، خروج از تعبد خداوند بوده است.
وی بیان کرد: در کشورهای اسلامی هم آثار رعب در مقابل فرهنگ غرب دیده شده است، اما در این شرایط، انقلاب اسلامی پدید آمد که به عنوان یک نهضت معنویت‌گرا و بر محور خدا و قیام لله به وجود آمد، امام راحل(ره) نیز روی آیه 46 سوره سبأ که می‌فرماید: «قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَديدٍ»، تاکید زیادی می‌کردند و با پیروزی انقلاب اسلامی، اولین چیزی که در عالم مطرح شد، خط فرهنگی جدید بود.
میرباقری در ادامه تصریح کرد: در واقع فرهنگ بندگی مجددا احیا شد، بعد از قرن‌ها که غرب با بندگی خداوند، مخالفت کرده بود انقلاب اینگونه عمل کرد، در اسلام هرگز شعار آزادگی انسان را نداریم، بله، انسان از ظلم و نفس زاد می‌شود، اما به شرط این که بنده خدا باشد، آزادی که غرب می‌گوید، آزادی در مقابل خدا است اما قرآن عظمت را در بندگی خدا معرفی می‌کند.

بازخوانی سه مبنای شکل‌گیری انقلاب اسلامی در قرآن
وی بیان کرد: در نتیجه اولین مبنای انقلاب اسلامی دعوت به بندگی خداوند بود و به همین دلیل در دل غربی‌ها ترس به وجود آمد، ضمن این که این فرهنگی که انقلاب بنا نهاد نیز اثرگذار بود و موج‌های اسلام گرایی در اروپا و آمریکا که بعد از انقلاب بسیار زیاد شد نشان از همین مسأله دارد، حتی تا دهه اول انقلاب اینطور بود که وقتی می‌خواستند به دین حمله کنند، بر علیه مسیحیت کار می‌کردند و فیلم‌هایی نیز می‌ساختند و به عنوان دین مخرب به آن نگاه می‌کردند، وقتی یک مقدار اسلام مطرح شد و رسوخ کرد، غربی‌ها شروع به مبارزه با اسلام کردند و اکنون دو دهه است که جهت حمله به سمت اسلام آمده است و تشکیل گروه‌های تروریستی مانند داعش و ...، برای تبدیل کردن اسلام گرایی به اسلام هراسی است، در نتیجه اولین مبنای انقلاب اسلامی دعوت به بندگی خدا است.
این قرآن پژوه با اشاره به مبنای دوم انقلاب اسلامی ایران تصریح کرد: مبنای دوم، مبنای حاکمیت و ولایت خداوند است، در دنیای غرب با توجه به این که انسان را محور ارزش می‌گیرند، می‌گویند انسان حاکم بر خود است و این حق حاکمیت را به هر کس بخواهد واگذار می‌کند، اما در تفکر تو‌حیدی این طور نیست و خدا را خالق خود می‌دانیم و او مالک حقیقی وجود ما است و مالکیت ما اعتباری است.
میرباقری بیان کرد: خدا همه ما را ایجاد کرده و او مالک وجود ما است و او حق تصرف در ما را دارد، لذا او ولی ما است، آیا ما در تفکر توحیدی، برای خودمان ولایت بر خود قائل هستیم؟ خیر، ما ملتزم هستیم و برای نمونه برای خود حق خودکشی قائل نیستیم، لذا در تفکر توحیدی خدا ولی است. مبنای قرآنی و عقلی نیز همین را می‌گوید که برای نمونه می‌توان به آیه الکرسی اشاره کرد که یک دوره معارف را برای ما بیان می‌کند.
وی در ادامه افزود: پس ولایت و حاکمیت از آن خدا است و در حکومت الهی و دموکراسی که در غرب وجود دارد یک تشابه و تفاوت مبنایی وجود دارد، در هر دو با آرای مردم ولایت شکل می‌گیرد اما تفاوت در این است که در برنامه دموکراسی، مردم حق رای دارند اما در حکومت الهی این طور نیست و آن کسی که خداوند او را تعیین کرده، باید به این شخص رای بدهد، مثلا اکنون، خبرگان رهبری اگر روزی بخواهند رای بدهند، اینها حق ندارند هر کسی را که دلشان خواست انتخاب کنند، آن کسی که تشخیص دهند خدا از او بیشتر راضی است باید به او رای دهند. تفاوت در این است که مبنای حاکمیت الهی، خدا محوری است و مبنای حاکمیت دموکراسی این است که انسان مالک بر خویش است.

بازخوانی سه مبنای شکل‌گیری انقلاب اسلامی در قرآن
استاد بازنشسته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در ادامه سخنان خود با اشاره به مبنای سوم انقلاب اسلامی بر پایه قرآن گفت: مبنای سوم، دعوت به تقوای الهی است که در قالب امر به معروف و نهی از منکر جلوه‌گری می‌کند، امام راحل(ره)، در یکی از سخنرانی‌های خود مشکلاتی را جواب می‌دادند و می‌گفتند، قرآن ما را به امر به معروف و نهی از منکر فرمان داده است، مومنان نسبت به یکدیگر ولایتی به صورت عام ندارند، اما جز در یک مورد که آن یک مورد که بر یکدیگر ولایت دارند نیز همین مسأله امر به معروف و نهی از منکر است، مومنان در اینجا حق دارند که دخالت کنند و خداوند نه تنها اجازه داده بلکه خواسته که امر به معروف کنیم و این نوعی از ولایت است. این استدلال نیز بر پایه آیه 71 سوره توبه است که خداوند می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ»
وی بیان کرد: امام حسین(ع) قیامش را تحت همین عنوان معرفی می‌کنند، در آن خطبه نورانی نیز آمده است که امام(ع) فرمود: برای سرمستی و فساد و ظلم قیام نکردم، بلکه می‌خواهم جامعه اسلامی را اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر کنم و راه پیامبر(ص) را می‌روم، در نتیجه مبانی انقلاب اسلامی دعوت به بندگی، دعوت به پذیرش حاکمیت خدا و امر به معروف و نهی از منکر تقسیم شامل می‌شود.

captcha