مهدی فیض: محتوای درس قرآن اولی‌ها بیش از ضرورت/ فرآیند سنتی و ناکارآمد تربیت معلم نیازمند اصلاح است
کد خبر: 3691742
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۶
چرایی و چیستی آموزش قرآن در مقطع ابتدایی/2

مهدی فیض: محتوای درس قرآن اولی‌ها بیش از ضرورت/ فرآیند سنتی و ناکارآمد تربیت معلم نیازمند اصلاح است

گروه ادب ــ معاون سابق وزیر آموزش و پرورش گفت: فرآیند تربیت معلم فعلی فرآیندی سنتی و ناکارآمد است و عزمی برای اصلاح این روند وجود ندارد؛ به همین جهت‌ نمی‌توان انتظار داشت تا تحول قابل توجهی در زمینه آموزش صورت گیرد.

 پنجشنبه/////محتوای درس قرآن اولی‌ها بیش از ضرورت/فرآیند سنتی و ناکارآمد تربیت معلم نیازمند اصلاح

به گزارش ایکنا، قرآن پیام روشن و جاودانه الهی است که انسان‌سازی و تعلیم و تربیت جزء اهداف مهم آن به شمار می‌رود. از این رو درس قرآن در میان درس‌های دیگر، اهمیت ویژه‌ای دارد و آموزش از سنین پایین‌تر می‌تواند نقش مهمی در جهان‌بینی و رویکرد کودک در سال‌های آتی زندگی‌اش داشته باشد، اما این امر باید با روشی مناسب انجام شود که این روش و محتوای کتاب درسی مورد نظر می‌تواند مؤثر و سازنده باشد. طی سال‌های اخیر که کتاب درسی قرآن به دروس پایه اول افزوده شده است، چالش‌های بسیاری را در میان دانش‌آموزان، معلمان و خانواده‌ها ایجاد کرده است. برای بررسی بهتر این موضوع خبرنگار ایکنا به سراغ مهدی فیض، معاون سابق پرورشی و فرهنگی وزیرآموزش و پرورش رفته و گفت‌وگویی را با وی انجام داده است که مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

-ارزیابی شما از کتاب قرآن پایه اول دبستان چیست؟

به نظرم برای اول دبستان، بیش از آنکه یک کتاب لازم باشد، بیشتر بحث معلم باید مورد توجه باشد، به این معنی که کتابی برای معلمان تدوین شود؛ چرا که معلم برای دانش‌آموزان پایه اول، بنابر مصلحت‌های روان‌شناختی که وجود دارد، بهتر است همان معلمی که سایر دروس را برای کودک تدریس می‌کند همان معلم نیز تدریس قرآن را برعهده داشته باشد و قرآن موضوعی نباشد و آموزش قرآن برای کودک دغدغه جدیدی ایجاد نکند. همانطور که یادگیری فارسی، ریاضی و علوم متفاوت است، یادگیری قرآن نیز متفاوت خواهد بود و همانطور که معلم کلاس اول باید برای یاد دادن انواع دروس توانمند باشد، باید توانایی یاد دادن درس قرآن را نیز داشته باشد.
اگر کتاب قرآن به صورت مستقل و موضوع جدید برای دانش‌آموز مطرح شود، ضرورتی ندارد و بیشتر باید شنیداری باشد و گوش دانش‌آموز باید به ادبیات قرآن عادت کند و دلداده لحن و صوت قرآن باشد. کسی که در سال اول با صوت قرآن مأنوس شود، در پایان سال وقتی سواد خواندن و نوشتن پیدا می‌کند به راحتی می‌توان از او توقع داشت زمانی که عملیات خواندن بر روی زبان فارسی انجام می‌شود، در مورد کتاب قرآن نیز انجام شود و از پایه دوم موضوع قرآن و آموزش آن به صورت مجزا و مستقل مورد توجه قرار گیرد.

