به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، مصطفی جلیلیان مصلحی، پژوهشگر و نخبه کشوری شعر و ادبیات، در خصوص تأثیر انقلاب اسلامی بر شعر فارسی، یادداشتی در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار داده است، متن این یادداشت به شرح زیر است:
سیر چشمگیر و تكاملی شعر در دوران انقلاب اسلامی
در این دوره به گونهای محسوس، شاهد ظهور و بروز نوآوری در ساختار و محتوای اشعار هستیم، از نظر ساختاری، برخی از قالبهای شعر كلاسیك فارسی مانند مثنوی، رباعی، دوبیتی و حتّی قصیده كه مهجور مانده بودند دوباره احیا شده و با توانی بیشتر و با زبانی سرشار از تازگی، طراوت و نزدیك به زبان مردم روزگار، وارد عرصه ادبیات میشوند، در بعضی از قالبها مثل غزل، شاهد آفرینش آثاری با مضامین حماسی هستیم و تشبیهها و استعارههای بكر و تازه به حلاوت این آثار فزونی میبخشد.
شعر آیینی پس از انقلاب به بیانی متفاوت دست یافته است
این خلاقیتها تنها به قالبهای كهن شعر فارسی محدود نمیشود و در قالبهای شعر نو نیز آثاری بسیار ارزنده و دلنشین خلق میشود، در دوران پس از انقلاب اسلامی، شعر آیینی به لطف مؤلّفههای جدید شعری اعم از شعر آزاد «نیمایی» و... فرم میگیرد و شاعر به بیانی متفاوت دست مییابد.
صراحت و شعارزدگی در نخستین شعرهای انقلاب
در این دوره «پس از انقلاب اسلامی»، در زمینة محتوا نیز شعر با رویكردی تازه به مضامین حماسی و معرفتشناسانهتر نمودی دیگر مییابد و بیان ناگفتهها، استفاده از مضمونهای نابتر، حركت در فضاهایی كه كمتر تكرار شده، زاویة دیدی برانگیخته از درون، همراه با تصویرها و ایماژهای صمیمی و متناسب با حال و هوای زمانه، رهاورد این انقلاب عظیم ادبی با نگرش نو است، ولی فراموش نكنید كه شعر انقلاب نیز یكدست نبوده است و صراحت و شعارزدگی صفاتی است كه در نخستین شعرهای این دوره، به شدّت خودنمایی میكند.
با آنكه انقلاب بسیار مردمی بود، شاعران نتوانستند شعر را به طور عینی و ملموس به زندگی نزدیك كنند و از همه عناصر این زندگی، در شعرشان بهره بگیرند، این موضوع، بهویژه در قالبهای كهن بیشتر احساس میشود، تركیبسازی جدولی، تصویرسازی انتزاعی و بیبهره ماندن از هنرمندیهای زبانی، ضعفهایی هستند كه در صورت این نوع شعر دیده میشوند و هر چند بعضی از اینها به مرور زمان رفع شده و افتهایی در محتوا جایگزین آنها شده است.
البته این شعر از شعارزدگی و صراحتی كه در سالهای نخست دهه شصت دیده میشد، دور شده، ولی تقریبا از آرمانهایی كه چنان شعارزدگی و صراحتی را ایجاب میكرد نیز فاصله گرفته است، در دهههای هفتاد و هشتاد نیز بیآنكه جریان شعری خاصی تثبیت شود، جریان بعدی میآید.
شعر زمان انقلاب، سلایق، عقیدهها و گرایشهای گوناگون سیاسی را در خود جای داد
به طور كلّی، جریان شعر انقلاب و شاعران آن را به سه گروه میتوان تقسیم كرد: گروه نخست، شاعرانی كه با شروع انقلاب به آن پیوستند؛ گروه دوم شاعرانی كه پیش از انقلاب مطرح بودند و ناسازگاریهایی با رژیم سابق داشتند؛ اما گروه سوم شاعرانی كه با انقلاب كمتر میانه خوشی داشتند و یا لااقل خود را به این جریان نزدیك نكردند، از این جهت شعر ایران در دوره انقلاب اسلامی، سلایق، عقیدهها و گرایشهای گوناگون سیاسی را در خود جای داده و اصطكاك میان این گرایشها، مسلّماً به پیشبُرد شعر كمك كرده است، چون هر گروه برای تفوّق بر گروه دیگر، كوشیده است تا به مدارج بالاتری از هنر دست یابد، البته این را هم باید گفت كه هر چه زمان پیش رفته، این اصطكاكها كمرنگتر شده است.
خدا خیرتان بدهد