-یعنی محتوای فعلی کتاب قرآن پایه اول دبستان را مناسب نمی‌دانید؟

به نظرم محتوای فعلی، بیش از حد ضرورت دانش آموز پایه اول است و اگر بتوانیم دانش‌آموز را در این پایه به قرآن علاقه‌مند کنیم و با صوت آن مأنوس کنیم، همین امر کفایت می‌کند و فراتر از آن باید به پایه دوم دبستان موکول شود.

-اشاره کردید که معلم قرآن، همان معلم سایر دروس باشد، آیا معلمان فعلی قادر هستند برای دانش‌آموزان تدریس کنند؟

این موضوع باید در نظام آموزشی و به ویژه در نظام تربیت معلم لحاظ شود، در حال حاضر در نظام تربیت معلم، موضوعاتی مانند فارسی، ریاضی، علوم و ... به طور خاص دروس متعددی را می‌گذراند و آموزش می‌بیند؛ از این رو برای درس قرآن نیز چندین واحد سپری کند که در حال حاضر این موضوع وجود ندارد و خلأ بزرگی است و متأسفانه آن مقدار انرژی که برای سایر دروس در تربیت معلم، صرف می‌شود، برای درس قرآن صرف نمی‌شود و لازم است این موضوع با دوره‌های ضمن خدمت پرشود. این دوره‌ها نیز به اندازه دوره‌هایی که دانشجویان در دوره کاردانی و کارشناسی می‌گذرانند، کارایی ندارد و در دوره‌های ضمن خدمت اتفاق نمی‌افتد.

-همانطور که عنوان کردید در گام نخست در پایه اول باید کودک را با قرآن مأنوس کرد و در پایه‌های بعد دست به آموزش قرآن زد، در سیستم آموزشی فعلی، چرا به این موضوع توجه نشده است و حتی در پایه‌های بعد نیز به دلیل حجم بالای کتاب و شیوه آموزشی، دانش‌آموز نه تنها علاقه‌مند نمی‌شود، بلکه دلزده می‌شود؟

برای اینکه به یک موضوع بهای بیشتری دهیم، همیشه به دنبال روش‌های مستقیم و کوتاه مدت هستیم و اگر آن را در کوتاه مدت اجرا کنیم، می‌توانیم ادعا کنیم و مانور دهیم. غافل از اینکه در نظام آموزشی که حساب شده طراحی شده، موضوعات باید طراحی درازمدت داشته باشند، اینکه بنیان آموزش‌های ما در مقطع دبستان مقولات قرآنی باشد، خیلی خوب است، اما بنیان قرآنی بودن متفاوت است با اینکه قرآن به صورت مستقیم آموزش داده شود که متأسفانه این دو یکی در نظر گرفته شده است و هر کسی که می‌خواهد ادعا کند برای نظام تعلیم و تربیت در حوزه قرآن سرمایه‌گذاری می‌کنم، به طور طبیعی به سمت برنامه‌های کوتاه مدت و مستقیم و سریع الوصول می‌رود.

این آفتی است که گرفتار آن هستیم و نتیجه‌اش این می‌شود که به جای اثر مثبت، اثر منفی دارد؛ از جمله اینکه اگر بخواهد قرآن در ذهن و دل دانش‌آموز جای گیرد، باید آموزش مستقیم باشد. در حالی که محتوای کتاب درسی می‌تواند برگرفته از قرآن باشد و دانش‌آموز متوجه می‌شود که مطلبی که در کتاب علوم، فارسی یا ریاضی دیدم در قرآن هم هست و در واقع موضوعات دروس به هم پیوسته باشند همچنین، مطالبی که در کتاب‌های مختلف است نسبت به هم هم‌افزایی داشته باشند و یادگیری دانش‌آموز را تقویت کنند. در حال حاضر تاحدی در درس‌های ریاضی و فیزیک در مقطع دبیرستان این موضوع را احساس می‌کند، به عنوان مثال اگر در فیزیک نور نیازمند رابطه تالس است، در ریاضی همان سال قضیه تالس را در درس هندسه می‌آموزد؛ از این رو آنچه در هندسه و ریاضی و فیزیک می‌خواند با هم تقویت کننده همدیگر می‌شوند، به همین دلیل باید در سایر دروس نیز همین نگاه را داشته باشیم و قرآن به عنوان تقویت کننده سایر دروس باشد، یعنی آموزه‌های قرآن در سایر دروس هم دیده شود، حتی یک آموزه‌ای که مثلاً در درس علوم باشد، این آموزه‌ها همراه با اشاراتی به قرآن باشد، به صورت تدریجی و غیرمستقیم دانش‌آموز را نسبت به قرآن علاقه‌مند می‌کند و موقعی که دانش‌آموز با تشنگی وارد موضوع قرآن شود، گیرایی بیشتری خواهد داشت تا اینکه ما بخواهیم به طور مستقیم آموزش دهیم که این امر اقتضا می‌کند نظام تربیت معلم را در موضوع قرآن اصلاح کنیم. اگر این امر رخ دهد می‌توان در رابطه با مسئله آموزش قرآن نیز امیدوار بود.

-طی این سال‌ها از دانش‌آموزان بازخوردی گرفته نشده که این راهبرد و رویکرد در رابطه با آموزش قرآن و تألیف کتاب مورد نظر چه اندازه صحیح است و وضعیت فعلی چطور است؟

تا جایی که اطلاع دارم و مسئولیتم اقتضا می‌کرد، تحقیق جامعی که به سفارش آموزش و پرورش و به تعبیری سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی انجام نشده است، اینکه به سفارش می‌گویم، به این دلیل است که در برخی موارد پژوهش‌هایی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام داده و یا پژوهش‌هایی بوده که از سوی دانشجویان به عنوان پایان‌نامه مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش‌ها به صورت پراکنده انجام شده، اما مبنا و محور پژوهش‌ها باید از سوی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی انجام شود و براساس نتایجی که به دست می‌آید تحلیل کند و لازمه‌اش این است که تحقیق تجربی علمی برای اقدام پژوهی جامع باشد. یعنی الگو‌های آموزشی مختلف تعریف شود و در چندین آموزشگاه به صورت پایلوت اجرا شود و پیامد‌های آن مورد مقایسه قرار گیرد تا بشود بر روی آن‌ها ادعا کرد وگرنه اگر یک روش آموزشی بررسی شود، و براساس آن روش، عمل کرد، کاری علمی نیست و باید روش‌های متعدد بررسی و قیاس دقیقی در رابطه با پیامد‌ها و آثار آن انجام شود. تا ببینیم دانش‌آموز نسبت به قرآن دلداگی پیدا کرده است و نه اینکه چه میزان محتوای قرآن را یاد گرفته است.

یکی از مشکلات ما این است که از پیام‌های قرآنی مانند «و بالوالدین احسانا» غافل هستیم در حالی که این‌ها پیام‌های فطرت هستند، درست است که در قرآن آمده، اما پیام فطرت است و یادگیری آن‌ها مساوی با یادگیری آموزش قرآن نیست و نباید یادگیری آن را به یادگیری قرآن مرتبط کرد، در واقع در تحقیقات خود باید تحلیل‌های درست و جامعی داشته باشیم. همچنین مهمترین قضیه‌ای که در آن تحلیل باید صورت بگیرد، این است که دانش‌آموز چقدر به قرآن احساس تعلق و دلبستگی پیدا کرده است، اگر احساس تعلق و دلبستگی به وجود آمده، آن وقت در سال‌های آتی می‌توان امیدوار بود که قرآن مبنای معرفت و جهان‌بینی او قرار بگیرد.

-ارزیابی شما چیست، اگر تحقیقی در این زمینه انجام شود، فکر می‌کنید چه نتایجی حاصل خواهد شد؟

به نظر من اگر تحقیقی انجام شود، نتایج ناامید کننده‌ای خواهیم داشت و هیچ امیدی به سیستم آموزشی رسمی قرآن نیست که بتواند کارآمدی لازم را داشته باشد و یک مدل قیاسی ما این است که این آموزش‌ها را با آموزش‌های سنتی درون خانوادگی که به صورت غیررسمی و در یک فضای صمیمی انجام می‌شود، مقایسه کنیم و به طور عملی درک کنیم که آن چیزی که به صورت غیررسمی در فضای خانوادگی اتفاق می‌افتد، بهتر از آموزش‌های رسمی بوده و جواب می‌دهد. شاید یکی از دلایلی که از پژوهش‌های رسمی فاصله می‌گیریم، نگرانی همین هست که خیلی ریسک این را نمی‌پذیریم که نتایج تحقیقات ما ممکن است پیامد‌های نگران کننده‌ای داشته باشد و به همین دلیل هم حاضر نیستیم که تحقیقات جامع و علمی اتفاق بیفتد.

-این موضوع مانند این است که فردی بیمار باشد و از ترس اینکه بیماری خود را بفهمد به دکتر مراجعه نکند. این منطقی است؟

باز هم تأکید می‌کنم نیت همکاران ما در آموزش و پرورش چه در سازمان‌های پژوهش و برنامه‌ریزی و چه در ستاد آموزش و پرورش در سطح معاونت نیت همه همکاران ما نیت خیر هست و خدمت به قرآن است، اما این نیت خیر باید حتما این پژوهش‌های علمی همراه شود که این پژوهش‌ها منتهی به اقدام مناسب و مؤثر شود.

جمله‌ای را از شهید مطهری (ره) اضافه می‌کنم که برای یک هدف خیر یا تحقق یک مطلب خیر، بعضی از وقت‌ها لازم است زمان زیادی را صرف کنیم، مثلاً در قالب امر به معروف و نهی از منکر بعضی از وقت‌ها لازم است که ما سه سال روی یک نفر کار کنیم و سه سال رابطه دوستی برقرار کنیم تا بعد از سه سال بتوانیم یک منکری را از او دور کنیم یا یک معروفی را بر او بیفزایم و صرف اینکه امر به معروف ونهی از منکر واجب است، دلیل نمی‌شود که ما عجله داشته باشیم و این عادت ما شده است که، چون امر به معروف و نهی از منکر واجب شده بلافاصله می‌خواهیم اقدام کنیم و بلافاصله جواب بدهد، اگر هم جواب ندهد یا خودمان ناامید می‌شویم یا طرف مقابل را مقصر می‌کنیم و می‌گویم فلانی مثلا گوش شنوا نداشت و حرف را قبول نمی‌کرد، در حالی که مقوله امر به معروف و نهی از منکر یک مقوله نیازمند به تدبیر است و تدبیر‌های جدید، مدت زمانی را اقتضاء می‌کند. ترویج قرآن هم از جنس ترویج معروف است و ترویج معروف نیازمند تدبیر‌های دراز مدت است.

اکنون چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، آیا وقت آن نرسیده که ما در حوزه آموزش قرآن به نتایج مثبتی می‌رسیدیم و سواد قرآنی جامعه ما در حد متوسط به بالا بود؟ آیا این تدبیراندیشی طولانی نشده است؟

دیر است؛ چرا که ما هنوز به این باور نرسیده‌ایم که همه آن چیزی که از آموزش و پرورش انتظار می‌رود، باید در فرایند تربیت معلم اتفاق بیفتد و متأسفانه تربیت معلم ما یک فرایند سنتی و ناکارآمد است، ما باید به گونه‌ای عمل کنیم که بهترین‌های جامعه به سمت معلمی و فرآیند تربیت معلم بروند و برای این بهترین‌های جامعه، بهترین‌های نظام آموزشی تربیت معلم را انتخاب و اجرا کنیم تا شاهد تحول در آموزش و پرورش باشیم. هنوز تربیت معلم به عنوان سوژه اصلی که باید سرمایه گذاری شود و تحول را از نقطه تربیت معلم شروع کنیم متأسفانه هنوز این عزم ملی در مقوله تربیت معلم وجود ندارد و تا این نباشد نتایج چشمگیری نباید توقع داشته باشیم.

 گفت‌وگو از سمیه قربانی


انتهای پیام

مطالب مرتبط
captcha